Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 231 (12 milliseconds)
English
Persian
open policy
بیمه نامه باز
open cover
بیمه نامه باز
Search result with all words
policies
بیمه نامه ورقه بیمه
policies
بیمه نامه
policy
بیمه نامه ورقه بیمه
policy
بیمه نامه
insurance policies
بیمه نامه
insurance policy
بیمه نامه
accomodation line
قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
accountable mail
پست یا نامه سفارشی و بیمه شده
agreed value policy
بیمه نامه با ارزش توافق شده
all risk insurance policy
بیمه نامه تمام خطر
average clause
عبارتی که در بیمه نامه دریایی درج میشود و حاکی از ان است که برخی از کالاهااز شمول این خسارت خارج میباشد
bearer policy
بیمه نامه بدون نام
blanket policy
بیمه نامه کلی
blanket policy
بیمه نامه ایکه همه اقلام را در برمیگیرد
blanket policy
بیمه نامه جامع
comprehensive insurance policy
بیمه نامه جامع
cover note
بیمه نامه موقت
cover note
گواهی بیمه نامه
covering note
بیمه نامه موقت
floating policy
بیمه نامه متغیر
mixed policy
بیمه نامه مختلط
open policy
بیمه نامه قابل تغییر
policy holder
دارنده بیمه نامه
time policy
بیمه نامه دریایی با مدت محدود
time policy
بیمه نامه مدت دار
underwrite policy
بیمه نامه را فهر نویسی کردن
unvalued policy
بیمه نامه ارزش گذاری نشده
valued policy
بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
valued policy
بیمه نامه با ارزش معین
Other Matches
self insurance
بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
excess loss cover
بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause
مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
exclusion clause
مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
open policy
بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
reassurance
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurances
بیمه اتکایی بیمه ثانوی
c & f
قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
post script
مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
letter of intent
تمایل نامه نامه علاقه مندی به انجام معامله
pourparley
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
pourparler
جلسه غیررسمی برای مذاکره در اطراف عهد نامه یا موافقت نامه تبادل نظر کردن
cryptoparts
بخشهای یک نامه رمز قسمتهای رمزی نامه
libeled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libel
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libels
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libelled
هجو نامه یا توهین نامه افترا
libeling
هجو نامه یا توهین نامه افترا
certificates
رضایت نامه شهادت نامه
affidavits
شهادت نامه قسم نامه
certificate
رضایت نامه شهادت نامه
credential
گواهی نامه اعتبار نامه
written agreement
موافقت نامه پیمان نامه
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
testacy
دارای وصیت نامه بودن نگارش وصیت نامه
insurance permium
حق بیمه
insurer
بیمه گر
assurer
بیمه گر
insurers
بیمه گر
cost,insurance,freight and exchange(cif&
بیمه
insurance premium
حق بیمه
underwriter
بیمه گر
insurer, underwriter
بیمه گر
assurances
بیمه
level premium
حق بیمه
underwriters
بیمه گر
aids to trade
بیمه
insurance
حق بیمه
insurance
بیمه
assurance
بیمه
premiums
حق بیمه
premium
حق بیمه
insurance certificate
گواهی بیمه
insurance certificate
بیمه اتکایی
insurance certificate
بیمه مشترک
life insurance
بیمه زندگی
insurance broker
واسطه بیمه
insurance broker
دلال بیمه
life insurance
بیمه عمر
assurances
بیمه عمر
insurance agent
عامل بیمه
insurance agent
نماینده بیمه
assurances
گستاخی بیمه
insurance company
شرکت بیمه
insurance cover
پوشش بیمه
pension insurance
بیمه بازنشستگی
old age insurance
بیمه بازنشستگی
marine insurance
بیمه بحری
marine insurance
بیمه دریایی
property insurance
بیمه دارائی
policy holder
دارنده بیمه
actuaries
متخصص بیمه
actuary
کارشناس بیمه
actuary
متخصص بیمه
insurance
پول بیمه
insured
بیمه شونده
insured
بیمه شده
insure
بیمه کردن
insurance policies
قرارداد بیمه
leading insurer
بیمه گر اصلی
joint insurance
بیمه اشتراکی
insured, policy holder
بیمه شده
insured
بیمه گذار
social insurance
بیمه اجتماعی
insurant
بیمه گذار
reinsurer
بیمه گر اتکائی
insurance policy
سند بیمه
insurance policies
سند بیمه
reinsurance
بیمه مجدد
