English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
nimbostratus ابرهای گسترده ضخیم و تیرهای با ارتفاع کم
Other Matches
low cloud ابرهای کم ارتفاع
cirrus لایهای از ابرهای سفیدرنگ منفصل و رشتهای در ارتفاع تقریبی 0057 متری از سطح زمین
cirro cumulus لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
cirro status ابرهای لایهای خاکستری رنگ یا سفید شیری در ارتفاع تقریبی 0007 متری از سطح زمین
drop height ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
barometric altimeter ارتفاع سنج بارومتری ارتفاع سنجی که با فشار جو کار میکند
descentheight ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
terrain clearance حفظ ارتفاع امن برای پروازهواپیما تامین خودکار ارتفاع پرواز هواپیما
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
sextant altitude ارتفاع اندازه گیری شده ستارگان ارتفاع سکستانتی
pile height ارتفاع پرز [این ارتفاع یکی از عوامل تعیین کننده قیمت و کیفیت فرش است.]
altitude separation اختلاف ارتفاع سطوح مبنای ارتفاع
high cloud ابرهای مرتفع
medium cloud ابرهای متوسط
reflecting nebulas ابرهای بازتابنده
magellanic clouds ابرهای ماژلانی
absolute altimeter ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
safe altitude ارتفاع تامین ارتفاع بی خطر
cumulous مانند ابرهای متراکم
scattered clouds ابرهای پراکنده [هواشناسی]
sectarian تیرهای
denominational تیرهای
gentilitial تیرهای
maximum ordinate حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
semaphores تیرهای راهنما
spandrel beams تیرهای محیطی
tortoise shell پوست ابرهای لاک پشت دریایی
carpenter's Gothic [تیرهای چوبی سقف]
concrete joist shaker ویبراتور تیرهای بتنی
field arrow تیرهای تیراندازی صحرایی
loury دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
lowery دارای ابرهای تیره وپر رعد وبرق
mammatus ابرهای کومولوس بابرجستگیهای اونگی در سطح تحتانی
number of rounds تعداد تیرهای شلیک شده
column caelata [ستون با تیرهای مزین شده]
cumulus mammatus ابرهای متراکمی با برامدگی اونگ مانند در سطح زمین
cirrocumulus قطعات ابرهای کوچک وسفیدی که در ارتفاعات زیاد قراردارد
ocant altitude ارتفاع خارج از حدود مانع ارتفاع بالای مانع
trabeation ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
trabeated ساخته شده بوسیله تیرهای افقی
uprights تیرهای عمودی دروازه فوتبال امریکایی
command altitude ارتفاع فرمان داده شده برای پرواز ارتفاع تعیین شده برای هواپیمای رهگیر
cumulo nimbus ابرهای بسیار بزرگ متراکم که قسمتهای فوقانی انها به استراتوسفر میرسد
popinjay shooting کمانگیری با تیرهای نوک کندبه پرندگان مصنوعی
grillage شبکهای از تیرهای سنگین که بجای پی ساختمان قرارمیدهند
intertie تیرافقی که تیرهای عمودی رابهم نگاه میدارد
low altitude ارتفاع کم ارتفاع پست
fracto cumulus ابرهای ناهموار کومولوس که در انها تکههای مختلف تغییرات پیوستهای را نشان میدهد
sighting shot تیرهای قلق گیری یا تنظیم وسایل نشانه روی
paulian عضو تیرهای از نصاراکه بخدابودن عیسی عقیده نداشتند
hematin ترکیب قهوهای تیره یا ابی تیرهای بفرمول Fe6O4N23H43C
religioner شخص مذهبی یا دین دار عضو تیرهای از راهبان
aileron station فاصله ابتدای فلپ تا لبه ان به موازات تیرهای اتصال ان
lake0dwelling که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
coarse ضخیم
squatty ضخیم
coarsest ضخیم
coarser ضخیم
low airburst ترکش هوایی در ارتفاع کم ترکش در ارتفاع پایین
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
poles چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
pole چوبدستی اسکی تیرهای عمودی در کنارداخلی مسیر اسبدوانی نیزه پرش
karaite عضو تیرهای ازیهودکه تنهانص توریه راقبول دارند....یعنی خوانندگان
palafitte خانهای که درزمانهای قدیم پیش ازتاریخ روی تیرهای که دردریاچه فرومیکردند
grillage شبکهای از تیرهای سنگین که در جاهای سست بجای پی ساختمان قرار میدهند
russetting ضخیم زبر
straw board مقوای ضخیم
thickish نسبتا ضخیم
plank تخته ضخیم
thickened ضخیم کردن
thickens ضخیم کردن
thicken ضخیم کردن
bodies ضخیم کردن
boldface حروف ضخیم
body ضخیم کردن
thickly نسبتا ضخیم
mackinaw پتوی ضخیم
paper base laminate کاغذ ضخیم
russet روستایی ضخیم
kraft paper کاغذ ضخیم
russeting ضخیم زبر
thickeners ضخیم ساز
junk bozrd مقوای ضخیم
thickener ضخیم ساز
blunter دارای لبه ضخیم رک
bluntest دارای لبه ضخیم رک
gigas برگهای ضخیم تر و تیره تر
blunting دارای لبه ضخیم رک
sludge رسوب گل و لای ضخیم
blunts دارای لبه ضخیم رک
blunted دارای لبه ضخیم رک
thick film circuit مدار غشایی ضخیم
blunt دارای لبه ضخیم رک
gigas دارای ساقه ضخیم تر
grosser شرم اور ضخیم
grossed شرم اور ضخیم
gross شرم اور ضخیم
grosses شرم اور ضخیم
grossest شرم اور ضخیم
pea jacket ژاکت ضخیم ملوانان
shear thickening ضخیم شدن برش
bars خط یا بلاک ضخیم رنگی
bar خط یا بلاک ضخیم رنگی
grossing شرم اور ضخیم
bombing height ارتفاع رهایی بمب ارتفاع هواپیماتا هدف در موقع رهایی بمب
calf's tongue [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
columnar and trabeated [نوعی از ساختار شامل ستون های عمدی یا تیرگهایی که از تیرهای افقی حمایت می کند.]
