Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
English
Persian
externals
خارج
externals
بیرون
externals
فاهر
externals
سطح فواهر
externals
بیرونی
externals
خارجی
externals
برونی
externals
صوری
externals
فاهری پدیدار
externals
مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
externals
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
externals
فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
externals
1-سخت افزار
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
externals
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
externals
حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
externals
ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
externals
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
externals
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
externals
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
externals
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
externals
خارج یک برنامه یا وسیله
Partial phrase not found.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com