Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English
Persian
center of thrust
امتداد اثر برایند تمام نیروهای جلوبرنده
Other Matches
nose ribs
تیغه هایی در امتداد وتر که در تمام طول بال و تا تیرک جلویی امتداد میابند
sum of all external forces
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
barrier forces
نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
fire coordination line
خط هماهنگی اتش هلی کوپترها و نیروهای هوابردو نیروهای الحاقی
sheet feeder
جلوبرنده ورق
military services
نیروهای نظامی وابسته به نیروهای مسلح
p force
نیروی جلوبرنده یاپرت کننده
transient forces
نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
assigned forces
نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
augmentation
افزایش نیروی جلوبرنده باوسایل کمکی از جمله پس سوز
package forces
نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
resulting
برایند
result
برایند
resultant
برایند
resulted
برایند
demarkation line
خط تقسیم نیروهای متخاصم خط مرز نیروهای متخاصم خط تحدید خط تحدید حدودنظامی طرفین
net acceleration
شتاب برایند
resultant acceleration
شتاب برایند
stresses resultant
برایند تنشها
net force
نیروی برایند
resultant of force
برایند نیرو
resutant
نیروی برایند
resutant force
نیروی برایند
regional forces
نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
blue commander
فرمانده نیروهای خودی فرمانده نیروهای ابی
load adjuster
خط کش محاسبه برایند بارهواپیما
alert force
نیروهای اماده باش نیروهای اماده
beta software
نرم افزاری که هنوز تمام آزمایش ها رویش تمام نشده و ممکن است هنوز مشکل داشته باشد
terminated
تمام شدن تمام کردن
terminate
تمام شدن تمام کردن
terminates
تمام شدن تمام کردن
armed services
قسمتهای نیروهای مسلح یکانهای مسلح یکانهای نیروهای مسلح
extensions
امتداد
extension
امتداد
extensiveness
امتداد
alignments
امتداد
alignment
امتداد
in range with
در امتداد
building line
امتداد
run
امتداد
tension
امتداد
direction
امتداد
protraction
امتداد
runs
امتداد
elongation
امتداد
tensions
امتداد
extending
امتداد دادن
extend
امتداد دادن
flushes
هم سطح یا در یک امتداد
extends
امتداد دادن
good continuation
امتداد خوب
extension
ملحقه امتداد
eke out
امتداد دادن
fine draw
امتداد دادن
flush
هم سطح یا در یک امتداد
flushing
هم سطح یا در یک امتداد
prolongs
امتداد دادن
trail
خط ی در امتداد چیزی
trailed
خط ی در امتداد چیزی
trailing
خط ی در امتداد چیزی
trails
خط ی در امتداد چیزی
extensions
ملحقه امتداد
extensions
امتداد دادن
cutting stroke
امتداد برش
prolong
امتداد دادن
extension
امتداد دادن
prolonging
امتداد دادن
along line
در امتداد خطوط
prolonger
امتداد دهنده
to eke out
امتداد دادن
to be prolonged
امتداد یافتن
protractile
امتداد پذیر
protend
امتداد یافتن
component forces
نیروهای مولفه
naval forces
نیروهای دریایی
combined forces
نیروهای مرکب
combat forces
نیروهای رزمی
battalion
نیروهای ارتشی
irregular
نیروهای نامنطم
army forces
نیروهای زمینی
screening forces
نیروهای پاسیور
political forces
نیروهای سیاسی
opposing forces
نیروهای متخاصم
nuclear forces
نیروهای هستهای
army of occupation
نیروهای اشغالی
blue forces
نیروهای خودی
blue forces
نیروهای ابی
services
نیروهای سه گانه
services
نیروهای مسلح
differential forces
نیروهای دیفرانسیلی
forces of production
نیروهای تولید
lateral forces
نیروهای عرضی
market forces
نیروهای بازار
enemy forces
نیروهای دشمن
friendly forces
نیروهای خودی
frontalier
نیروهای مرزی
garrison forces
نیروهای پادگانی
irregular forces
نیروهای چریکی
armed forces
نیروهای مسلح
ground forces
نیروهای زمینی
irregular forces
نیروهای نامنطم
battalions
نیروهای ارتشی
endarch
از مرکزبخارج امتداد یافته
inextension
عدم امتداد یا توسعه
prolong
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
prolongs
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
endarchy
امتداد از مرکز به خارج
extend the life of the company
امتداد مدت شرکت
contour bund
بند در امتداد خط تراز
prolonging
امتداد یافتن بتاخیرانداختن
dipole dipole forces
نیروهای دو قطبی- دوقطبی
restraining forces
نیروهای مهار کننده
fundamental forces
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
reserve mobilization
بسیج نیروهای احتیاط
armed forces police
دژبان نیروهای مسلح
armed forces courier
پیک نیروهای مسلح
amphibious striking forces
نیروهای ضربتی اب خاکی
tactical reserve
نیروهای احتیاط تاکتیکی
castrum
[کمپ نیروهای رومی]
van der waals forces
نیروهای وان در والس
paramilitaries
نیروهای شبه نظامی
fundamental interactions
نیروهای بنیادی
[فیزیک]
action
اشغال نیروهای جنگی
paramilitary
نیروهای شبه نظامی
assigned forces
نیروهای زیر امر
opposing forces
نیروهای درگیر نبرد
conventional forces