Bolivia پارچهی پشمی ضخیم و نرم
macrame توری ضخیم و ریشه دار
bold face حالت ضخیم تر و تیره تر نوشتار
bulge out شکم دادن ضخیم شدن
skirting armor ضخیم ترین قسمت زره تانک
stencil paper کاغذ ضخیم پارافین دارمخصوص استنسیل
pall پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
triggerfish ماهیان رنگارنگ دارای بدن ضخیم
palled پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palling پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
palls پارچه ضخیم روی تابوت یاقبر
reefers جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
reefer جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
group طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
groups طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
exmeridian altitude ارتفاع فوق نصف النهاری هواپیما ارتفاع نصف النهاری
universal roll برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
raft foundation پی گسترده
far reaching گسترده
extensive گسترده
radiant گسترده
widespread گسترده
palmate گسترده
scattered <adj.> گسترده
widespreading گسترده
porrect گسترده
fracto stratus ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
latitudinal گسترده فکر
extended defense دفاع گسترده
distributed load گسترده بار
broadminded گسترده اندیش
extended family خانواده گسترده
latitudinarian گسترده فکر
full sail بابادبانهای گسترده
patulously گسترده وار
explodes گسترده کردن
exploded گسترده کردن
explode گسترده کردن
distributed fire اتش گسترده
spreadsheets صفحه گسترده
broad spectrum طیف گسترده
exploding گسترده کردن
spreadsheet صفحه گسترده
structural formula فرمول گسترده
outstretched بیرون گسترده
expanded scope صفحه گسترده
wide area network شبکه گسترده
expanded type نوع گسترده
cell خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
cells خط ضخیم تری که اطراف خانهای که باید در آن نوشته شود ایجاد میشود
splaying باز کردن گسترده
splays باز کردن گسترده
splayed باز کردن گسترده
under sail دارای بادبانهای گسترده
quattro یک برنامه صفحه گسترده
man شبکه با گسترده محدود
palmated مانند کف دست گسترده
extended addressing ادرس دهی گسترده
electronic spreadsheet صفحه گسترده الکترونیکی
splay باز کردن گسترده
mans شبکه با گسترده محدود
open زمین باز گسترده
uniformly distributed load بار گسترده یکنواخت
opened زمین باز گسترده
aperiodic antenna انتن با باند گسترده
opens زمین باز گسترده
broadband antenna انتن با باند گسترده
uniformly distribution load بار گسترده یکنواخت
spreadsheet program برنامه صفحه گسترده
broadband amplifier فزونساز باند گسترده
three dimentional spreadsheet صفحه گسترده سه بعدی
graphics spreadsheet صفحه گسترده نگارهای
extended family system نظام فامیلی گسترده
wide area telephone service سرویس تلفنی گسترده
cumulus ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
cumuli ابرهای سفید متراکمی که باقائده تقریبا افقی وارتفاع قائم زیاد با راس گنبدی شکل که در مسیر جریانهای بالارونده قوی شکل میگیرند
total gross floor area سطح بنا با گسترده ساختمان
metropolitan area network شبکه گسترده در مسافت محدود.
blank خانه خالی در صفحه گسترده
blankest خانه خالی در صفحه گسترده
stratus ابر گسترده ونزدیک بزمین
spread eagle تصویر عقاب بال گسترده
PCMCIA که کارت گسترده PCMCIA را می پذیرد
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
spread eagle چاخان بصورت بال گسترده دراوردن
roll out ازتختخواب بیرون امدن گسترده شدن
under weft پود زیرین یا ضخیم [جهت نشاندن گره ها در جای خود و محکم و یکنواخت شدن آنها]
cell در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
cells در یک صفحه گسترده فرمولی که در یک خانه قرار دارد
aliases وسیله یا خانهای از صفحه گسترده داده میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com