English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 109 (6 milliseconds)
English Persian
alignment امتداد
alignments امتداد
tension امتداد
tensions امتداد
direction امتداد
extension امتداد
extensions امتداد
run امتداد
runs امتداد
elongation امتداد
building line امتداد
extensiveness امتداد
protraction امتداد
Other Matches
nose ribs تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
in range with در امتداد
prolongs امتداد دادن
fine draw امتداد دادن
extension امتداد دادن
protend امتداد یافتن
prolonger امتداد دهنده
flush هم سطح یا در یک امتداد
good continuation امتداد خوب
flushes هم سطح یا در یک امتداد
flushing هم سطح یا در یک امتداد
extensions ملحقه امتداد
extensions امتداد دادن
extension ملحقه امتداد
prolonging امتداد دادن
along line در امتداد خطوط
extending امتداد دادن
extend امتداد دادن
trail خط ی در امتداد چیزی
eke out امتداد دادن
cutting stroke امتداد برش
extends امتداد دادن
prolong امتداد دادن
protractile امتداد پذیر
to be prolonged امتداد یافتن
to eke out امتداد دادن
trails خط ی در امتداد چیزی
trailing خط ی در امتداد چیزی
trailed خط ی در امتداد چیزی
endarch از مرکزبخارج امتداد یافته
extend the life of the company امتداد مدت شرکت
endarchy امتداد از مرکز به خارج
contour bund بند در امتداد خط تراز
prolonging امتداد یافتن بتاخیرانداختن
inextension عدم امتداد یا توسعه
prolongs امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolong امتداد یافتن بتاخیرانداختن
accost در امتداد چیزی حرکت کردن
accosted در امتداد چیزی حرکت کردن
accosts در امتداد چیزی حرکت کردن
accosting در امتداد چیزی حرکت کردن
rate of sideslip همنه تندی در امتداد محورعرضی
elongates دراز کردن امتداد دادن
abeam امتداد عمود برمحور طولی
fore and aft امتداد سینه تا پاشنه ناو
prolongate طولانی کردن امتداد دادن
elongating دراز کردن امتداد دادن
duplex ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
duplexes ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
elongate دراز کردن امتداد دادن
to spin out امتداد دادن مفصلا درست کردن
center of thrust امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
cicycle ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
go baseline حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
dogtooth ناپیوستگی در ناحیه داخلی لبه حمله در امتداد وتر
feed سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
worded کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
word کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
bi directional انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
notches بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notch بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
feeds سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
packet کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packets کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
cam ground piston پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
desktop میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
fishplate صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
tabulation نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود
regression rate سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
dual استاندار بستههای مدار مجتمع با استفاده از دو ردیف موازی از سوزنهای متصل در امتداد لبه
tabulation 1-مرتب کردن جدول اعداد.2-حرکت نوک چاپ یا نشانه گر در یک فاصله معین شده در امتداد یک خط
jet flap فلپی که جریان هوا یاگازهای پر انرژی خارج شده در امتداد لبه فرار از روی ان عبور میکنند
jaggies لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی ایجاد میشود که به علت اندازه هر پیکس است و روی صفحه نمایش دیده نمیشود
flat racing seat خم شدن روی اسب و دستها وسر در امتداد گردن اسب
centered سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
center سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centre سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centers سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
centred سوراخ مرکزی که با سوراخ کد گذاری روی نوار پانچ شده در یک امتداد قرار دارند
parallel ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleled ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
paralleling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelled ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallelling ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
parallels ارسال بیتهای داده همزمان در امتداد تعدادی خط وط داده
simm تخته مدار کوچک و فشرده با یک لبه اتصال در امتداد یک لبه که قط عات حافظه فرفیت را حمل میکند
aliasing لبههای دندانه دار که در امتداد خط وط منحنی دار روی صفحه نمایش کامپیوتر فاهر می شوند که به علت اندازه هر پیکسل است
mainstay مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
collision parameter در محاسبه مدارات فاصله بین مرکز جاذبه یک میدان نیروی مرکزی از امتداد بردار سرعت جسم متحرک در بیشترین فاصله از مرکز ان
tracks یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
tracked یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
track یکی از چند حلقه هم مرکز روی دیسک مغناطیسی یا خط وط نازک روی نوار که نوک خواندن و نوشتن به آن دستیابی دارد و در امتداد آن روی سکتورهای مختلف داده ذخیره شده است
NIC تخته جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. تخته داده کامپیوتر را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند که در امتداد در کابل شبکه ارسال خواهد شد
Herati pattern طرح هراتی [در این طرح گل ها در قالب شکل لوزی خود را نشان داده و تمامی متن فرش را در بر می گیرند. برگ ها از چهارسو به سمت خارج امتداد داده شده و با لوزی های مجاور خود متقارن می شوند.]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com