English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (37 milliseconds)
English Persian
deviation از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
deviations از شروط و مقررات قراردادتجاوز کردن و خارج شدن
Other Matches
particulars of sale شروط و مواعدعقد بیع
quamdiu bene se gesserit تا زمانیکه تخلفی نکند منظور برقرار کردن حق انتفاع است برای کسی به این شرط که تا از شروط عقدتخلف نکند تصرفش ادامه داشته باشد
To be observant of the regulations . ملاحظه مقررات را کردن
poached برخلاف مقررات شکار صید کردن
poaches برخلاف مقررات شکار صید کردن
poach برخلاف مقررات شکار صید کردن
formulae مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formula مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
formulas مقررات مربوط به ساختمان اتومبیل مقررات مربوط به ساختمان قایق مسابقه
inactivate غیر فعال کردن ناو از رده خارج کردن یکان
ejection خارج کردن وسیله یا نیروها بخارج پرتاب کردن یا کشیدن
unship خارج کردن
extraction خارج کردن
ejects خارج کردن
phase out خارج کردن
expulse خارج کردن
ejecting خارج کردن
derail از خط خارج کردن
derailed از خط خارج کردن
bring out خارج کردن
derails از خط خارج کردن
derailing از خط خارج کردن
eject خارج کردن
ejected خارج کردن
to rule out خارج کردن
discharges خارج کردن
discharge خارج کردن
out of bounds خارج از خط کناری یا پایان یا خط دروازه توپ خارج از میدان واترپولو توپ مرده
to put out of court از دستور خارج کردن
table از دستور خارج کردن
to expel [from] بزور خارج کردن [از]
swap out مبادله کردن به خارج
spewing با فشار خارج کردن
defecate خارج کردن مدفوع
write off از دفتر خارج کردن
defecated خارج کردن مدفوع
spewed با فشار خارج کردن
write-off از دفتر خارج کردن
write-offs از دفتر خارج کردن
disseise ازتصرف خارج کردن
lay on the table از دستور خارج کردن
defecates خارج کردن مدفوع
defecating خارج کردن مدفوع
ablate بریدن و خارج کردن
phase out به ترتیب خارج کردن
disarm از ضامن خارج کردن
expectorate ازشش خارج کردن
exfiltration خارج کردن از میدان
tabled از دستور خارج کردن
tables از دستور خارج کردن
disarmed از ضامن خارج کردن
disarms از ضامن خارج کردن
decivilize از تمدن خارج کردن
spews با فشار خارج کردن
tabling از دستور خارج کردن
spew با فشار خارج کردن
expel منفصل کردن بزور خارج کردن
expelled منفصل کردن بزور خارج کردن
expelling منفصل کردن بزور خارج کردن
expels منفصل کردن بزور خارج کردن
to phase out something به ترتیب خارج کردن چیزی
emitted بیرون دادن خارج کردن
emits بیرون دادن خارج کردن
emit بیرون دادن خارج کردن
emitting بیرون دادن خارج کردن
unplugs خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugging خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplug خارج کردن دو شاخه از سوکت
reeks بخار ازدهان خارج کردن
reeking بخار ازدهان خارج کردن
uncouple از حالت زوجی خارج کردن
withdrawals خارج کردن عقب کشیدن
reeked بخار ازدهان خارج کردن
reek بخار ازدهان خارج کردن
deconcentrate از حالت تغلیظ خارج کردن
evacuated اخراج خارج کردن یا شدن
withdrawal خارج کردن عقب کشیدن
emancipate از زیر سلطه خارج کردن
emancipating از زیر سلطه خارج کردن
strike off the rolls از صورت وکلا خارج کردن
evacuating اخراج خارج کردن یا شدن
emancipated از زیر سلطه خارج کردن
emancipates از زیر سلطه خارج کردن
evacuates اخراج خارج کردن یا شدن
bail عمل خارج کردن اب قایق
To import goods [from abroad] کالا از خارج وارد کردن
evacuate اخراج خارج کردن یا شدن
disposition مقررات
precept مقررات
requirement مقررات
arrangement مقررات
measure مقررات
precepts مقررات
regulations مقررات
provisions مقررات
arrangements مقررات
regulation مقررات
bowdlerize قسمتهای خارج از اخلاق را حذف کردن از
to play in or out با نواختن ارغنون یا سازدیگرواردیا خارج کردن
snake out خارج کردن کالا از انبار ناو
breaks از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
break از حالت رمز خارج کردن یک کد مشکل
emit بیرون دادن از خود خارج کردن
emitting بیرون دادن از خود خارج کردن
safing از حالت مسلح بودن خارج کردن
emitted بیرون دادن از خود خارج کردن
emits بیرون دادن از خود خارج کردن
mounting instruction مقررات نصب
standard specification مقررات استاندارد
disciplinary regulation مقررات انضباطی
laws of the game مقررات مسابقه
government regulation مقررات دولتی
infraction نقض مقررات
military doctorine مقررات نظامی
holding نقض مقررات
ordinance مقررات محلی
by rule طبق مقررات
instruction for assembly مقررات نصب
operating instruction مقررات کار
