English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (13 milliseconds)
English Persian
deallocation ازاد سازی
manumission ازاد سازی
Search result with all words
release ازاد سازی رهایی واگذاری
released ازاد سازی رهایی واگذاری
releases ازاد سازی رهایی واگذاری
Other Matches
glide path مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
rectification یکسو سازی همسو سازی مستقیم سازی
free gyroscope نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
calculating دوباره سازی یا ایجاد داده جدید از طریق فشرده سازی وقایع عددی معین
pilot materials وسایل و دست ابزارهای ماشین سازی یا مدل سازی
jagger الت کنگره سازی یادندانه سازی
ordnance plant کارخانجات اسلحه سازی یامهمات سازی
free enterprise اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
pre-treatment عملیات مقدماتی و آماده سازی [مثل شستشوی پشم قبل از رنگرزی و یا آماده سازی دار جهت چله کشی]
one level address سازماندهی فضای ذخیره سازی که هر نوع رسانه ذخیره سازی یکسان رفتار می شوند
formularization کوتاه سازی ضابطه سازی
subjugation مقهور سازی مطیع سازی
irritancy پوچ سازی باطل سازی
frustration خنثی سازی محروم سازی
frustrations خنثی سازی محروم سازی
imagery مجسمه سازی شبیه سازی
ouster بی بهره سازی محروم سازی
erasable 1-رسانه ذخیره سازی که قابل استفاده مجدد است . 2-ذخیره سازی موقت
save ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saved ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
saves ذخیره سازی داده یا برنامه روی رسانه ذخیره سازی جانبی
symmetrical compression سیستم فشرده سازی که همان توان پردازش و زمان را برای فشرده سازی و از حالت فشرده در آوردن تصویر نیاز دارد
sorted الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sort الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
sorts الگوریتم مرتب سازی داده ها که داده ها می توانند بیشتر از محل خود در عمل مرتب سازی حرکت کنند
hit داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hits داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
hitting داده بازیابی شده از حافظه پنهان و نه رسانه ذخیره سازی . برای بیان اینکه در زمان صرفه جویی شده و پنهان سازی مفید بوده است
electronic کامپیوتر دیجیتالی با قط عات الکترونیکی حالت ساده با CPU و حافظه اصلی و فضای ذخیره سازی و دستگاه ورودی / خروجی . که توسط قط عات الکترونیکی و مدارهای مجتمع پیاده سازی می شوند
Indeo فناوری نرم افزاری ساخت Intel که به کامپیوتر امکان ذخیره سازی و اجرای تصاویر ویدیویی فشرده را میدهد با استفاده از روشهای نرم افزاری فشرده سازی
dump 1-دادهای که از یک وسیله به دیگری برای ذخیره سازی کپی شده است . 2-انتقال داده به دیسک برای ذخیره سازی . 3-چاپ محتوای کل یابخشی از داده در حافظه
externals روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
frees ازاد
footloose ازاد
unrestrained ازاد
stand easel ازاد
free play ازاد
freed ازاد
freeing ازاد
idle line خط ازاد
stand at ease ازاد
sweepers بک ازاد
open ازاد
at ease ازاد
disengaged ازاد
self administered ازاد
absolute ازاد
absolutes ازاد
freemen ازاد
freeman ازاد
immundity ازاد
opened ازاد
sweeper بک ازاد
opens ازاد
exempts ازاد
exempting ازاد
exempted ازاد
exempt ازاد
slack water اب ازاد
unattached ازاد
degage ازاد
free ازاد
fetterless ازاد
unihibit ازاد
immune ازاد
self-service ازاد
self service ازاد
sweep back بک ازاد
looser ول ازاد
loose ول ازاد
suspended floor کف ازاد
go as you please ازاد
loosest ول ازاد
unihibited ازاد
free fall سقوط ازاد
free flight موشک ازاد
extrication ازاد کردن
line clear signal سیگنال ازاد
emancipator ازاد کننده
universal با چرخش ازاد
open وزن ازاد
free oscillation نوسان ازاد
opens ازاد اشکار
line clear signal علامت ازاد
self service با انتخاب ازاد
opened وزن ازاد
enfranchize ازاد کردن
opened ازاد اشکار
open ازاد اشکار
free moisture رطوبت ازاد
floating ribs دندههای ازاد
free enthalpy انتالپی ازاد
free expansion انبساط ازاد
liberation ازاد کردن
fingerling ماهی ازاد
idlest ازاد گشتن
tramp vessel کشتی ازاد
liberal socialism سوسیالیسم ازاد
liberalizer ازاد کننده
free field حوزه ازاد
idles ازاد گشتن
idled ازاد گشتن
free flight پرواز ازاد
liberaltranstation ترجمه ازاد
idle ازاد گشتن
free association تداعی ازاد
free energy انرژی ازاد
self-service با انتخاب ازاد
idle indicating signal علامت ازاد
enfranchising ازاد کردن
enfranchises ازاد کردن
enfranchised ازاد کردن
enfranchise ازاد کردن
free play بازی ازاد
free will اراده ازاد
free gyro ژایرو ازاد
free format در قالب ازاد
drifting mine مین ازاد
backs سطح ازاد
free radical رادیکال ازاد
free recall یاداوری ازاد
free redical بنیان ازاد
free rocket موشک ازاد
back سطح ازاد
idle junction اتصال ازاد
relief angle زاویه ازاد
free float فرجه ازاد
free flow جریان ازاد
forth مسیر ازاد
competitions بازار ازاد
competition بازار ازاد
opens وزن ازاد
liberal interpretation تفسیر ازاد
idle turn دور ازاد
liberator ازاد کننده
liberators ازاد کننده
idle trunck ترانک ازاد
idle trunck خط اتصال ازاد
free hit ضربه ازاد
high seas دریاهای ازاد
planer tree درخت ازاد
free enterprise کسب ازاد
unrestrained ازاد نامحدود
open hospital بیمارستان ازاد
free in trade تجارت ازاد
discharges ازاد کردن
discharge ازاد کردن
kipper ماهی ازاد نر
open area فضای ازاد
jiya kumite مبارزه ازاد
free atmosphere اتمسفر ازاد
open shot با کارکرد ازاد
free aqifer سفره ازاد
open shop با کارکرد ازاد
open purchase خرید ازاد
open market بازار ازاد
laissez faire economy اقتصاد ازاد
mare liberum دریای ازاد
blue water دریای ازاد
open air در هوای ازاد
out of doors فضای ازاد
self-employed شغل ازاد
self employed شغل ازاد
out of doors در هوای ازاد
outdoor درهوای ازاد
kippers ماهی ازاد نر
gratis مجانی ازاد
free markets بازار ازاد
free market بازار ازاد
open space گردشگاه ازاد
free port بندر ازاد
free ports بندر ازاد
off time وقت ازاد
free climbing صعود ازاد
let go ازاد کردن
free trade تجارت ازاد
releases ازاد کردن
to let loose ازاد کردن
released ازاد کردن
tramp steamer کشتی ازاد
let slip ازاد کردن
release ازاد کردن
natural vibration نوسان ازاد
conversions پرتاب ازاد
conversion پرتاب ازاد
free maneuver حرکت ازاد
absolutes ازاد از قیودفکری
out of door فضای ازاد
out of door در هوای ازاد
foul line خط پرتاب ازاد
free competition رقابت ازاد
outworker کارگر ازاد
let loose ازاد کردن
free economy اقتصاد ازاد
free line signal سیگنال خط ازاد
parade rest فرمان ازاد
alfresco درهوای ازاد
salmon ماهی ازاد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com