Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
cold turkey
بدون تهیه وتدارک
Other Matches
offhand
بدون مقدمه بدون تهیه
laying up
تهیه کردن سر پل دریایی تهیه سرپل ساحلی
purveys
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveyed
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purvey
تهیه اذوقه تهیه سورسات
purveying
تهیه اذوقه تهیه سورسات
skeletonizer
تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
without any reservation
بدون هیچ قید وشرط بدون استثنا مطلقا
informally
بدون تشریفات بدون رعایت مراسم اداری یا قانونی
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
unformed
بدون شکل منظم هندسی بدون سازمان
flattest
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
flat
ضربه بدون ایجاد پیچ در گوی بیلیارد حالت کشیده و بدون انحنای بادبان دریای ارام سطح اب مناسب ماهیگیری
of no interest
بدون اهمیت
[بدون جلب توجه]
independently
آزاد یا بدون کنترل یا بدون اتصال
Taoism
روش فکری منسوب به lao-tseفیلسوف چینی که مبتنی است بر اداره مملکت بدون وجوددولت و بدون اعمال فرمها واشکال خاص حکومت
parataxis
مرتب شدن بدون ربط منطقی توالی دو عبارت یا جمله بدون ربط یا عوامل دستوری دیگر
lynch law
مجازات بدون دادرسی که مردم از پیش خود معین کنند, مجازات مجرمین بدون رسیدگی قضایی وقانونی
unbranched
بدون انشعاب بدون شعبه
achylous
بدون کیلوس بدون قیلوس
unstressed
بدون اضطراب بدون کشش
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
purvey
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveying
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveyed
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
purveys
تهیه کردن سورسات تهیه کردن
seating
تهیه جا
provision
تهیه
supplying
تهیه
purveyed
تهیه
supply
تهیه
preparations
تهیه
preparation
تهیه
procurement
تهیه
purvey
تهیه
counter preparation
ضد تهیه
ministration
تهیه
purveying
تهیه
purveys
تهیه
supplied
تهیه
housing
تهیه جا
off hand
بی تهیه
preparation of food
تهیه خوراک
supplier
تهیه کننده
to bargain for
تهیه دیدن
to find in
تهیه کردن
furtherance
تهیه وسایل
preparation
تهیه مقدمات
processes
تهیه کردن
process
تهیه کردن
preparator
تهیه کننده
the water supply of tehran
تهیه اب تهران
the preparation day
روز تهیه
preparation time
زمان تهیه
fabricator
تهیه کننده
preparation fire
اتش تهیه
base development
تهیه پایگاه
suppliers
تهیه کننده
data processing
تهیه و تولیداطلاعات
data processing
تهیه اطلاعات
triplication
تهیه در سه نسخه
preparation fire
تیر تهیه
to make provision
تهیه دیدن
preparation
تهیه و ارایش
administered
تهیه کردن
preparations
تهیه مقدمات
preparations
اتش تهیه
administer
تهیه کردن
weaponry
تهیه سلاح
victualage
تهیه اذوقه
victual
تهیه اذوقه
parasceve
روز تهیه
preparations
تهیه و ارایش
photo imagery
تهیه عکس
administering
تهیه کردن
vacuum-packed
تهیه شده
lighting feeder
تهیه روشنایی
placements
تهیه شغل
triplicity
تهیه در سه نسخه
placements
تهیه کار
pitched
تهیه دیده
placement
تهیه شغل
placement
تهیه کار
preparation
اتش تهیه
administers
تهیه کردن
provision
تهیه کردن
on the stocks
د رشرف تهیه
prepare mortar
تهیه ملات
supply
تهیه کردن
supplied
تهیه کردن
provided
