Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
English
Persian
main battery
باطری اصلی
Search result with all words
cell
جزء اصلی باطری
cells
جزء اصلی باطری
bituminous paint
رنگی ضخیم و سنگین که جزء اصلی ان قیر بوده و بعنوان رنگ ضد اسید برای کم کردن خوردگی حاصل از بخارات والکترولیت موجود در باطری استفاده میشود
Other Matches
VL local bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
cells
باطری
cell
باطری
exchange battery
باطری
capacitor
باطری
bettery
باطری
battery
باطری
batteries
باطری
poles
قطب باطری
primery battery
باطری اولیه
torch battery
باطری قلمی
thermal battery
باطری حرارتی
low voltage battery
باطری فیلامان
pole
قطب باطری
solar battery
باطری افتابی
dry pile
باطری قلمی
biasing battery
باطری بایاس
ampere hour capacity
فرفیت باطری
battery terminal
ترمینال باطری
battery clamp
ترمینالهای باطری
battery charger
شارژر باطری
battery box
جعبه باطری
battery backup
باطری پشتیبان
battery acid
اسید باطری
c battery
باطری شبکه
microphone battery
باطری میکروفن
dry cell battery
باطری خشک
dry cell
باطری خشک
cell tester
ازمایشگر باطری
battery switch
کلید باطری
mercury battery
باطری جیوهای
microbattery
باطری کوچک
accumulator battery
اکومولاتور باطری
oven battery
باطری کوره
cotainer
جعبه باطری
ideal galvanic cell
باطری ایده ال
heating battery
باطری فیلامان
lighting battery
باطری نور
mastered
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
acciaccatura
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
coke oven battery
باطری کوره ذغالی
grid battery
باطری بایاس شبکه
battery backup system
سیستم پشتیبان باطری
grid bias battery
باطری بایاس شبکه
point
قطبهای باطری یاپلاتین
high tension battery
باطری فشار قوی
high voltage battery
باطری فشار قوی
battery output
توان برونداد باطری
battery box leg
پایه نگهدارنده باطری
internal battery
مقاومت داخلی باطری
flashlight battery
باطری چراغ قوه
clips
ترمینال باطری بست
cells
پیل خانه باطری
anodes
قطب مثبت باطری
traction battery
باطری وسیله نقلیه
cell
پیل خانه باطری
anode
قطب مثبت باطری
clip
ترمینال باطری بست
clipped
ترمینال باطری بست
clippings
ترمینال باطری بست
batteries
باطری برجک توپ
battery
باطری برجک توپ
on board
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
Please check the battery.
لطفا باطری را کنترل کنید.
hydrometer
وسیله ازمایش اسید باطری
ignition battery
باطری سیستم جرقه زنی
nickel cadmium battery
باطری الکتریکی نیکل کادمیوم
dynamo battery ignition unit
سیستم جرقه زنی دینام -باطری
chargers
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
charger
دستگاه پرکردن باطری و هرچیز دیگر
prototypal
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
generations
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
initial reserves
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
stapled
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
staple
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generation
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
prototypic
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
grid
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
grids
مختصات شبکه بندی جهانی پلاک در باطری
cordless drill driver
دریل برقی
[دریلی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
golf car
وسیله باطری دار برای حرکت دو بازیگر در زمین گلف
mainstays
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstay
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp
پایگاه اصلی کمپ اصلی
master file
فایل اصلی پرونده اصلی
base unit
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
یکای اصلی واحد اصلی
expansion slots
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
unbalanced cell
سلول باطری نیکل کادنیم که بیش از سلولهای دیگر تخلیه شده است
mattered
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
boost charge
ولتاژ ثابت و اولیهای که به باطری داده میشود تا انرابرای استارت موتور اماده نگه دارد
FEP
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
all mains receiver
گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
positive
قطب مثبت باطری الکتریسیته مثبت اری یا تصدیق می کنم
cordless screwdriver
پیچگوشتی برقی
[پیچگوشتی که با باطری کار می کند]
[ابزار]
pilot tunnel
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
bodies
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
constant current
جریان مستقیم جریان ثابت باطری
source
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
primal
اصلی
arch
اصلی
fundametal
اصلی
organic
اصلی
principal
اصلی
primitive
اصلی
immanent
اصلی
arches
اصلی
firsthand
اصلی
arch-
اصلی
functional
اصلی
elementary
اصلی
elementarily
اصلی
normative
اصلی
fundamental
اصلی
initials
اصلی
initialled
اصلی
isogeny
هم اصلی
line link
خط اصلی
main attack
تک اصلی
trunk
خط اصلی
parent
اصلی
main deck
پل اصلی
initial
اصلی
initialling
اصلی
initialing
اصلی
trunks
خط اصلی
initialed
اصلی
ingrown
اصلی
principals
اصلی
main door
در اصلی
main lines
خط اصلی
primary
اصلی
germinal
اصلی
text
اصلی
texts
اصلی
master
اصلی
mastered
اصلی
principle
اصلی
masters
اصلی
aboriginals
اصلی
aboriginal
اصلی
primarily
اصلی
primordial
اصلی
head
اصلی
intrinsic
اصلی
inherent
اصلی
essentials
اصلی
essential
اصلی
elemental
اصلی
first-hand
اصلی
quintessential
اصلی
main line
خط اصلی
main
<adj.>
اصلی
main
خط اصلی
seminal
اصلی
cardinal
اصلی
cardinals
اصلی
native code
کد اصلی
mainline
خط اصلی
genuine
اصلی
originals
اصلی
majored
اصلی
proto
اصلی
radical
اصلی
majoring
اصلی
mainline
اصلی
mainlined
خط اصلی
mainlined
اصلی
mainlines
خط اصلی
mainlines
اصلی
mainlining
خط اصلی
mainlining
اصلی
radicals
اصلی
essential
<adj.>
اصلی
prime
اصلی
major
<adj.>
اصلی
quintessential
<adj.>
اصلی
primed
اصلی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com