Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
gravimetry
اندازه گیری وزن یا غلظت
Other Matches
stream gaging
اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
measuring converter
مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
zahn cup
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
typefaces
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
typeface
اندازه نوشتار که در واحد نقط ه اندازه گیری میشود
orifice meter
روش اندازه گیری جریان سیال با گرفتن اندازه دقیق فشار قبل و بعد از یک صفحه عرضی با یک سوراخ
analogues
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analog
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر متغیر ممتد فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
analogue
نمایش و اندازه گیری دادههای عددی توسط مقادیر ممتد و متغیر فیزیکی مثل اندازه ولتاژ الکتریکی
declinating station
ایستگاه اندازه گیری انحراف مغناطیس دستگاهها ایستگاه اندازه گیری انحراف
torsionmeter
وسیله اندازه گیری دور پروانه ناو وسیله اندازه گیری نیروی چرخش پروانه ناو
gage
اندازه وسیله اندازه گیری
moving iron instrument
دستگاه اندازه گیری اهن گردان دستگاه اندازه گیری اهن نرم گردان
gaging
اندازه گیری
metering
اندازه گیری
dimensions
اندازه گیری
measurment
اندازه گیری
measurements
اندازه گیری
modules
اندازه گیری
commensurateness
اندازه گیری
dimension
اندازه گیری
module
اندازه گیری
mensuration
اندازه گیری
measurer
اندازه گیری
measuring bridge
پل اندازه گیری
measure
اندازه گیری
gauging
اندازه گیری
measurement
اندازه گیری
meters
وسیله اندازه گیری
mental measurement
اندازه گیری روانی
font metric
اندازه گیری فونت
forescale
اندازه گیری رنگ اب
bathymetry
اندازه گیری خصوصیات اب
frequency measurement
اندازه گیری فرکانس
frequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس
precision
اندازه گیری دقیق
batching plant
مرکز اندازه گیری
metrology
علم اندازه گیری
meter
وسیله اندازه گیری
mensurability
قابلیت اندازه گیری
chain crew
متصدیان اندازه گیری
size stick
الت اندازه گیری پا
measuring set
دستگاه اندازه گیری
measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری
measuring accuracy
دقت اندازه گیری
direct measurement
اندازه گیری مستقیم
measurement ofland
اندازه گیری زمین
measurement of demand
اندازه گیری تقاضا
measurability
قابلیت اندازه گیری
dial bench gage
میز اندازه گیری
maxwell bridge
پل اندازه گیری ماکسول
depth measurement
اندازه گیری عمق
measuring device
تجهیزات اندازه گیری
measuring instrument
دستگاه اندازه گیری
measuring well
چاه اندازه گیری
final measurement
اندازه گیری نهایی
commensurable
قابل اندازه گیری
correlation measurement
اندازه گیری همبستگی
compensating error
خطای اندازه گیری
measuring sensitivity
حساسیت اندازه گیری
engineering measurement
اندازه گیری فنی
measuring relay
رله اندازه گیری
measuring method
طریقه اندازه گیری
measure
اندازه گیری کردن
size stick
قالب اندازه گیری
instrument transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
telemetering
اندازه گیری از دور
metres
وسیله اندازه گیری
measuring voltage
ولتاژ اندازه گیری
measuring
درخور اندازه گیری
measurable
قابل اندازه گیری
gauging sheet
ورق اندازه گیری
tape measures
مترمخصوص اندازه گیری
tape measure
مترمخصوص اندازه گیری
sounding
اندازه گیری عمق اب
impedance bridge
پل اندازه گیری مقاومت
sound
اندازه گیری عمق اب
sounded
اندازه گیری عمق اب
soundest
اندازه گیری عمق اب
sounds
اندازه گیری عمق اب
telemetry
اندازه گیری ازدور
measuring transformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
gauging section
برش اندازه گیری
gad
اندازه گیری طول
units of measurment
واحدهای اندازه گیری
unit of measurement
واحد اندازه گیری
resizing
اندازه گیری مجدد
instrument
الات اندازه گیری
instrument autotransformer
ترانسفورماتور اندازه گیری
method of measurment
متد اندازه گیری
method of measurment
طریقه اندازه گیری
radar measurement
اندازه گیری رادار
accuracy to gage
دقت اندازه گیری
gage
میزان اندازه گیری
to take measures
اندازه گیری کردن
metre
وسیله اندازه گیری
tapeline
مترمخصوص اندازه گیری
absolute measurement
اندازه گیری مطلق
scantling
میله اندازه گیری ذرع
characteristic
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
characteristically
اندازه گیری مشخصات یک عنصر
measuring arrangement
نطم و ترتیب اندازه گیری
time
اندازه گیری زمان یک عملیات
timed
اندازه گیری زمان یک عملیات
telemetry
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
yard
واحد اندازه گیری = 3 فوت
measurement of benefits and costs
اندازه گیری منافع و هزینه ها
times
اندازه گیری زمان یک عملیات
yards
واحد اندازه گیری = 3 فوت
maxwell wien bridge
پل اندازه گیری ماکسول-وین
petrol gage
دستگاه اندازه گیری بنزین
