English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
image test ازمایش تصویر
Other Matches
use testing ازمایش عمر قانونی ازمایش مدت متوسط دوام وسایل
tryout ازمون برای گزیدن نامزدمسابقات یانمایش وغیره ازمایش درجه استعداد ازمایش
pilot method عمل ازمایش سیستم کامپیوتری در یک ناحیه بجای ازمایش ان در محدوده گستردهای از فعالیت ها
assays محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
assay محک زدن تحقیق و ازمایش کردن ازمایش فلز
flight test ازمایش پرواز یا ازمایش امادگی پرتاب موشک
continous immersion test ازمایش فروبری دائمی ازمایش غوطه وری
test element دستگاه ازمایش کننده عنصر ازمایش مدار
soil examination بررسی و ازمایش زمین ازمایش خاک
insulation test ازمایش ایزولاسیون ازمایش عایق بندی
crops کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
tweening محاسبه تصاویر میانی که از تصویر ابتدایی شروع تا تصویر دیگر برسد
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
crop کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
cropped کاهش اندازه یا حاشیه یک تصویر یا بریدن بخش مستط یلی تصویر
pictures آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picturing آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
pictured آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
picture آنالیز اطلاعات یک تصویر با روشهای کامپیوتری یا الکترونیکی برای تامین تشخیص شی در تصویر
acrobat که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videoed متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
acrobats که یک تصویر گرافیکی را شرح میدهد و نمایش تصویر را در سخت افزارهای مختلف ممکن میکند
videos متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
video متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
videoing متن یا تصویر یا گرافیک نمایش داده شده روی تلویزیون یا صفحه تصویر کامپیوتر
images تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود
image [تجزیه اطلاعات یک تصویر به وسیله الکترونیکی با کمک کامپیوتر که مشخصات و خصوصیات شی را در تصویر شامل میشود.]
service test ازمایش از وضعیت تجهیزات و وسایل پشتیبانی ازمایش امادگی رزمی وسایل
flickers تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flickered تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
flicker تصویر گرافیک کامپیوتری که شدت آن در اثر نرخ پایین تازگی تصویر یا اختلال سیگنال تغییر میکند
spherization جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
lossless compression روشهای فشرده سازی تصویر که تعداد بیتهای هر پیکس در تصویر را کاهش میدهد بدون از دست دادن اطلاع یا کیفیت
autos الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
auto الگویی از برخی برنامههای گرافیکی که یک تصویر بیتی را به برداری تبدیل میکند به این ترتیب که لبههای شکل را در تصویر قرار میدهد و اطراف آن خط می کشد
refresh بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshed بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
refreshes بهنگام سازی مرتب تصویری صفحه CRT با اسکن کردن هر پیکسل با اشعه تصویر برای اطمینان از اینکه تصویر قابل دیدنی است
creep test ازمایش خزش در درجه حرارت عادی ازمایش خزش
flight test ازمایش هواپیما برای پرواز ازمایش پرواز کردن
confident test ازمایش قابلیت اطمینان ازمایش اطمینان از عمل یکان
persistence مدت زمان یک CRT یک تصویر را نمایش میدهد پس از توقف دنبال کردن مسیر اشعه تصویر روی صفحه نمایش
hypertext روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
pen drawing تصویر خطی تصویر مدادی
tracings تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
tracing تابع برنامه گرافیکی یک تصویر bitmap می گیرد و پردازش میکند تا لبههای آنرا پیدا کند و آنها را به یک تصویر با خط عمودی تبدیل کند که راحت تر اجرا شود
environmental test ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
tube tester دستگاه ازمایش لامپ ازمایش کننده لامپ
orthographic تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
backgrounds تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
