English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
title-holder برندهی مقام قهرمانی
title-holders برندهی مقام قهرمانی
Other Matches
projectionist بهکار برندهی پروژکتور
projectionists بهکار برندهی پروژکتور
heroism قهرمانی
championship قهرمانی
gladiatorship قهرمانی
championships قهرمانی
victory lap دور قهرمانی
tournament مسابقات قهرمانی
championships مسابقه قهرمانی
championships مسابقههای قهرمانی
crowns تاج قهرمانی
tourney مسابقه قهرمانی
championship مسابقههای قهرمانی
tournaments مسابقات قهرمانی
championship مسابقه قهرمانی
playoff مسابقهی قهرمانی
playoffs مسابقهی قهرمانی
crown تاج قهرمانی
plate milling stand مقام دستگاه فرز غلطکی مقام دستگاه نورد صفحه
clinches کسب عنوان قهرمانی
titles دارنده عنوان قهرمانی
clinching کسب عنوان قهرمانی
defending shampion مدافع عنوان قهرمانی
title دارنده عنوان قهرمانی
clinched کسب عنوان قهرمانی
clinch کسب عنوان قهرمانی
nontitle مسابقه بدون عنوان قهرمانی
europian championship وزنه برداری قهرمانی اروپا
magic number امتیاز لازم برای قهرمانی
candidates' matches رویارویی نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
candidates' tournament تورنمنت نامزدهای قهرمانی شطرنج جهان
rematch مبارزه برای کسب عنوان قهرمانی
field events ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
field event ورزش قهرمانی میدانی مسابقات صحرایی
Test matches مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
Test match مسابقات قهرمانی کریکت انگلیس واسترالیا
grey cup مسابقه قهرمانی و جایزه اتحادیه فوتبال کانادایی
atlases قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
Olympic Games مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
atlas قهرمانی که دنیا راروی شانه هایش نگهداشته است
verism رجحان اهنگ ها و روایات متداول برروایات و اهنگهای قهرمانی و افسانه امیز
embassage مقام سفارت مقام ایلچی سفارت
equipotential هم مقام
eminence مقام
eminency مقام
position مقام
foothole مقام
pank مقام
standing مقام
functions مقام
functioned مقام
function مقام
positioned مقام
stand مقام
paripassu هم مقام
places مقام
pew مقام
pews مقام
stature مقام
status مقام
setting مقام
settings مقام
stage مقام
stages مقام
connection مقام
connexions مقام
authority مقام
rete مقام
offices مقام
office مقام
opposite number هم مقام
placing مقام
place مقام
peerage مقام سناتوری
capacities استعداد مقام
officiates مقام رسمی
vice chancellor قائم مقام
defensive مقام تدافع
ranks سلسله مقام
much عالی مقام
vice-chancellor قائم مقام
officiating مقام رسمی
professorship مقام استادی
vice-chancellors قائم مقام
capacity استعداد مقام
officiated مقام رسمی
knighthood مقام سلحشوری
knighthoods مقام سلحشوری
professorships مقام استادی
peerages مقام سناتوری
officiate مقام رسمی
editorship مقام سردبیری
preferment مقام افتخاری
successor قائم مقام
eminent والا مقام
receivership مقام امانت
attorneyship مقام وکالت
wardenship مقام ریاست
viziership مقام وزارت
vizierate مقام وزارت
viscounty مقام ویکنت
subsitute قائم مقام
shrievalty مقام ومنصب
senatorship مقام سناتوری
see of rome مقام پاپ
roll stand مقام نورد
professoriat مقام استادی
high-class والا مقام
office-holder صاحب مقام
office-holders صاحب مقام
doctors of eminence پزشکان پر مقام
A musical tone . مقام ( درموسیقی )
status symbols علامت مقام
status symbol علامت مقام
priorate مقام اسبق
prelacy مقام اسقفی
khedivate مقام خدیو
kaiserdom مقام قیصر
in power صاحب مقام
first water بالاترین مقام
duumvir شریک مقام
devil may care بی توجه به مقام
deplume از مقام انداختن
commandery مقام فرماندهی
colonelcy مقام سرهنگی
bishopric مقام اسقفی
khediviate مقام خدیو
kingship مقام سلطنت
knight errantry مقام سلحشوری
placer مقام دار
papal dignity مقام پاپ
oldman مقام فرماندهی
officeholder شاغل مقام
men of position صاحبان مقام
mastership مقام استادی
man of place صاحب مقام
locumtenens قائم مقام
baronage مقام بارونی
dignitary عالی مقام
position مرتبه مقام
positioned مرتبه مقام
substitute قائم مقام
marquess مقام مارکیز
marquesses مقام مارکیز
marquis مقام مارکیز
marquises مقام مارکیز
posts مقام مسئولیت
infra dig دون مقام
posted مقام مسئولیت
post- مقام مسئولیت
post مقام مسئولیت
substituted قائم مقام
dignitaries عالی مقام
Highnesses بلندی مقام
vicars قائم مقام
vicar قائم مقام
substituting قائم مقام
locums قائم مقام
locum قائم مقام
deputies قائم مقام
surreptitiously قائم مقام
reinstatement تثبیت در مقام
eminently با علو مقام
ducal مقام دوک
deputy قائم مقام
dignity مقام رتبه
Highness بلندی مقام
stations مقام مستقرکردن
priesthood مقام کشیش
stationed مقام مستقرکردن
stated مقام ورتبه
directorates مقام مدیریت
stating مقام ورتبه
title اسم مقام
titles اسم مقام
papacy مقام پاپی
states مقام ورتبه
surrogate قائم مقام
place مقام رتبه
state- مقام ورتبه
station مقام مستقرکردن
placing مقام رتبه
places مقام رتبه
ranked سلسله مقام
directorate مقام مدیریت
rank سلسله مقام
state مقام ورتبه
surrogates قائم مقام
low level مقام پست وکوچک
men of place صاحبان مقام یا منصب
surrogate قائم مقام شدن
intermediate roll stand مقام نورد میانی
in the saddle یراق صاحب مقام
four high rolling stand مقام چهار غلطکی
executing agency مقام اجرا کننده
sanctity حرمت علو مقام
deputy minister قائم مقام وزیر
deputies قائم مقام جانشین
paarenthood مقام پدری یا مادری
pastorate مقام شبانی کلیسا
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com