Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
quality control approval
تایید کنترل کیفیت
Other Matches
quality control tests
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
guarantee
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantees
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
quality control
کنترل کیفیت
Quality Control
کنترل کیفیت
quality control
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
control chart
جدول کنترل کیفیت تولید
contractor quality control
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
transports
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transported
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transport
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
transporting
لایه چهارم در مدل شبکه ISO/ OSI که حاوی اتصال و بررسی و کنترل های مط لوب کیفیت اتصالات است
retrain
ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage
اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
spinwriter
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
letter quality printer
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
cascade control
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tokens
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
loop
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
real time
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
control and reporting center
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executive
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
ctrl
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet
صفحه کنترل چارت کنترل
control statement
حکم کنترل دستور کنترل
featured
کیفیت
feature
کیفیت
featuring
کیفیت
modality
کیفیت
modalities
کیفیت
how
کیفیت
features
کیفیت
color
کیفیت
kindest
کیفیت
kind
کیفیت
quality
کیفیت
state
کیفیت
stated
کیفیت
stating
کیفیت
kinds
کیفیت
qualities
کیفیت
states
کیفیت
state-
کیفیت
block plot
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
quality
بهترین کیفیت
acceptable quality level
کیفیت مناسب
spiritusoity
کیفیت معنوی
gestaltqualitat
کیفیت گشتالتی
grade
کلاس کیفیت
grades
کلاس کیفیت
quality certificate
گواهی کیفیت
qualitatively
از لحاظ کیفیت
drawing quality
کیفیت کشش
certificate of quality
گواهی کیفیت
circumstances
چگونگی کیفیت
qualities
بهترین کیفیت
ubiety
کیفیت مکان
outness
کیفیت خارجی
cutting quality
کیفیت برش
quality assurance
اطمینان از کیفیت
print quality
کیفیت چاپ
quality engineering
مهندسی کیفیت
number
بیان کیفیت
numbers
بیان کیفیت
magnetic quantity
کیفیت مغناطیسی
letter quality
کیفیت حرف
image quality
کیفیت تصویر
letter quality
کیفیت حرفی
control stick
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
acknowledgement
تایید
approval
تایید
grace
تایید
allegations
تایید
allegation
تایید
acknowledgements
تایید
acknowledgments
تایید
graces
تایید
confirmation
تایید
graced
تایید
verification
تایید
gracing
تایید
corroboration
تایید
certification
تایید
stamping quality
کیفیت قالب گیری
high quality cast iron
چدن با کیفیت عالی
nlq
کیفیت تقریبا" عالی
signal quality detector
اشکارگر کیفیت سیگنال
air quality criterion
معیار کیفیت هوا
plays
کیفیت یاسبک بازی
playing
کیفیت یاسبک بازی
played
کیفیت یاسبک بازی
play
کیفیت یاسبک بازی
speciosity
کیفیت معین ومشخص
specialities
اختصاص کیفیت ویژه
speciality
اختصاص کیفیت ویژه
ambient quality standard
استاندارد کیفیت پرمون
gross national quality
کیفیت ناخالص ملی
specialty
اختصاص کیفیت ویژه
letter quality
چاپ با کیفیت خوب
fair average quality
کیفیت متوسط مناسب
high quality steel
فولاد با کیفیت خوب
insusceptible
تایید ناپذیر
endorsement
موافقت تایید
endorsements
موافقت تایید
approving
تایید کردن
approves
تایید کردن
approve
تایید کردن
emphasizing
تایید کردن
ratifies
تایید کردن
confirm
تایید کردن
ratified
تایید کردن
social approval
تایید اجتماعی
certifiable
قابل تایید
confirms
تایید کردن
support
تایید کردن
support
تقویت تایید
corroborating
تایید کردن
corroborates
تایید کردن
corroborate
تایید کردن
price support
تایید قیمت
ratify
تایید کردن
seconder
تایید کننده
gracing
تایید کردن
grace
تایید کردن
graced
تایید کردن
graces
تایید کردن
emphasizes
تایید کردن
emphasized
تایید کردن
emphasize
تایید کردن
confirmed
تایید شده
emphasising
تایید کردن
vertify
تایید کردن
emphasises
تایید کردن
emphasised
تایید کردن
ratifying
تایید کردن
corroborated
تایید کردن
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
approvingly
به تایید رسیده
approvingly
تایید شده
approved
به تایید رسیده
approved
تایید شده
authorized
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
passed
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
agreed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
allowed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
approved
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
validity
تایید تصدیق
authorised
[British]
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
authorized
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
passed
<adj.>
<past-p.>
به تایید رسیده
approved
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
allowed
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
unaudited
<adj.>
تایید نشده
unchecked
<adj.>
تایید نشده
unevaluated
<adj.>
تایید نشده
unexamined
<adj.>
تایید نشده
uninspected
<adj.>
تایید نشده
confirmor
تایید کننده
confirmer
تایید کننده
unverified
<adj.>
تایید نشده
acknowledgement of order
تایید سفارش
confirmative
تایید کننده
agreed
<adj.>
<past-p.>
تایید شده
acknowledging
تایید کردن
acknowledges
تایید کردن
acknowledge
تایید کردن
corroborator
تایید کننده
untested
<adj.>
تایید نشده
corroborant
تایید کننده
corrobrant
تایید کننده
supporting
تایید کردن
tactical air controler
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
photorealistic
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
quality assurance
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
high quality sheet steel
ورق فولادی با کیفیت خوب
thread fineness
[ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com