نیروهای رزمی معمولی
balance collective forces
نیروهای کلی متعادل
nato forces
نیروهای پیمان ناتو
actions
اشغال نیروهای جنگی
establishing authority
فرماندهی نیروهای اب خاکی
landing forces
نیروهای پیاده شونده
accost
در امتداد چیزی حرکت کردن
accosted
در امتداد چیزی حرکت کردن
fore and aft
امتداد سینه تا پاشنه ناو
accosts
در امتداد چیزی حرکت کردن
elongating
دراز کردن امتداد دادن
duplex
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
elongate
دراز کردن امتداد دادن
duplexes
ارسال همزمان دو سیگنال در یک امتداد
elongates
دراز کردن امتداد دادن
accosting
در امتداد چیزی حرکت کردن
abeam
امتداد عمود برمحور طولی
rate of sideslip
همنه تندی در امتداد محورعرضی
prolongate
طولانی کردن امتداد دادن
joint
مشترک بین نیروهای مسلح
special forces
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
establishing authority
مقام مسئول نیروهای اب خاکی
residual force
نیروهای ته مانده یاباقیمانده در محل
attack carrier striking forces
نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
international date line
خط تقسیم نیروهای بین المللی
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces .
درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
contingencey forces
نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
to spin out
امتداد دادن مفصلا درست کردن
operating force
نیروهای حاضر به کار نیروی فعال
joint exercise
تمرین مشترک بین نیروهای مسلح
orange forces
علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
m day force
نیروهای تشکیل شونده درهنگام بسیج
opposing
مخالف درگیر نبرد نیروهای متخاصم
armed forces
مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
counter vailing power
تقارن دو نیروی اقتصادی نیروهای متقارن
international peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل
diffraction loading
منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
cicycle
ارابه فرودی با دو پایه اصلی در امتداد خط مرکز
peace force
نیروهای حافظ صلح سازمان ملل متحد
to rally scattered troops
جمع آوری کردن نیروهای نظامی پراکنده
group dynamics
مطالعه عوامل و نیروهای موثر در یک گروه بشری
service element
عنصری از نیروهای مسلح که در عملیات شرکت دارد
peace keeping forces
نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
joint operations
عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
joint servicing
دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
go baseline
حرکت کردن در امتداد خط پایانی برای دریافت پاس
dogtooth
ناپیوستگی در ناحیه داخلی لبه حمله در امتداد وتر
warned protected
قابلیت حفافت نیروهای خودی در مقابل انفجار اتمی
monroe effect
اصل مونرو متمرکز کردن نیروهای انفجاری در یک مسیر
feed
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
worded
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
word
کلمات داده ارسالی در امتداد باس موازی یکی پس از دیگری
bi directional
انتقال داده که در یک وسیله در امتداد یک کانال مشخص انجام میشود
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
feeds
سوراخهای دندانه دار پانچ شده در امتداد لبه کاغذ
adobe type manager
استاندارد برای نوشتارهایی که اندازه شان قابل تغییر است که توسط System Apple و Windows Microsoft برای تقریبا تمام اندازه ها و قابل چاپ روی تمام چاپگرها ایجاد شده است
raster
سیستم اسکن کردن تمام صفحه نمایش CRT تمام صفحه , پیش نمایش CRT با یک اشعه تصویر با حرکت افقی روی آن و حرکت به پایین در انتهای هر خط
national component
هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national infrastructure
سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
jan grid
سیستم مختصات مشترک نقشههای مورد استفاده نیروهای سه گانه
warned exposed
قابلیت اسیب پذیری نیروهای خودی نسبت به انفجار اتمی
packets
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
packet
کامپیوتر مخصوص که داده سریال را از ترمینال آسنکرون به حالی که در امتداد بسته ها
charactristic curve
نموداری برای نمایش خواص نیروهای برا و پسای حاصل از یک ایرفویل
tac log group
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
joint petroleum office
دفتر امور سوخت رسانی مشترک نیروهای مسلح درصحنه عملیات
fishplate
صفحه پولادینی که دو خط اهن یا دوتیر را بهم متصل ساخته ودر امتداد هم قرارمیدهد
desktop
میله وضعیت که معمولاگ در امتداد دکمهای از صفحه ویندوز نشان داده میشود
cam ground piston
پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
landing wires
سیمهایی برای متحمل شدن نیروهای وارد بر سازه هواپیما در حال فرود
undamped
نوسان ازاد که تنها به نیروهای داخلی اینرسی الاستیک و وزن بستگی دارد
hunter killer
نیروهای شکاری و انهدامی دریایی یکان مامور جستجو وانهدام زیردریایی دشمن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com