Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 214 (49 milliseconds)
English
Persian
pettifog
از مرحله پرت کردن
Search result with all words
phasing
مرحله بندی کردن عملیات
leapfrog
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
debut
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
debuts
نخستین مرحله دخول در بازی یا جامعه شروع بکار کردن
tree
روش سریع انتخاب که اطلاع اولین مرتب کردن در مرحله دوم استفاده میشود تا سرعت انتخاب بالا رود
assault
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaulted
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
assaults
مرحله هجوم درعملیات اب خاکی هجوم کردن
to nip or crush in the bud
در نخستین مرحله رشد کشتن یا پایمال کردن
walkthrough
جلسه بررسی که در ان یک مرحله از توسعه سیستم یابرنامه برای معرفی کردن خطاها مرور میشود
Other Matches
phased array
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
sequenced ejection
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creep
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
combat phase
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
scene
مرحله
creeping attack
تک مرحله به مرحله
strokes
مرحله
stroked
مرحله
stroke
مرحله
process
مرحله
phased attack
تک مرحله به مرحله
stroking
مرحله
grades
مرحله
stage
مرحله
grade
مرحله
scenes
مرحله
processes
مرحله
stages
مرحله
phases
مرحله
step
مرحله
stepping
مرحله
phase
مرحله
instar
مرحله
phased
مرحله
rung
مرحله
assault phase
مرحله هجوم
developmental stage
مرحله تکوینی
developmental stage
مرحله پیشرفت
anal stage
مرحله مقعدی
differential stage
مرحله تفاضلی
phased
مرحله عملیات
period
نوبت مرحله
an anxious time
مرحله پر اضطراب
induction stroke
مرحله تنفس
driver
مرحله تحریک
phases
مرحله عملیات
speed level
مرحله سرعت
speed stage
مرحله سرعت
drivers
مرحله تحریک
phase
مرحله عملیات
training cycle
مرحله اموزش
oedipal stage
مرحله ادیپی
grade
مرحله گراد
nth
در مرحله چند
grades
مرحله گراد
buffer stage
مرحله میانگیر
step
مرحله رتبه
point
مرحله قله
initiation sequence
مرحله اغازی
power stroke
مرحله قدرت
inextremis
در اخرین مرحله
intake stroke
مرحله مکش
intake stroke
مرحله تنفس
induction stroke
مرحله مکش
primordium
مرحله نخست
propagation sequence
مرحله انتشار
in the first instance
در مرحله اول
in the egg
در مرحله نخستین
phallic stage
مرحله التی
home stretch
مرحله نهایی
larval stage
مرحله کرمی
stepping
مرحله پایه
stepping
مرحله رتبه
latency
مرحله پنهانی
macro stage
مرحله کلان
milestones
مرحله برجسته
modulator
مرحله تحمیل گر
job step
مرحله برنامه
milestone
مرحله برجسته
one step operation
عمل تک مرحله
oral stage
مرحله دهانی
output stage
مرحله خروجی
point
جهت مرحله
imprimis
در مرحله نخست
processes
مرحله جریان
fetch phase
مرحله واکشی
termination phase
مرحله پایانی
stages
درجه مرحله
fission process
مرحله انشقاق
staping
مرحله بندی
termination stage
مرحله پایانی
exhaust stroke
مرحله تخلیه
stage
درجه مرحله
exhaust stroke
مرحله اگزوز
solidifying process
مرحله انجماد
recovery phase
مرحله شکوفائی
recovery phase
مرحله رونق
periods
نوبت مرحله
execute phase
مرحله اجرا
genital phase
مرحله تناسلی
process
مرحله جریان
step
مرحله پایه
noviciate
مرحله تازه کاری
creeping barrage
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
ticked
سخت ترین مرحله
ticks
سخت ترین مرحله
process
جریان عمل مرحله
diastolic phase
مرحله انبساطی قلب
entelechy
مرحله تشکیل وتحقق
novitiate
مرحله تازه کاری
tick
سخت ترین مرحله
in leading
در مرحله شاگردی یا نوچگی
qualifying
رسیدن به مرحله بعد
incipient
اولیه مرحله ابتدایی
stage
پرده گاه مرحله
cladding process
مرحله روکش کاری
stages
پرده گاه مرحله
preverbal phase
مرحله پیش کلامی
first audio stage
مرحله صوتی نخست
fire for effect
مرحله تیر موثر
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
stadium
میدان ورزش مرحله
anal retentive stage
مرحله مقعدی ضبطی
milestone
مرحله مهمی اززندگی
stadiums
میدان ورزش مرحله
ossification
مرحله تشکیل استخوان
milestones
مرحله مهمی اززندگی
processes
جریان عمل مرحله
anal expulsive stage
مرحله مقعدی دفعی
stadia
میدان ورزش مرحله
monestrous
دارای یک مرحله فحلیت درسال
modulated amplifier
مرحله فزون ساز تحمیلی
decline
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
single stepping
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
gastrula
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
embryos
گیاهک تخم مرحله بدوی
phased conversion
تبدیل مرحله بندی شده
power amplifier stage
مرحله فزون ساز توان
walk through
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
subcritical
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
metoestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
declines
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
Not to know what one is talking about.