cynometer
دستگاه اندازه گیری امواج
entropy
واحد اندازه گیری ترمودینامیک
bathymetry
اندازه گیری عمق دریاواقیانوس
sensitometry
اندازه گیری حساسیت چشم
micrometry
اندازه گیری با ذره سنج
acoumetry
اندازه گیری قدرت حس شنوایی
watt
واحد اندازه گیری الکتریسیته
watts
واحد اندازه گیری الکتریسیته
automatic measuring system
سیستم اندازه گیری خودکار
metric system of measurement
سیستم اندازه گیری متریک
standard error of measurement
خطای معیار اندازه گیری
calorimeter
دستگاه اندازه گیری مقدارگرما
indefinite
غیرقابل اندازه گیری نامعین
instrument board
تابلوی وسائل اندازه گیری
stereometric
بسهولت قابل اندازه گیری
coupling measuring set
دستگاه اندازه گیری اتصالی
meter rectifier
یکسوساز دستگاه اندازه گیری
measuring transformer meter
کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
water staff gauge
اشل اندازه گیری عمق اب
metric system
دستگاه اندازه گیری متری
allometry
اندازه گیری رشد موجودات
industrial instrument
دستگاه اندازه گیری صنعتی
impedance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس
impedance meter
دستگاه اندازه گیری امپدانس
SE
خطای معیار اندازه گیری
electrostatic instrument
دستگاه اندازه گیری الکترواستاتیکی
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
instrumental error
خطای دستگاه اندازه گیری
disruptive voltage measuring apparatus
دستگاه اندازه گیری ولتاژشکست
induction instrument
دستگاه اندازه گیری القائی
induction movement
دستگاه اندازه گیری القائی
fluorometer
دستگاه اندازه گیری فلورسانس
measurement uncertainty
خطای اندازه گیری
[ریاضی]
gas meter
دستگاه اندازه گیری گاز
high tension measurement bridge
پل اندازه گیری فشار قوی
zoometry
اندازه گیری اندامهای جانوران
extensometer
دستگاه اندازه گیری انبساط
highfrequency measuring bridge
پل اندازه گیری فرکانس بالا
instrument direction
سمت اندازه گیری شده
frequency meter
دستگاه اندازه گیری فرکانس
utile
واحد اندازه گیری مطلوبیت
gas level gauge
دستگاه اندازه گیری سطح بنزین
moving magnet instrument
دستگاه اندازه گیری اهنربای گردان
oil pressure
دستگاه اندازه گیری فشار روغن
fule level gage
دستگاه اندازه گیری سطح سوخت
worded
روش اندازه گیری سرعت چاپگر
word
روش اندازه گیری سرعت چاپگر
moving coil instrument
دستگاه اندازه گیری قاب گردان
tonometer
دستگاه اندازه گیری فشار وکشش
arbalist
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
arbalest
وسیله اندازه گیری ارتفاعات زیاد
angstrom
واحد اندازه گیری طول امواج
metage
اندازه گیری بارزغال سنگ ومانند ان
across corner dimension
اندازه گیری گوشه از وسط نیمساز
kilo
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
error of measuring instrument
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
kilos
واحد اندازه گیری کلمات کامپیوتری
error of measuring equipment
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
metrology
فن اندازه گیری علم اوزان ومقیاسات
error of measuring apparatus
خطای وسیله اندازه گیری
[ریاضی]
aba
مقیاس اندازه گیری عرض جغرافیایی
uranometry
اندازه گیری اجرام سماوی اسمانسنجی
hot wire ammeter
نوعی وسیله اندازه گیری جریان
folding rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
yardstick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
folding ruler
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
rotometer
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
instrument for electromagnetic screening
دستگاه اندازه گیری با حفاظ الکترومغناطیسی
metres
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
viscosimeter
وسیلهای برای اندازه گیری ویسکوزیته
metre
بامتر اندازه گیری کردن سنجیدن
dipsticks
میله اندازه گیری روغن موتور
rotameter
دستگاه مخصوص اندازه گیری جریان اب
dipstick
میله اندازه گیری روغن موتور
folding meter stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
vertical control operator
متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
psychergograph
دستگاه اندازه گیری کار روانی
hot wire instrument
دستگاه اندازه گیری با رشته حرارتی
yard stick
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
instrument with magnetic screening
دستگاه اندازه گیری با حفاظ مغناطیسی
carats
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
carat
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
instrument
اپارات وسیله دستگاه اندازه گیری
impedance unbalance measuring set
دستگاه اندازه گیری امپدانس نامتعادل
barometers
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
barometer
دستگاه اندازه گیری فشار هوا
carpenter's rule
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
double meter stick
[American]
متر
[وسیله اندازه گیری]
[ابزار]
point size
برای اندازه گیری نوع یا متن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com