The regulations in force . مقررات جاری
ordinances مقررات محلی
trancscendent ماورای مقررات
control measures مقررات کنترلی
army regulation مقررات ارتشی
by law طبق مقررات
to move one's operation offshore شرکت خود را به خارج [از کشور] منتقل کردن
importation عمل وارد کردن چیزی به سیستم از خارج
stripping crane جرثقیل برای خارج کردن شمش از کوکیله
discards خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discarded خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discard خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
discarding خارج کردن چیزی که مورد نیاز است
hooked medallion ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
officialism رسمیت مقررات اداری
red tape مقررات دست و پاگیر
sanctioned laws قوانین یا مقررات مصوبه
illicit نا مشروع مخالف مقررات
ruled based deduction استنباط بر مبنای مقررات
lodge-books کتاب مقررات معماری
manual مقررات کتاب راهنما
assembly instrudactions مقررات یا دستورات نصب
instituted اصل قانونی مقررات
institutes اصل قانونی مقررات
conditions مقررات و شرایط اسبدوانی
illegally برخلاف قانون و مقررات
institute اصل قانونی مقررات
instituting اصل قانونی مقررات
tariff regulations مقررات تعرفه بندی
evicting خارج کردن خلع ید کردن
evicts خارج کردن خلع ید کردن
evicted خارج کردن خلع ید کردن
evict خارج کردن خلع ید کردن
released خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
releases خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
release خارج کردن بری شدن برائت از دین ترخیص
sidelines ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
smuts تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
externals مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
sidelining ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
sideline ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
eviction چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
sidelined ازبازی یا معرکه خارج کردن کار یا چیز فرعی
evictions چیزی را به حکم قانون از تصرف کسی خارج کردن
exfiltration خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
smut تصاویروداستانهای خارج از اخلاق سیاه ولکه دار کردن
external مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
inland rules مقررات حرکت در ابهای داخلی
european community competition rules مقررات رقابت در جامعه اروپا
formally مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
discipline and adjustment board هیئت تدوین مقررات انضباطی
break out نوعی حمله برای خارج کردن گوی از منطقه دفاعی
denationalizing از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalized از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalize از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalising از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalises از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalised از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
denationalizes از حقوق ملی محروم کردن صنایع را از صورت ملی خارج کردن
highway dispatch مقررات و قوانین عبور ومرور در شاهراهها
in duly substantiated cases در موارد طبق مقررات اثبات شده
regulatory signs علایم نشان دهنده مقررات جاده ها
where justified در موارد طبق مقررات اثبات شده
where there is a valid reason در موارد طبق مقررات اثبات شده
regulation نظامنامه مقررات و نظامات نظام تنظیم
meter rule مقررات مربوط به ساختن قایقهای بادی
road discipline مقررات عبور و مرور روی جاده
deforest درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforesting درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforested درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
deforests درختان جنگل را قطع کردن ازحالت جنگل خارج کردن جنگل تراشی کردن
prodify تغییر دادن در تولیداتومبیلهای مسابقه طبق مقررات
expedite rule مقررات سرعت بخشیدن به بازی پینگ پنگ
inspector داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
curfews مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
unmilitary بر خلاف مقررات ارتش غیرنظامی اخلاقا و عادتاغیرنظامی
The regulations are stI'll in force ( effect ) . این مقررات هنوز بقوت خود با قی است
There is an outcry against these regulations. همه از این مقررات فریادشان بلند است
inspectors داور برای تشخیص نقض مقررات مسابقه
curfew مقررات حکومت نظامی وخاموشی در ساعت معین شب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com