<adj.>
<past-p.>
تهیه شده
supplying
تهیه کردن
provides
تهیه کردن
provided
[that]
<conj.>
تهیه شده
appropriated
<adj.>
<past-p.>
تهیه شده
laid on
<past-p.>
تهیه شده
provides
تهیه دیدن
procuring
تهیه کردن
counter preparation
تیر ضد تهیه
procures
تهیه کردن
procured
تهیه کردن
provide
تهیه کردن
provide
تهیه دیدن
purveyance
تهیه خواربار
provisionment
تهیه خواربار
procure
تهیه کردن
affords
تهیه کردن
prepares
تهیه کردن
affording
تهیه کردن
prepare
تهیه کردن
preparatorily
بعنوان تهیه
catered
تهیه کردن
cater
تهیه کردن
afforded
تهیه کردن
catering
تهیه کردن
preparing
تهیه کردن
caters
تهیه کردن
blends
تهیه کردن
blend
تهیه کردن
afford
تهیه کردن
recoilless
جنگ افزار بدون عقب نشینی بدون عقب نشینی
harnessing
اشیاء تهیه کردن
procures
تهیه و تحویل اماد
conserving
کنسرو تهیه کردن
lyonnaise
باپیاز تهیه شده
conserves
کنسرو تهیه کردن
procured
تهیه و تحویل اماد
procure
تهیه و تحویل اماد
conserved
کنسرو تهیه کردن
conserve
کنسرو تهیه کردن
harness
اشیاء تهیه کردن
harnessed
اشیاء تهیه کردن
quadruplicate
در چهارنسخه تهیه کردن
fund
تهیه وجه کردن
topography
تهیه نقشه از عوارض
project section
بخش تهیه طرحها
triplicate
در سه نسخه تهیه کردن
stenciller
تهیه کننده استنسیل
hosts
تهیه تسهیلات ورزشی
hosting
تهیه تسهیلات ورزشی
prearranged
از پیش تهیه شده
processes
تهیه و تولید کردن
extemporising
فورا تهیه کردن
process
تهیه و تولید کردن
hosted
تهیه تسهیلات ورزشی
procurement
تهیه و تحویل اماد
procuring
تهیه و تحویل اماد
funded
تهیه وجه کردن
stenciler
تهیه کننده استنسیل
extemporised
فورا تهیه کردن
it is in preparation
در دست تهیه است
forges
تهیه جنس قلابی
quadruplication
تهیه چیزی درچهارنسخه
affordable
قابل تهیه و خریداری
bills
تهیه کردن صورتحساب
bill
تهیه کردن صورتحساب
tastier
باسلیقه تهیه شده
tastiest
باسلیقه تهیه شده
tasty
باسلیقه تهیه شده
preparatory
مربوط به تهیه یامقدمات
extemporises
فورا تهیه کردن
to lay in a stock
موجودی تهیه کردن
extemporize
فورا تهیه کردن
polychromy
فن تهیه نقوش الوان
polychrome
تهیه عکسهای رنگی
extemporized
فورا تهیه کردن
extemporizes
فورا تهیه کردن
scripting
تهیه فایل اغازگر
extemporizing
فورا تهیه کردن
forge
تهیه جنس قلابی
effigies
تمثال تهیه کردن
effigy
تمثال تهیه کردن
project section
بخش تهیه پروژه ها
foresee
قبلا تهیه دیدن
foresees
قبلا تهیه دیدن
melinite
مخصوص تهیه چاشنی
programmes
برنامه تهیه کردن
duplicators
ماشین تهیه رونوشت
duplicator
ماشین تهیه رونوشت
rotogravure
تهیه گراور غلتکی
program section
بخش تهیه برنامه ها
whomp up
بسرعت تهیه کردن
programmers
تهیه کننده برنامه
programmer
تهیه کننده برنامه
programme
برنامه تهیه کردن
precontract preparations
تهیه اسناد قرارداد
prearrange
قبلا تهیه کردن
preparatory students
شاگردان تهیه یا مقدماتی
acetylene generator
دستگاه تهیه استیلن
barrier tactics
تاکتیک تهیه موانع
hydrography
تهیه نقشه دریایی
beach unit
یکان تهیه بارانداز
getting
تهیه کردن فهمیدن
enabled
تهیه کردن برای
information providers
تهیه کنندگان اطلاعات
enable
تهیه کردن برای
budget directive
دستورالعمل تهیه بودجه
advance
قبلا تهیه شده
aggregate flow diagram
نمودار تهیه مصالح
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com