background تصویر نمایش داده شده به عنوان صفحه پشتی در برنامه یا ویندوز GUI. این تصویر حرکت نمیکند و اختلافی در برنامه ایجاد نمیکند
image dissector tube لامپ تجزیه کننده تصویر لامپ دیسکتور تصویر
raster scan ردیابی افقی محل تصویر پیمایش محل تصویر
images نقش کردن تصویر کردن نشان دادن تصویر
image formation تولید تصویر تصویر
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
testing ازمایش
experiment ازمایش
g ازمایش
assay ازمایش
assays ازمایش
shyer ازمایش
experimenting ازمایش
experiments ازمایش
experimented ازمایش
shied ازمایش
examen ازمایش
tests ازمایش
vetting ازمایش
tested ازمایش
shying ازمایش
trial ازمایش
shyest ازمایش
shy ازمایش
shies ازمایش
checking ازمایش
trials ازمایش
experimentation ازمایش
screening ازمایش
beta test ازمایش بتا
buckling test ازمایش خمشی
bulging test ازمایش برامدگی
regression testing ازمایش رگرسیون
beta testing ازمایش بتا
spot test ازمایش فوری
approves ازمایش کردن
burn in ازمایش روشن
buzzer test ازمایش بیرز
intelligence test ازمایش هوش
rattler test ازمایش تورق
approve ازمایش کردن
stripping test ازمایش زدودگی
izod test ازمایش ایزود
approving ازمایش کردن
rattler test ازمایش تردی
stripping test ازمایش زدودن
experiencing تجربه ازمایش
shear test ازمایش برشی
temptations ازمایش امتحان
impact test ازمایش ضربه
self test ازمایش خودکار
blank experiment ازمایش مچ گیری
examination امتحان ازمایش
sedimentation test ازمایش تهنشینی
examinations امتحان ازمایش
random test ازمایش نامنظم
saturation testing ازمایش اشباعی
experiences تجربه ازمایش
experience تجربه ازمایش
break proof ازمایش شکست
temptation ازمایش امتحان
gage ازمایش کردن
insulation voltage فشار ازمایش
final test ازمایش نهائی
shop test ازمایش کارگاهی
flattening test ازمایش توزیعی
test case قضیه در ازمایش
gauges ازمایش کردن
load test ازمایش بار
line tester ازمایش کننده خط
hardness test ازمایش سختی
tension test ازمایش کشش
preliminary test ازمایش مقدماتی
automatic check ازمایش خودکار
probational ازمایش امتحان
probationership ازمایش کاری
material testing ازمایش مصالح
furnace بوته ازمایش
gauge ازمایش کردن
gaff ازمایش سخت
absorption test ازمایش جذب
alpha testing ازمایش الفا
furnaces بوته ازمایش
quizzes ازمایش کردن
quiz ازمایش کردن
program testing ازمایش برنامه
automatic testing ازمایش خودکار
inspection test ازمایش کار
experimentally از راه ازمایش
test tubes لوله ازمایش
gauged ازمایش کردن
test tube لوله ازمایش
examining ازمایش کردن
random test ازمایش پیشامدی
hanging test ازمایش کشش
hammer test ازمایش سقوطی
psychometry ازمایش هوش
tries سنجیدن ازمایش
try سنجیدن ازمایش
examine ازمایش کردن
examined ازمایش کردن
lucas test ازمایش لوکاس
examines ازمایش کردن
test cases قضیه در ازمایش
system testing ازمایش سیستم
test equipment وسایل ازمایش
test set دستگاه ازمایش
test specimen نمونه ازمایش
test ازمایش کردن
test specimen نمونه ی ازمایش
tester ازمایش کننده
tested ازمایش کردن
tester دستگاه ازمایش
testing load بار ازمایش
testing of materials ازمایش مصالح
test series سری ازمایش
chalktest ازمایش اب ناپذیری با گچ
experimental design طرح ازمایش
test hole چاه ازمایش
trial ازمایش امتحان
probation ازمایش امتحان
test model نمونه ی ازمایش
trials ازمایش امتحان
test piece نمونه ازمایش
test plan طرح ازمایش
test room اطاق ازمایش
testing of materials ازمایش مواد
check point نقطه ازمایش
experimentalist اهل ازمایش
comparison test ازمایش مقایسهای
torsion test ازمایش پیچش
two stage experiment ازمایش دو مرحلهای
turing's test ازمایش تورینگ
triaxial test ازمایش سه بعدی
triaxial shear test ازمایش سه محوری
triable ازمایش کردنی
trial and erroe ازمایش و خطا
compressive test ازمایش تحکیم
to bring to the proof ازمایش کردن
tests ازمایش کردن
factorial design ازمایش فاکتوریل
weathring test ازمایش فرسایش
explosion proof ازمایش- انفجار
testing stand سکوی ازمایش
testing stand میز ازمایش
testing time زمان ازمایش
cold water test pressure ازمایش فشار اب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com