English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
electrostatics بخشی از علم فیزیک که درباره پدیدههای قوه جاذبه و دافعه بارهای الکتریکی گفتگومینماید
Other Matches
electrodynamics شاخهای از علم فیزیک که درباره اثرات جریان برق برمعناطیس یا روی جریانهای الکتریکی دیگر یاروی خودشان بحث میکند
histochemistry علمی که درباره پدیدههای شیمیایی سلول وبافت بحث میکند
electric attraction جاذبه الکتریکی
helped پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helps پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
coulomb's law نیروی بین دوبار الکتریکی یا مغناطیسی باحاصل ضرب بارهای انهانسبت مستقیم و با مربع فاصله انها از هم نسبت عکس دارد
gas-filled tube لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
discharge tube لامپ تخلیه الکتریکی [فیزیک]
rectifier دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
diode دوقطبی الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
electrical circuit مدار الکتریکی [فیزیک] [مهندسی]
limnology بخشی از زیست شناسی که درباره موجودات اب شیرین بحث میکند
cryogenics سرمازایی رشتهای از فیزیک که درباره تبادلات واثرات اجسام درحرارتهای پایین گفتگومیکند
coulomb [C] کولن [یکای بار الکتریکی در اس آی] [فیزیک] [شیمی]
electronics شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
free air anomaly اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
to make a complaint [about] شکایت کردن [درباره] [مثال: ناراضی بودن درباره کالا یا سرویس]
capillary repulsion دافعه شعریه
electromagnetic repulsion دافعه الکترومغناطیسی
magnetic repulsion دافعه مغناطیسی
repulsion force نیروی دافعه
vas deferens وعاء دافعه
expulsive force قوه دافعه
repulsion of magnets نیروی دافعه مغناطیسها
repulsion of charges نیروی دافعه بارها
echophenomena پدیدههای پژواکی
transient phenomena پدیدههای گذرا
seismism پدیدههای زمین لرزه
electrocapillary phenomena پدیدههای برق- موبینگی
one shot یک بارهای
subatomic وابسته به پدیدههای درون اتمی
paranormal ماورای پدیدههای علمی مکشوف
moving loads بارهای متحرک
amphibious pack بارهای اب خاکی
door bundle بارهای دستی
cross loading تقسیم بارهای هواپیما
air cargo بارهای محمول هوایی
safe loads tables جداول بارهای مجاز
floating rates نرخهای بارهای دریایی
unbalanced rolling masses بارهای غلطان نامتعادل
block storing انبار کردن بارهای قوال
backpacks کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
backpack کوله پشتی مخصوص بارهای پرحجم
electrostatic ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
earth's attraction جاذبه زمین قوه جاذبه زمین
pantheism فرضیهای که خدا را مرکب ازکلیه نیروها و پدیدههای طبیعی میداند
phenology مبحث رابطه بین اب وهواوتغییرات حاصله در پدیدههای زیست شناسی
econometrics کاربردریاضیات و امار در اندازه گیری تفسیر و بررسی پدیدههای اقتصادی
PSU مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
plastogene اجسام بسیار ریزیاختههای گیاهی که عامل پدیدههای حیاتی یاخته میباشند
n channel mos مداری که از جریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکند
nmos مداری که ازجریان تولید شده بارهای منفی استفاده میکندOS
historcicism فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
out of step دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
scissoring 1-معرفی بخشی از تصویرو سپس بریدن آن به طوری که قابل چسباندن در تصویر دیگر باشد.2-معرفی بخشی از تصویروحذف هراخلاعی خارج از این ناحیه
direct loading مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
groupage ادغام نمودن بارهای مختلف جهت حمل ترکیب در حمل
air delivery container جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
gravitation جاذبه
attractions جاذبه
appeals جاذبه
gravity جاذبه
attraction جاذبه
appeal جاذبه
law of gravity جاذبه
valence جاذبه
appealed جاذبه
gravitation جاذبه گرانشی
gravitation جاذبه ثقلی
gravitation کشش جاذبه
gravitation قوه جاذبه
sex appeal جاذبه جنسی
magnetic attraction جاذبه مغناطیسی
gravitational constant ثابت جاذبه
gravitational attraction جاذبه گرانشی
gravitational waves امواج جاذبه
electron capture جاذبه الکترونی
electromagnetic attraction جاذبه الکترومغناطیسی
sexiness جاذبه جنسی
gravitational force نیروی جاذبه
cohesion جاذبه مولکولی
counter attraction جاذبه متقابله
attractive force نیروی جاذبه
attration جاذبه کشندگی
electrostatic attraction جاذبه الکترواستاتیکی
capillary attraction جاذبه شعریه
attraction of current جاذبه میدان
adhesion جاذبه سطحی
attractive field میدان جاذبه
coulomb attraction جاذبه کولنی
absorpthiveness قوه جاذبه
attraction force نیروی جاذبه