reinsurance
بیمه اتکایی
reinsurance
بیمه اتکائی
insurance policy
قرارداد بیمه
actuaries
کارشناس بیمه
assurance
بیمه عمر
premiums
وثیقه حق بیمه
contingency insurance
بیمه احتیاطی
credit insurance
بیمه اعتبار
assurer
بیمه کننده
assurable
بیمه کردنی
coinsurance
بیمه مشترک
liability insurance
بیمه بدهی
deductible
فرانشیز بیمه
accident insurance
بیمه تصادفات
liability insurance
بیمه تعهدی
accident insurance
بیمه حوادث
to u. a policy of insurance
سند بیمه
blanket insurance
بیمه کلی
premiums
مبلغ بیمه
class d allotment
کسورات بیمه
premium
وثیقه حق بیمه
co insurance
بیمه مشترک
coinsurance
بیمه اتکایی
cargo insurance
بیمه محمولات
cargo insurance
بیمه بار
wagering policy
بیمه قماری
cargo insurance
بیمه محموله
comprehensive insurance
بیمه جامع
comprehensive insurance
بیمه کامل
premium
مبلغ بیمه
unemployment insurance
بیمه بیکاری
industrial insurance
بیمه صنعتی
employer's liability insurance company
شرکت بیمه
assuring
بیمه کردن
insurable
بیمه کردنی
health insurance
بیمه تندرستی
assure
بیمه کردن
national insurance
بیمه ملی
health insurance
بیمه بهداشت
national insurance
بیمه اجتماعی
insurable
بیمه شدنی
assures
بیمه کردن
health insurance
بیمه بهداشتی
insurable
قابل بیمه
life assurance
بیمه جان
assurance
گستاخی بیمه
life assurance
بیمه عمر
fire insurance
بیمه حریق
assured
بیمه شده
assured
بیمه گزار
hull insurance
بیمه بدنه
term insurance
بیمه موقت
insurability
بیمه برداری
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
coinsure
بیمه اتکایی کردن
I want full insurance.
من با بیمه کامل میخواهم.
indemnify
غرامت بیمه زیان
cif
بیمه و هزینه حمل
claim of insurance
ادعای اخذ بیمه
contingency cover
بیمه حمل احتیاطی
insurance and freight cost
هزینه بیمه و حمل
insured value
ارزش بیمه شده
fire insurance
بیمه اتش سوزی
adjuster
کارشناس در خسارت بیمه
all risk insurance
بیمه تمام حوادث
averaging
متوسط خسارت در بیمه
averages
متوسط خسارت در بیمه
credit insurance
بیمه نمودن اعتبار
assuror
بیمه کنندهء عمر
averaged
متوسط خسارت در بیمه
average
متوسط خسارت در بیمه
cover note
گواهی پوشش بیمه
marine insurance
بیمه حمل دریایی
assurer
بیمه کنندهء عمر
ordinary life insurance
بیمه عمر عادی
endowment assurance
بیمه عمر مختلط
dole
حق بیمه ایام بیکاری
reinsure
دوباره بیمه کردن
prohibited risk
خطر بیمه نشدنی
proposal form
فرم درخواست بیمه
reinsure
بیمه اتکایی کردن
to have private insurance
[cover]
بیمه خصوصی داشتن
to be privately insured
بیمه خصوصی داشتن
insure
بیمه بدست اوردن
public liability insurance
بیمه تعهدات عمومی
reasure
دوباره بیمه کردن
third party insurance
بیمه شخص ثالث
re assurance policy
قرارداد بیمه اتکایی
to rate up
بیمه زیاد گرفتن از
underwriter
صادرکننده بیمه دریایی
war risk insurance
بیمه خطر مرگ
socialized medicine
بیمه پزشکی همگانی
underwriters
صادرکننده بیمه دریایی
assures
بیمه کردن عمر
assuring
بیمه کردن عمر
professional liability insurance
بیمه تعهدات شغلی
assure
بیمه کردن عمر
give someone one's word
<idiom>
قول دادن یا بیمه کردن
automobile liability insurance
[American E]
بیمه ماشین
[اصطلاح روزمره]
coverings
تامین زیان و خسارات بیمه
self insured
خود بخود بیمه شده
take out an insurance policy
قرارداد بیمه را منعقد کردن
to be voluntarily insured
داوطلبانه بیمه شده بودن
disposable income
درامد شخصی پس از مالیات و بیمه
third-party motor insurance
[British E]
بیمه ماشین
[اصطلاح روزمره]
indemnify
بیمه کردن جبران خسارت
to be compulsorily insured
اجباری
[الزامی]
بیمه بودن
motor vehicle liability insurance
بیمه ماشین
[اصطلاح روزمره]
to have compulsory insurance
[cover]
اجباری
[الزامی]
بیمه بودن
average stater
کارشناس تعیین خسارت بیمه
lloyd's
بزرگترین شرکت بیمه انگیسی
covers
تامین زیان و خسارات بیمه
cover
تامین زیان و خسارات بیمه
average adjuster
کارشناس تعیین خسارت بیمه
cost insurance, freight
قیمت بیمه و هزینه حمل
class n allotment
کسورات بیمه کارمندان غیرنظامی
freight and insurance paid to
هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
social security
بیمه وبازنشستگی همگانی تامین اجتماعی
What's your insurance company?
شرکت بیمه شما کدام است؟
voyage policy
بیمه کشتی در تمام مدت یک سفر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com