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
declining
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
stages
مرحله دار شدن اشکوب
stage
مرحله دار شدن اشکوب
turning points
مرحله قاطع نقطه تحول
metestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning point
مرحله قاطع نقطه تحول
embryo
گیاهک تخم مرحله بدوی
prophase
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
systole
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
tabula rasa
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
finallist
کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد
reentry phase
مرحله دخول مجدد موشک درجو
prisere
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
the next process is weaving
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
stretch runner
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
job lots
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdowns
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lot
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
showdown
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
idiolect
طرزبیان و لحن سخن شخص در یک مرحله زندگی
cim
استفاده هماهنگ از کامپیوتر در هر مرحله از طراحی و ساخت
driven
که هر مرحله اجرا مربوط به عمل خارجی است
telophase
اخرین مرحله تقسیم غیر مستقیم سلولی
generations
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
dual
صفحه LCD رنگی که تصویر را در دو مرحله بهنگام میکند
quick stage
ان مرحله ازابستنی که زن جنبش بچه رادرزهدان خودحس میکند
discs
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
generation
مرحله یا تاریخ فناوری استفاده شده در طراحی یک سیستم
disc
حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
phylesis
مرحله سیرتکامل وپیدایش نژادهای مختلف جانور وگیاه
interrupting
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interrupts
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
in love - engaged - married
عاشق . نامزد . متاهل
[مرحله هایی که تا ازدواج طی میشوند]
interrupt
توقف ارسال طبق عملی در مرحله نهایی سیستم
interlace
روش ساخت تصویر روی صفحه تلویزیونی در دو مرحله
brake mean effective pressure
مقدار محاسبه شده متوسط فشار در سیلندر در مرحله قدرت
germ layer
یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
teliospore
جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
drive to maturity
جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
puerperium
مرحله بین زایمان واعاده زهدان بحال اولیه خود
to turn the corner
<idiom>
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
decentralized data processing
پردازش داده و ذخیره سازی در چند مرحله ونه در یک محل مرکزی
random access
رسانه ذخیره سازی که امکان دستیابی به هر مرحله با هر ترتیبی را فراهم میکند
processes
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
event driven
برنامه کامپیوتری یا فرآیند که هر مرحله اجرا مربوط به عملیات خارجی است
process
نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
critical path analysis
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
irrationlism
اصول عقایدکسانی که رسیدن به مرحله یقین را از طریق اشراق والهام ممکن می دانستند
blisk
هر مرحله از روتورتوربینهای خطی که در ان دیسک و تیغه ها بصورت یکپارچه ساخته شده اند
invitation
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
roving
نخ نیم تاب
[نخی که از حالت فتیله درآمده و در مرحله قبل از تبدیل شدن به نخ باشد.]
invitations
قابل دیدن رو صفحه DTP یا طرح گرافیکی در مرحله طراحی ولی چاپ نشده
single yarn
نخ یک لا
[این نخ از تابیده شدن الیاف در یک جهت بوجود می آید و قبل از مرحله چندلا تابی است.]
esturm
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
estrus
مرحله تحریکات جنسی زنان که دران زن میل به نزدیکی بامرد وقابلیت ابستن شدن رادارد
page
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
pages
چاپگری که یک صفحه از متن را در حافظه مرتب میکند و در یک مرحله چاپ میکند.
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com