Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
association for computing machinery
بزرگترین جامعه جهانی اموزشی و علمی جهت توسعه مهارتهای فنی وصلاحیتهای حرفهای متخصصان کامپیوتر
Other Matches
international development association
مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
research
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researches
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researched
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
researching
توسعه علمی برای یادگیری حقایق جدید درباره یک موضوع مط العاتی
course ware
نام برنامههای اموزشی کامپیوتر دوره ابزار
united nations organization
سازمان جهانی که در تاریخ 42 اکتبر5491 در واقع به عنوان نتیجه قهری جنگ وکنفرانسهای راجع به ان به وجود امده است و در حقیقت جانشین جامعه ملل میباشد
instructional computing
فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
marshall plan
طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
world bank
بانک جهانی یا بانک بین المللی تجدید ابادانی و توسعه که هدفش کمک به کشورهای عضو برای رشداقتصادی از طرق مختلفه میباشد
european essembly
مجمع متشکل از اعضا منتخب پارلمانهای کشورهایی که در "جامعه نیروی اتمی اروپا" و"جامعه ذغالسنگ و فولاداروپا" و "جامعه اقتصادی اروپا" عضو هستند
international finance corporation
شرکت مالی بین المللی شرکت تاسیس شده به وسیله بانک جهانی که هدفش تشویق و ترویج موسسات تولیدی بخش خصوصی درکشورهای توسعه نیافته است
Acorn Computers
توسعه دهندگان میکروبی BBC و کامپیوتر Archimedes
league of nations
تاسیس جهانی مشهور که بین دو جنگ جهانی فعالیت داشت و درواقع مقدمهای بود برای تشکیل سازمان ملل متحد
fourth generation computers
فناوری کامپیوتر با استفاده از مدارهای CSI که قبلا توسعه یافته اند و هنوز هم استفاده می شوند
manual skills
مهارتهای دستی
fundamentals
مهارتهای اصولی
gross motor skills
مهارتهای حرکتی درشت
fine motor skills
مهارتهای حرکتی فریف
socialism
جامعه گرایی جامعه داری اقتصادسوسیالیستی
iowa tests of basic skills
ازمونهای مهارتهای اساسی ایووا
universal grid
مختصات نقشهای جهانی شبکه بندی نقشهای جهانی
development
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
enhances
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing
در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
developments
رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
characteristics of underdeveloping
مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
all-rounder
همه فنحریف, کسی که مهارتهای متنوع و زیادی دارد
enhancements
توسعه سخت افزاری و نرم افزاری تکمیل کردن یا به روز در اوردن یک کامپیوتر یاسیستم نرم افزاری
minicomputer
کامپیوتر کوچک با محدوده دستوران و توان پردازش بیشتر از ریز کامپیوتر ولی غیرقابل مقایسه با سرعت و فرفیت ارسال داده کامپیوتر main frame
upload
1-ارسال فایلهای داده یا برنامه از یک کامپیوتر کوچک به CPU اصلی . 2-ارسال فایل از یک کامپیوتر به BBS یا کامپیوتر میزبان .
externals
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
mini
کامپیوتر کوچک با محدوده توان پردازش و دستورات بیشتر از یک ریز کامپیوتر ولی قابل رقابت با سرعت یا توان کنترل داده کامپیوتر mainframe نیست
maximus
بزرگترین
best
بزرگترین
eldest
بزرگترین
supreme
بزرگترین
lion's share
بزرگترین سهم
line of most gradient
خط بزرگترین شیب
one's biggest worry
[problem number one]
بزرگترین نگرانی
outreach
توسعه یافتن توسعه
didactic
اموزشی
educational age
سن اموزشی
educational
اموزشی
instructional
اموزشی
ea
سن اموزشی
lion share
بزرگترین یا بهترین بخش
He is my eldest son.
او بزرگترین پسر من هست.
maximum
بزرگترین وبالاترین رقم
maximum
منتهی درجه بزرگترین
fall line
بزرگترین خط شیب کوه
remote
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remotest
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
remoter
نرم افزاری که روی کامپیوتر محلی اجرا میشود و یک کامپیوتر راه دور تا به کاربر امکان کنترل کامپیوتر راه دور را بدهد
educational guidance
راهنمایی اموزشی
educational administration
مدیریت اموزشی
educational quotient
بهر اموزشی
educational system
نظام اموزشی
educational technology
فن شناسی اموزشی
educational television
تلویزیون اموزشی
educational pyramid
هرم اموزشی
instructional technology
تکنولوژی اموزشی
instructional program
برنامه اموزشی
instructional material
مواد اموزشی
instructional method
روش اموزشی
instruction film
فیلم اموزشی
deputy for training
معاونت اموزشی
skull practice
کلاس اموزشی
graphical training aids
چارت اموزشی
graphic training aid
پوسترهای اموزشی
didactic analysis
روانکاوی اموزشی
didactic psychoanalysis
روانکاوی اموزشی
graphic training aid
چارت اموزشی
dummy cartridge
فشنگ اموزشی
curriculums
برنامه اموزشی
curriculum
برنامه اموزشی
training bill
برنامه اموزشی
service practice
تمرین اموزشی
training facilities
محلهای اموزشی
training manual
راهنمای اموزشی
training publication
نشریات اموزشی
training publication
مدارک اموزشی
training facilities
تاسیسات اموزشی
training ship
کشتی اموزشی
training cycle
سیکل اموزشی
high
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
highest
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
highs
رقمی با بزرگترین وزن در یک عدد
lloyd's
بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
eagle owl
شاه جغد:بزرگترین جغداروپایی
infimum
بزرگترین کران بالا
[ریاضی]
greatest common measure
بزرگترین بخش یاب مشترک
princessroyal
بزرگترین دختر پادشاه انگلیس
great circle
بزرگترین دایره محیط یک کره
greatest lower bound
[glb, GLB]
بزرگترین کران بالا
[ریاضی]
gorillas
بزرگترین میمون شبیه انسان
gorilla
بزرگترین میمون شبیه انسان
london in size
پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
mobile training team
تیم اموزشی سیار
didactics
روش شناسی اموزشی
department
اداره گروه اموزشی
training aid
وسیله کمک اموزشی
departments
اداره گروه اموزشی
gunnery ship
ناو اموزشی توپخانه
educational planning
برنامه ریزی اموزشی
petticoat
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
petticoats
قسمت خارج از بزرگترین دایره هدف
longboat
بزرگترین قایق داخل کشتی بازرگانی
He is the greatest scientist on earth.