electrical and otherwise الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
centripetal force قوه جاذبه مرکز
geomagnetic وابسته به جاذبه زمین
interionic attraction جاذبه بین یونی
intermolecular attraction جاذبه بین مولکولی
ablatitious کاهنده قوه جاذبه
law of electrostatic attraction قانون جاذبه الکترواستاتیکی
law of universal gravitation قانون جاذبه عمومی
intensity of gravity گرانی یا جاذبه زیاد
intensity of gravity شدت با زیادی جاذبه
magnetic dip قوه جاذبه مغناطیسی
scenic attractions جاذبه های دیدنی
magnetic dip میدان جاذبه مغناطیسی
gravity جاذبه زمین کشش انحراف
intermolecular attractive force نیروی جاذبه بین مولکولی
cohesion التصاق یا قوه جاذبه ذرات
gravity جاذبه زمین درجه کشش
gravitate بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitating بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
gravitated بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitating بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
affinity نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitated بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
affinities نیروی جاذبه بین اتمهای یک ملکول
gravitate بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
gravitates بطرف جاذبه یامرکز نفوذمتمایل شدن
cohesion نیروی جاذبه بین ذرات همگن
gravitates بوسیله قوه جاذبه حرکت کردن
centriole ذره کوچکی در مرکز جاذبه میان دانه
geotropism رشدو نمو گیاه تحت تاثیر قوه جاذبه زمین
neap tide دراین حالت نیروی جاذبه ماه وخورشید در خلاف یکدیگر تاثیرمیکند
gas electric generating set مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
quoad درباره
in re درباره
touching درباره
about درباره
re- درباره .....
concerning درباره
re درباره
re درباره .....
on درباره
toward درباره
re- درباره
my sentiment toward him عقیده من درباره او
respecting درخصوص درباره
towards درباره مقارن
to reflect [on] فکرکردن [درباره]
of در سوی درباره
travelogs سخنرانی درباره مسافرت
gospels بشارت درباره مسیح
travelogues سخنرانی درباره مسافرت
to crab [American E] [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to nag [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to moan قر زدن [درباره چیزی]
to gripe قر زدن [درباره چیزی]
to grouch قر زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] قر زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
to crab [American E] [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
travelogue سخنرانی درباره مسافرت
to nag [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
gospel بشارت درباره مسیح
to gripe نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouch نق نق زدن [درباره چیزی]
to grouse [about somt.] نق نق زدن [درباره چیزی]
to kvetch [American E] [about something] قر زدن [درباره چیزی]
to moan نق نق زدن [درباره چیزی]
to reflect [on] تامل کردن [درباره]
I am hopeful about the future. درباره آینده امیدوارهستم
monograph رساله درباره یک موضوع
nomographer نویسنده کتاب درباره
I am certain of it. من درباره اش مطمئن هستم.
to think [of] فکر کردن [درباره]
all about همه چیز درباره
as respects ... درباره ... [با توجه به اینکه... ]
monographs رساله درباره یک موضوع
book review مقاله درباره کتاب
traversabel سخنرانی درباره مسافرت
price expectation انتظارات درباره قیمت
to bitch [American E] [about something] نق نق زدن [درباره چیزی]
attend to نظر دادن درباره
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
shoptald گفتگو درباره وضع کسب
symposium مقالات گوناگون درباره یک موضوع
symposia مقالات گوناگون درباره یک موضوع
render judgement on حکم کردن درباره کسی
idyl چکامه درباره زندگی روستایی
to obtaini. on anything درباره چیزی اگاهی یافتن
to crab [American E] [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
I am not aware of that. <idiom> درباره اش آگاه نیستم. [اصطلاح]
symposiums مقالات گوناگون درباره یک موضوع
kailyard school مکتب نویسندگی درباره اسکاتلند
in qviries r. to the accident پرسش هایی درباره آن رویداد
leaders درباره سایر رکوردهای فایل
to grouse [about somt.] غرغر کردن [درباره چیزی]
to grouch غرغر کردن [درباره چیزی]
to gripe غرغر کردن [درباره چیزی]
to moan غرغر کردن [درباره چیزی]
to nag [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
to bitch [American E] [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
to sit درباره موضوعی جلسه کردن
to kvetch [American E] [about something] غرغر کردن [درباره چیزی]
parley مذاکره درباره صلح موقت
parleyed مذاکره درباره صلح موقت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com