English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
controlled effects اثرات کنترل شده
Search result with all words
controlled effects جنگ افزارهای با اثرات کنترل شده
Other Matches
cloud chamber effect اثرات حاصله از لایه خارجی قارچ اتمی اثرات پوسته قارچ اتمی
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
thermal effects اثرات حرارتی
side effects اثرات فرعی
spillover effects اثرات خارجی
spread effects اثرات نشر
spread effects اثرات پراکندگی
linkage effects اثرات زنجیری
comulative action اثرات کلی
externalities اثرات خارجی
secondary effects اثرات ثانوی
shoaling effect اثرات کم عمق
side effects اثرات جنبی
chain effects اثرات زنجیری
range effects اثرات بردی
range effects اثرات برد
technological spillover اثرات فنی
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
equipotent دارای اثرات برابر
emergent مضر اثرات ناشیه
desired effects اثرات مورد نظر
accidentalism اثرات تابش نورمصنوعی براشیاء
contingent effects اثرات احتمالی انفجار هستهای
wind load سربار ناشی از اثرات باد
posthypnotic ناشی از اثرات بعدی خواب مغناطیسی
failures خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
failure خرابی وسیله ناشی از اثرات جانبی
troop safety حفافت عده ها در مقابل اثرات ترکش اتمی
bioastronautics مطالعه اثرات مسافرتهای فضایی در اشکال مختلف حیات
stochastic model نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
estrogen ماده که بطورطبیعی درگیاهان وجوددارد ودارای اثرات حیاتی مشابه است
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
palette تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
palettes تصویر نمایش داده شده با استفاده از قالب نادرست و اثرات نامط لوب رنگها
anti- روش کاهش اثرات لبههای دندانه دار در گرافیک با استفاده از سایههای خاکستری در لبه ها
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
information hiding یک مفهوم طراحی نرم افزاری که هدف ان کاهش اثرات متقابل بین قسمتهای یک برنامه است
aliasing اثرات بصری نامطلوب تصاویرتولید شده کامپیوتری درنتیجه استفاده از روشهای نادرست نمونه برداری staircasing
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
control statement حکم کنترل دستور کنترل
electrodynamics شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
soft که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softer که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
softest که اثرات مغناطیسی خود را هنگام حذف از میدان مغناطیسی از دست بدهد
solid-state وسیله الکترونیکی که با اثرات سیگنالهای الکترونیکی یا مغناطیسی در ماده نیمه هادی کار میکند
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
epistasis اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
epistasy اختفای اثرات یک نژاد بوسیله نژاد دیگری
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
dump نقط های در برنامه که برنامه و داده اش در محل ذخیره سازی حفظ شده اند تا از اثرات خطاها جلوگیری شود
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
exceptions روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
exception روتین هاوتوابعی که اثرات خطا را تشخیص و تصحیح می کنند. به طوری که سیستم پس از تشخیص خطا قابل اجرا باشد
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
phosphor صفحه نمایش پوشیده شده که تصاویر نمایش داده شده در زمان طولانی تر از تنظیم مجدد برمی گرداند و اثرات نور را کم میکند
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
control کنترل
rein کنترل
check-ups کنترل
minor control کنترل کم
line control کنترل خط
check-up کنترل
controls کنترل
controlling کنترل
control code کد کنترل
control gear دستگاه کنترل
control memory حافظه کنترل
control procedure رویه کنترل
control markings علایم کنترل
control flow گردش کنترل
control key کلید کنترل
control flow روند کنترل
control logic منطق کنترل
control language زبان کنترل
control grid شبکه کنترل
control grid توری کنترل
control lever اهرم کنترل
control store انباره کنترل
control section قسمت کنترل
control section بخش کنترل
control rod میله کنترل
control register ثبات کنترل
control program برنامه کنترل
control port درگاه کنترل
control pannel پانل کنترل
control sequence ترتیب کنترل
control sheet برگ کنترل
control mode باب کنترل
control of resources کنترل منابع
control station ایستگاه کنترل
control slide غلتگاه کنترل
control panel تابلوی کنترل
control panel صفحه کنترل
control slide کشوی کنترل
control signal علامت کنترل
control pannel تابلوی کنترل
camshaft محور کنترل
arbitrary control کنترل فرضی
arms control کنترل سلاح
asynchronous control کنترل ناهمگام
automatic control کنترل خودکار
bank sluice دریچه کنترل
control block کنده کنترل
bowden control cable کابل کنترل
budgetary control کنترل بودجهای
budgetary control کنترل بودجه
cam control بادامک کنترل
cascade control کنترل زنجیرهای
air way station ایستگاه کنترل
air control کنترل هوایی
accuracy control کنترل دقت
camshafts محور کنترل
check-up کنترل کردن
check-ups کنترل کردن
takeover اعمال کنترل
takeovers اعمال کنترل
relay یچ کنترل الکترومغناطیسی
relayed یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays یچ کنترل الکترومغناطیسی
command and control کنترل و فرماندهی
uncontrolled کنترل نشده
controlled کنترل شده
access control کنترل دستیابی
carriage control کنترل نورد
central control panel مرکز کنترل
control card کارت کنترل
control cards کارتهای کنترل
control character دخشه کنترل
control circuit مدار کنترل
control circuits مدارهای کنترل
control code رمز کنترل
control computer کامپیوتر کنترل
control console پیشانه کنترل
control console کنسول کنترل
control desk میز کنترل
control field فیلد کنترل
control cable کابل کنترل
control bus مسیر کنترل
control bus گذرگاه کنترل
centralized control کنترل تمرکزی
check mark علامت کنترل
checks and balance کنترل و مقابله
cintrol mechanism مکانیسم کنترل
frame کنترل هایی
close control کنترل نزدیک
coercive control کنترل قهری
lever control کنترل اهرمی
contract control کنترل تغایر
contract control کنترل دینامیکی
control area منطقه کنترل
control block بلوک کنترل
control flag پرچم کنترل
control structure ساخت کنترل
price control کنترل قیمت
speed control کنترل سرعت
start up control کنترل اغازی
statistical control کنترل اماری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com