English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 50 (4 milliseconds)
English Persian
processes مراحل مختلف چیزی
processes پیشرفت تدریجی ومداوم
processes جریان عمل مرحله
processes دوره عمل
processes طرزعمل
processes تهیه کردن
processes مراحلی راطی کردن
processes بانجام رساندن تمام کردن
processes فرا گرد
processes فراشد روند
processes فرایند
processes پردازش کردن
processes جریان
processes زائده
processes پرورش دادن
processes تقویم کردن تولید کردن
processes جریان کار
processes عملکرد
processes مرحله
processes تهیه و تولید کردن
processes پویش
processes روند
processes فراگرد
processes شیوه
processes تحویل
processes فرابرد فرابرش
processes جریان کار در دادگاه
processes جریان دعوی از مجرای قانون تعقیب کردن
processes عمل
processes مرحله جریان
processes احضار کردن
processes تکلیف به حضور کردن
processes عمل اوردن
processes روند طریقه
processes روش
processes برنامهای که زمان اجرای دستورات آن در CPU بیشتر از عملیات ورودی و خروجی است
processes ورودی کامپیوتری , توابع خروجی , CPU به همراه حاقظه برنامه
processes و وسایل کنترل و پشتیبانی
processes که کاملاگ یک فرآیند را بررسی , مدیریت و مرتب می کنند
processes کامپیوتر مخصوص برای کنترل و مدیریت فرآیند
processes کنترل خودکار فرآیند توسط کامپیوتر
processes نموداری که هر مرحله از توابع کامپیوتری مورد نیاز سیستم را نشان میدهد
processes تعداد کارهایی که باید انجام شوند تا به هدف رسید
processes انجام دادن کارهایی برای تولید نتیجه
Other Matches
stochastic processes فرایندهای احتمالاتی
secondary processes فرایندهای ثانوی
primary processes فرایندهای نخستین
neuronal processes زائدههای نورونی
symbolic processes فرایندهای نمادی
higher mental processes فرایندهای عالی ذهن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com