Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
connect
ارتباط رخها
connects
ارتباط رخها
Other Matches
teleconferencing
ارتباط تعدادی کامپیوتر یا ترمینال با هم برای ایجاد ارتباط بین یک سری کاربر
data link
ارتباط مبادله اطلاعات ارتباط کامپیوتری
cut out
وسیله ارتباط بااعضای سازمانهای زیرزمینی رابط یا واسطه ارتباط باسازمانهای زیرزمینی
correspondency
ارتباط
relationship
ارتباط
ligature
خط ارتباط
intercommunication
ارتباط
hookup
ارتباط
coherency
ارتباط
enchainment
ارتباط
concernment
ارتباط
correspondence
ارتباط
correspondences
ارتباط
correlation
ارتباط
relationships
ارتباط
relation
ارتباط
connection
ارتباط
link
ارتباط
coherence
ارتباط
connexions
ارتباط
liaison
ارتباط
liaisons
ارتباط
communication
ارتباط
communicating
ارتباط
rapport
ارتباط
conversational interaction
ارتباط محاورهای
tie-ins
وسیله ارتباط
tie-in
ارتباط دادن
communicability
قابلیت ارتباط
tie-in
وسیله ارتباط
communication theory
نظریه ارتباط
communicability
ارتباط پذیری
connexion
ارتباط اتصال
communicable
قابل ارتباط
communication network
شبکه ارتباط
background communication
ارتباط پس زمینه
data communication
ارتباط داده ها
agency of communications
منبع ارتباط
inaccessibility
ارتباط ناپذیری
communicate
ارتباط گرفتن
communicated
ارتباط گرفتن
communicates
ارتباط گرفتن
intercom
ارتباط داخلی
intercoms
ارتباط داخلی
tie-ins
ارتباط دادن
log out
قطع ارتباط
arithmetic relation
ارتباط محاسباتی
association coefficient
ضریب ارتباط
correlation
ارتباط داشتن
asynchronous commuinication
ارتباط ناهمزمان
attachment plug
دوشاخه ارتباط
bond
ارتباط چسب
cryptocommunication
ارتباط رمز
synchronous communication
ارتباط همزمان
subcontrariety
ارتباط قیاسی
signal communications
ارتباط و مخابرات
selective signalling
ارتباط مخصوص
relevancy
ربط ارتباط
relational
ارتباط شرح
put through
ارتباط پیداکردن
one sided communication
ارتباط یکسویه
telecommunication
ارتباط دوربرد
telephone communication
ارتباط تلفنی
wire communication
ارتباط با سیم
visual communication
ارتباط بصری
trunk line cable
کابل ارتباط
mitwelt
ارتباط با همنوع
mass communication
ارتباط جمعی
extraneousness
عدم ارتباط
extraneity
عدم ارتباط
disjointedness
عدم ارتباط
disconnection
قطع ارتباط
disconnectedly
بدون ارتباط
disaffiliation
عدم ارتباط
direct relationship
ارتباط مستقیم
data communication
ارتباط دادهای
intercommunication
ارتباط داخلی
intercommunion
ارتباط مشترک
logout
قطع ارتباط
login
قطع ارتباط
logging off
قطع ارتباط
logging in
برقراری ارتباط
log on
برقراری ارتباط
log off
قطع ارتباط
log in
برقراری ارتباط
inverse relationship
ارتباط معکوس
tie in
وسیله ارتباط
tie in
ارتباط دادن
communication
ارتباط و مخابرات
wires
ارتباط باسیم
associations
پیوند ارتباط
inaccessible
ارتباط ناپذیر
telecommunications
ارتباط تلگرافی
communications
ارتباط و مخابرات
wire
ارتباط باسیم
juxtaposition
ارتباط اجباری
relevance
ربط ارتباط
telecommunications
ارتباط از دور
association
پیوند ارتباط
interlocks
بهم ارتباط داشتن
mass media
وسایل ارتباط جمعی
interlocking
بهم ارتباط داشتن
interlocked
بهم ارتباط داشتن
interlock
بهم ارتباط داشتن
linkages
اتصال وسیله ارتباط
correlation
ارتباط همبسته کردن
background
فعالیت ارتباط دادهای
telepathy
ارتباط افکار با یکدیگر
incommunicado
بدون وسایل ارتباط
cryptocommunication
ارتباط ومخابرات رمزی
combat liaison
ربط و ارتباط رزمی
disrelation
عدم ارتباط بی ارتباطی
inconsequence
فقدان ارتباط منطقی
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
landing signal officer
افسر ارتباط فرود
backgrounds
فعالیت ارتباط دادهای
piezoelectric
ارتباط در بعضی موادکریستالی
disconnecting
قط ع ارتباط بین دو وسیله
liaises
ارتباط پیدا کردن
liaised
ارتباط پیدا کردن
liaise
ارتباط پیدا کردن
liaising
ارتباط پیدا کردن
pecking order
<idiom>
راه ارتباط بایکدیگر
linkage
اتصال وسیله ارتباط
disconnects
قط ع ارتباط بین دو وسیله
tele communication
ارتباط دور برد
communicate
ارتباط برقرار کردن
disconnect
قط ع ارتباط بین دو وسیله
intercommunication system
ارتباط بوسیله میکروفون وبلندگو
interactive
که ارتباط بین کاربر و کامپیوتر
wigway
ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
