Dictiornary-Farsi | تبدیل مرحله بندی شده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (13 milliseconds)

English	Persian
phased conversion	تبدیل مرحله بندی شده


Other Matches

phased array	ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
assembler	اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
phasing	مرحله بندی مرحله بندی عملیات
phased attack	تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
staping	مرحله بندی
phasing	مرحله بندی کردن عملیات
roving	نخ نیم تاب [نخی که از حالت فتیله درآمده و در مرحله قبل از تبدیل شدن به نخ باشد.]
sequenced ejection	سیستم پرتاب مرحله به مرحله
creeps	مرحله به مرحله جلو رفتن
creep	مرحله به مرحله جلو رفتن
sophistication	نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase	مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogging	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogged	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog	پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
novatio non presumiter	تبدیل تعهد یا تبدیل مدیون نمیتواند مفروض یا ضمنی باشد
inflight phase	مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
conversion scale	مقیاس تبدیل ضریب تبدیل
transiguration	تبدیل صورت تبدیل هیئت
combat phase	مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
restitution	تبدیل مختصات نقاط از عکس یا نقشهای به نقشه دیگر تبدیل مختصات
evaluation rating	درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp	فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating	طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification	طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings	طبقه بندی کردن درجه بندی
binary to octal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 8 تبدیل دودوئی به هشت هشتی
binary to hexadecimal conversion	تبدیل دودوئی به مبنای 61 تبدیل دودوئی به شانزده شانزدهی
telescopic	دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging	ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification	طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
laggin	اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications	طبقه بندی رده بندی
classification	طبقه بندی رده بندی
lineaments	طرح بندی صورت بندی
lineament	طرح بندی صورت بندی
wording	جمله بندی کلمه بندی
downgraded	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade	تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrade	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades	کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
conversion	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
conversions	1-برنامهای که برنامه نوشته شده در یک کامپیوتر را به حالت مناسب برای دیگری تبدیل میکند. 2-برنامهای که فرمت داده و کد گذاری و... را برای استفاده در یک برنامه دیگر تبدیل میکند
gift wrap	بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
step	مرحله
stroking	مرحله
phase	مرحله
strokes	مرحله
stroked	مرحله
stroke	مرحله
phased	مرحله
phased attack	تک مرحله به مرحله
grades	مرحله
process	مرحله
stages	مرحله
stage	مرحله
grade	مرحله
stepping	مرحله
processes	مرحله
scenes	مرحله
rung	مرحله
creeping attack	تک مرحله به مرحله
instar	مرحله
scene	مرحله
phases	مرحله
speed level	مرحله سرعت
initiation sequence	مرحله اغازی
speed stage	مرحله سرعت
intake stroke	مرحله تنفس
oedipal stage	مرحله ادیپی
induction stroke	مرحله تنفس
home stretch	مرحله نهایی
larval stage	مرحله کرمی
latency	مرحله پنهانی
an anxious time	مرحله پر اضطراب
phallic stage	مرحله التی
macro stage	مرحله کلان
process	مرحله جریان
stages	درجه مرحله
nth	در مرحله چند
intake stroke	مرحله مکش
processes	مرحله جریان
solidifying process	مرحله انجماد
one step operation	عمل تک مرحله
developmental stage	مرحله تکوینی
milestone	مرحله برجسته
execute phase	مرحله اجرا
inextremis	در اخرین مرحله
training cycle	مرحله اموزش
milestones	مرحله برجسته
exhaust stroke	مرحله تخلیه
exhaust stroke	مرحله اگزوز
stage	درجه مرحله
genital phase	مرحله تناسلی
assault phase	مرحله هجوم
recovery phase	مرحله شکوفائی
recovery phase	مرحله رونق
oral stage	مرحله دهانی
fetch phase	مرحله واکشی
periods	نوبت مرحله
buffer stage	مرحله میانگیر
imprimis	در مرحله نخست
fission process	مرحله انشقاق
in the egg	در مرحله نخستین
step	مرحله پایه
step	مرحله رتبه
grade	مرحله گراد
developmental stage	مرحله پیشرفت
driver	مرحله تحریک
drivers	مرحله تحریک
phased	مرحله عملیات
phase	مرحله عملیات
period	نوبت مرحله
grades	مرحله گراد
job step	مرحله برنامه
induction stroke	مرحله مکش
power stroke	مرحله قدرت
termination phase	مرحله پایانی
differential stage	مرحله تفاضلی
propagation sequence	مرحله انتشار
point	جهت مرحله
phases	مرحله عملیات
output stage	مرحله خروجی
anal stage	مرحله مقعدی
modulator	مرحله تحمیل گر
stepping	مرحله رتبه
stepping	مرحله پایه
point	مرحله قله
termination stage	مرحله پایانی
in the first instance	در مرحله اول
primordium	مرحله نخست
ticks	سخت ترین مرحله
anal retentive stage	مرحله مقعدی ضبطی
stage	پرده گاه مرحله
tick	سخت ترین مرحله
milestone	مرحله مهمی اززندگی
ticked	سخت ترین مرحله
pettifog	از مرحله پرت کردن
diastolic phase	مرحله انبساطی قلب
qualifying	رسیدن به مرحله بعد
ossification	مرحله تشکیل استخوان
anal expulsive stage	مرحله مقعدی دفعی
entelechy	مرحله تشکیل وتحقق
stadiums	میدان ورزش مرحله
novitiate	مرحله تازه کاری
noviciate	مرحله تازه کاری
cladding process	مرحله روکش کاری
process	جریان عمل مرحله
creeping barrage	سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
karyokinesis	مرحله تقسیم سلولی
in leading	در مرحله شاگردی یا نوچگی
incipient	اولیه مرحله ابتدایی
fire for effect	مرحله تیر موثر
first audio stage	مرحله صوتی نخست
milestones	مرحله مهمی اززندگی
stadia	میدان ورزش مرحله
processes	جریان عمل مرحله
stadium	میدان ورزش مرحله
stages	پرده گاه مرحله
preverbal phase	مرحله پیش کلامی
declassification	از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
security classification	طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
line astern	صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation	علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
walk through	بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
turning point	مرحله قاطع نقطه تحول
turning points	مرحله قاطع نقطه تحول
monestrous	دارای یک مرحله فحلیت درسال
modulated amplifier	مرحله فزون ساز تحمیلی
Not to know what one is talking about.	از موضوع ( مرحله )پرت بودن
metoestrus	مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
metestrus	مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
gastrula	مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
stages	مرحله دار شدن اشکوب
decline	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
subcritical	زیر مرحله خطرناک وبحرانی
embryo	گیاهک تخم مرحله بدوی
declined	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
power amplifier stage	مرحله فزون ساز توان
stage	مرحله دار شدن اشکوب
declining	مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
rate determining step	مرحله تعیین کننده سرعت
embryos	گیاهک تخم مرحله بدوی
single stepping	در یک مرحله انجام دادن یا شدن
reentry phase	مرحله دخول مجدد موشک درجو
stretch runner	تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
prisere	مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
terminal phase	مرحله اخر مسیر حرکت موشک
showdown	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
systole	مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
tabula rasa	مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
the next process is weaving	عمل یا مرحله بعداز بافتن است
prophase	مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
job lots	مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
job lot	مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
showdowns	مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
finallist	کسی که درمسابقه به مرحله نهایی برسد