English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (14 milliseconds)
English Persian
restricted data اطلاعات طبقه بندی شده
Search result with all words
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
Other Matches
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
classification طبقه بندی رده بندی
classifications طبقه بندی رده بندی
assortment طبقه بندی
assortments طبقه بندی
classifications طبقه بندی
stratification طبقه بندی
low grade کم طبقه بندی
denomination طبقه بندی
sorting طبقه بندی
grading طبقه بندی
systemization طبقه بندی
taxonomy طبقه بندی
taxonomies طبقه بندی
denominations طبقه بندی
bracket طبقه بندی
classification طبقه بندی
divisions طبقه بندی
division طبقه بندی
typification طبقه بندی
computer classifications طبقه بندی کامپیوتر
unclassified بدون طبقه بندی
map classification طبقه بندی نقشه ها
layer طبقه بندی کردن
market grades and grading طبقه بندی بازار
zootaxy طبقه بندی جانوران
classification of aggregate طبقه بندی خاکدانه ها
vendor rating طبقه بندی فروشندگان
classified طبقه بندی شده
budget classification طبقه بندی بودجه
accounting classification طبقه بندی حساب
job classification طبقه بندی شغلی
job classification طبقه بندی شغل
unclassified طبقه بندی نشده
classification طبقه بندی پیام
systemize طبقه بندی کردن
graduate طبقه بندی کردن
graduates طبقه بندی کردن
layers طبقه بندی کردن
industrial classifications طبقه بندی صنعتی
graduating طبقه بندی کردن
aggroup طبقه بندی کردن
taxonomist متخصص طبقه بندی
categorising طبقه بندی کردن
classify طبقه بندی کردن
classifying طبقه بندی کردن
service rating طبقه بندی پرسنلی
categorises طبقه بندی کردن
to categorize طبقه بندی کردن
classification of soil طبقه بندی خاک
classification chart نمودار طبقه بندی
speed rate increment طبقه بندی سرعت
classifiable قابل طبقه بندی
categorize طبقه بندی کردن
soil class طبقه بندی خاک
classifies طبقه بندی کردن
secret طبقه بندی سری
categorised طبقه بندی کردن
route classification طبقه بندی جاده ها
rug classification طبقه بندی فرش
categorized طبقه بندی کردن
secrets طبقه بندی سری
nondescript غیرقابل طبقه بندی
suborder طبقه بندی فرعی
nosology طبقه بندی بیماریها
harmonic division طبقه بندی متناسب
classifications طبقه بندی پیام
categorizes طبقه بندی کردن
harmonic proportion طبقه بندی متناسب
pigeonhole طبقه بندی کردن
classificatory مربوط به طبقه بندی
standardization همگونی طبقه بندی
categorizing طبقه بندی کردن
classed طبقه بندی کردن رده
coinage طبقه بندی بهای مسکوک
integrade [طبقه بندی داخلی کردن]
classes طبقه بندی کردن رده
classified advertisement آگهی طبقه بندی شده
restricts بازداشت طبقه بندی مدارک
classified items اقلام طبقه بندی شده
restricting بازداشت طبقه بندی مدارک
glossography طبقه بندی و شرح زبانها
class طبقه بندی کردن رده
intergrade طبقه بندی داخلی کردن
classing طبقه بندی کردن رده
brussels nomenclature طبقه بندی تعرفه برکسل
classified items اماد طبقه بندی شده
topsecret طبقه بندی به کلی سری
restrict بازداشت طبقه بندی مدارک
classified material مدارک طبقه بندی شده
classification yard line سایدینگ راه اهن طبقه بندی خط
access to classified material دسترسی به مدارک طبقه بندی شده
agct ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
accountable cryptomaterial مدارک و وسایل طبقه بندی شده
assort طبقه بندی کردن مناسب بودن
international classification of طبقه بندی بین المللی بیماریها
systematist متخصص فائده سازی و طبقه بندی
army genetal classification test ازمون طبقه بندی عمومی ارتش
labelled برچسب زدن طبقه بندی کردن
labeling برچسب زدن طبقه بندی کردن
label برچسب زدن طبقه بندی کردن
taxon واحد طبقه بندی گیاهی یاجانوری
labels برچسب زدن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
stapling فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
age grouping طبقه بندی اقلام بر حسب عمرقانونی انها
grain size classification طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
stapled فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
staple فقره اصلی طبقه بندی یا جور کردن
reserve on board مدارک و اییننامههای طبقه بندی شده ناو
unified soil classification system (uscs نوعی طبقه بندی خاک که به 51 قسمت تقسیم شده است
unit citation جشن طبقه بندی یکانها از نظر عملیات یاامادگی رزمی
marshalling yard محل تفکیک و طبقه بندی کالاها در مقصد یا مبداء حمل
phytography طبقه بندی گیاهان روی زمین گیاه شناسی توضیحی وتشریحی
indexes لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
concurrently مراجعه کنید به چهار طبقه بندی پردازندههای MIMD , MISD , SIMD , SISD ,
indexed لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
index لیست موضوعات طبقه بندی شده به گروههایی یا مرتب کردن به صورت الفبا
kwic روش شاخص بندی اطلاعات توسط کلمات یا عبارات از قبل تعیین شده
abc analysis طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
groups طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
group طبقه بندی بین اتومبیلها تعداد شیرجههای انجام شده از یک نقطه با یک روش تیرهای به هدف خورده کمانگیر
proficiency rating طبقه بندی بر حسب پایه مهارت یا مهارت شغلی
faulted یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
fault یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
drivers یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
driver یک سری دستورالعمل که کامپیوتر از انها پیروی میکند تا اطلاعات را برای انتقال به دستگاه جانبی خاص یابازیابی از ان دوباره قالب بندی کند
break down تجزیه کردن طبقه بندی کردن
types ماشین کردن طبقه بندی کردن
resort جدا کردن طبقه بندی کردن
type ماشین کردن طبقه بندی کردن
resorted جدا کردن طبقه بندی کردن
resorts جدا کردن طبقه بندی کردن
typed ماشین کردن طبقه بندی کردن
grade طبقه بندی کردن کلاسه کردن
grades طبقه بندی کردن کلاسه کردن
sorts دسته کردن طبقه بندی کردن
sorted دسته کردن طبقه بندی کردن
sort دسته کردن طبقه بندی کردن
window تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
entresol طبقه میان طبقه اول عمارت وطبقهای که باکف زمین برابراست
associative storage یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
standardizing بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardizes بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardising بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardize بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardises بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
standardised بامعیار معینی سنجیدن بامعیار معینی طبقه بندی کردن
lower classes طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
intermediate آنچه در یک طبقه بین دو طبقه دیگر است
lower class طبقه پست وپایین اجتماع طبقه سوم
red concept جدا کردن وسایل مخابراتی ارسال پیامهای طبقه بندی شده و رمز از وسایل ارسال پیامهای کشف
echo check بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
derived information اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
attributes 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attribute 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing 1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
aperture card روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
radar correlation درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
to form into groups دسته دسته کردن طبقه بندی کردن
distance vector protocols اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
Our building (high-rise) is a 20-storey ,but my apartment is on the third floor. ساختمان ما 20 طبقه است ولی آپارتمان در طبقه سوم است
read time زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
connexions پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connection پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
data transceiver دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
civilian internee information bureau دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
stratify طبقه طبقه کردن
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
windowing 1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
lineaments طرح بندی صورت بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com