logging-on
برقراری ارتباط
[رایانه شناسی]
extrajudicial
بدون ارتباط به موضوع دعوی
electronic security
رعایت حفافت ارتباط الکترونیکی
equipotential bonding conductor connection
ارتباط رسانای پیوند هم پتانسیل
coherent
دارای ارتباط یا نتیجه منطقی
relevant
آنچه ارتباط مهمی دارد
primary
خط ارتباط و با کارایی بالا ISDN
communicate
مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
group
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
groups
کلمه شش حرف در ارتباط تلگرافی
synesis
ارتباط مفاهیم ربط معانی
communicated
مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
communicates
مراوده کردن ارتباط برقرارکردن
wigwag
ارتباط یا مخابره بوسیله پرچم
twin sideband
ارتباط رادیویی دو باندی یا دوعنصری
dealing
مکاتبات و ارتباط دوستانه یا بازرگانی
journals
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
journal
گزارش تمام ارتباط به یک ترمینال
tropospheric scatter
سیستم ارتباط چند چانله تروپوسفری
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
control line
ارتباط بین اپراتور و خط کنترل هواپیما
dialog
ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
dialogues
ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
dialogue
ارتباط بین وسیله ها مثل کامپیوتر ها
open system interconnection reference
مدل ارجاع ارتباط سیستم باز
docking
ارتباط مکانیکی دو فضاپیما دریک مدار
continuity
مسیر ارتباط واضح بین دو نقط ه
intercoms
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
intercom
سیستم ارتباط داخلی ناو یا تانک
scheduled circuits
خط وط تلفن فقط برای ارتباط دادهای
pull up
اتصال یا برقراری ارتباط با یک سطح ولتاژ
telecommuting
ارتباط برقرار کردن راه دور
boat train
[خط ]
قطار با ارتباط به کشتی
[برای سفر]
datacom
امکان ارتباط دادهای مخابره ارزان قیمت
contacts
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacted
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
dte
وسیلهای که از آن مسیر ارتباط آغاز یا به آن ختم میشود
contact
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
contacting
ارتباط تماس با دشمن علایم تشخیص هدف
suite
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
suites
مجموعهای از برنامه ها که ارتباط بسیار نزدیک با هم دارند
combined communication board
هیئت برقرار کننده ارتباط درستادهای مرکب
combat liaison
حفظ ارتباط بین هواپیماها درحین پرواز
decouple
جدا کردن یا قطع ارتباط بین اجزاء یک سیستم
signing on
فرایند ایجاد یک ارتباط مابین کامپیوتر و استفاده کننده
interactive
ارتباط بین یک گروه از مردم با وسایل ارتباطی مختلف
map
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
maps
شرح نحوه ارتباط رکوردها و فیلدها در پایگاه داده ها
circuits
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
cyberspace
دنیایی که در آن کامپیوتر ها و افراد از طیق اینترنت ارتباط دارند
database
شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
circuit
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
databases
شرح روش ارتباط رکوردها و فیلدهای پایگاه داده
communication
سوکت یا اتصال فیزیکی که به وسیله اجازه ارتباط میدهد
intercommunication system
سیستم ارتباط بین اطاقهای یک اداره بوسیله بلندگو
communication
مدار الکترونیکی که به کامپیوتر اجازه ارتباط با مودم میدهد
circuits
مداری که امکان ارتباط داده دو جهته برقرار میکند
circuit
ارتباط بین عناصر الکترونیکی که عملی را انجام می دهند
LLC
EEEI استاندارد بیان پروتکل ارسال در سطح ارتباط داده
languages
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
adapter
کارت واسط جانبی که به وسایل ناهماهنگ امکان ارتباط میدهد
human computer
امکانات تامین بهبود ارتباط بین کاربر و سیستم کامپیوتر
language
سیستم کلمات و نشانه ها که امکان ارتباط با کامپیوترها را فراهم میکند.
fcc
شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
answering
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
HMI's
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
answered
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
HMI
امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
answers
مودم منتظر برای دریافت تماس تلفنی و ایجاد ارتباط
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com