بزرگترین دانشمند روی زمین است
maieutic
وابسته به روش اموزشی سقراط
war game
مانورنظامی عملیات جنگی اموزشی
assault course
دوره اموزشی عملیات هجومی
assault courses
دوره اموزشی عملیات هجومی
telecourse
دوره برنامههای اموزشی تلویزیونی
America Online
بزرگترین تامین کننده سرویس اینترنت در جهان
maximum
بزرگترین عدد کاربران که سیستم در هر لحظه می پذیر
maximum
بزرگترین حجم داده که هر لحظه ارسال میشود
maximum
بزرگترین عددی استفاده میشود یا مجاز است
msb
بیت در کلمه که بزرگترین مقدار یا وزن را نشان می ده .
long boat
بزرگترین کرجی که وابسته بکشتی بازرگانی است
professionals
حرفهای
lifetime
حرفهای
occupational
حرفهای
lifetimes
حرفهای
pro
حرفهای
pro-
حرفهای
professional
حرفهای
simulated mustard
گاز خردل مصنوعی یا گازخردل اموزشی
accross the slope system
شبکهای زیرزمینی که در ان زهکش ها خط بزرگترین شیب را قطع می کنند
keyth rope system
شبکه زیرزمینی که زهکشهاخط بزرگترین شیب را قطع نماید
vocational education
اموزش حرفهای
vocational school
اموزشگاه حرفهای
technologically
حرفهای صنعتی
technological
حرفهای صنعتی
professional misconduct
اشتباه حرفهای
professional code
ضوابط حرفهای
hoofer
رقاص حرفهای
vocations
پیشهای حرفهای
vocation
پیشهای حرفهای
semipro
نیمه حرفهای
prizefighter
بوکسور حرفهای
jargon
زبان حرفهای
occupation disease
امراض حرفهای
trade school
مدرسه حرفهای
trade schools
مدرسه حرفهای
malpractice
کژکاری حرفهای
malpractices
کژکاری حرفهای
big words
حرفهای گنده
bailsman
ضامن حرفهای
hit man
آدم کش حرفهای
extra professional
خارج حرفهای
training school
اموزشگاه حرفهای
pillow talk
حرفهای خصوصی
gladiators
بوکسور حرفهای
gladiator
بوکسور حرفهای
hit men
آدم کش حرفهای
sweet nothings
حرفهای عاشقانه
professional status
پایگاه حرفهای
professionalism
ورزش حرفهای
most significant bit
بیتی در کلمه که نشان دهنده بزرگترین مقدار یا وزن است .
worldwide
جهانی
other-worldly
آن جهانی
globally
جهانی
global
جهانی
ecumenical
جهانی
planetary
جهانی
divisions
اتحادیه باشگاههای حرفهای
professional workstation
ایستگاه کار حرفهای
association for women in computing
سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
all pro
تیم ستارههای حرفهای
division
اتحادیه باشگاههای حرفهای
miliaman
سرباز حرفهای یاپیمانی
lays
غیر حرفهای عامی
lay
غیر حرفهای عامی
old wives' tale
حرفهای خاله زنکی
pro shop
فروشگاه باشگاه حرفهای
jar ram molding machine
دستگاه قالبریزی حرفهای
old wives' tales
حرفهای خاله زنکی
jockey
اسب سوار حرفهای
jockeys
اسب سوار حرفهای
laymen
شخص غیر حرفهای
A lot of trite ( trivialities ) .
حرفهای صد تا یک غاز ( بی ارزش )
layman
شخص غیر حرفهای
world cup
جام جهانی
world liquidity
نقدینگی جهانی
world power
قدرت جهانی
universal
جامع جهانی
world bank
بانک جهانی
universal time
ساعت جهانی
world wars
جنگ جهانی
world war
جنگ جهانی
world simulation
همانندسازی جهانی
universal
جهانی دنیایی
premundane
پیش از جهانی
inframundane
زیر جهانی
international coulomb
کولن جهانی
international morse code
مورس جهانی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com