English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (12 milliseconds)
English Persian
outside power جریان خارجی
Search result with all words
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
load current جریان بار خارجی
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
The inflow and outflow of foreing exchange. جریان ؟ رود وخروج ارزهای خارجی
Other Matches
positive externalities صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
exterior angle زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
impurity جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
outwork استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
wilson پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
exchanged stabilization fund مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
back berm سکوی پایه خارجی خاکریز سکوی شیببر پایه خارجی خاکریز
outboard خارجی
aliens خارجی
alien خارجی
exoteric خارجی
exogenous خارجی
exosphere خارجی
international line خط خارجی
exterior خارجی
outside خارجی
foreign خارجی
outsides خارجی
extraneous خارجی
exotic خارجی
extra خارجی
extra- خارجی
extras خارجی
outer خارجی
exteriors خارجی
external خارجی
oversea خارجی
externals خارجی
outsider خارجی
outsiders خارجی
abextra خارجی
gringos خارجی
gringo خارجی
outward خارجی
peripheral خارجی
extern خارجی
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
external storage حافظه خارجی
external storage انباره خارجی
external sort جورکردن خارجی
landfall بویه خارجی
external store انباره خارجی
external symbol علامت خارجی
external thread دنده خارجی
externalization خارجی کردن
externalities اثرات خارجی
facade نمای خارجی
foreign exchange ارز خارجی
foreign exchange پول خارجی
foreign exchange تعویض خارجی
externalities پی امدهای خارجی
external variable متغیر خارجی
external transaction معاملات خارجی
landfalls بویه خارجی
impurity اتم خارجی
external security امنیت خارجی
external menory حافظه خارجی
angle of emergence زاویه خارجی
externalizing خارجی کردن
external memory حافظه خارجی
externalizes خارجی کردن
externalized خارجی کردن
externalize خارجی کردن
overseas trade معاملات خارجی
alien enemy دشمن خارجی
adventitious خارجی الحاقی
external reperence ارجاع خارجی
external reference ارجاع خارجی
external reference مرجع خارجی
acrotic بیرونی خارجی
actine قسمت خارجی
external pressure فشار خارجی
external operation عملیات خارجی
externalising خارجی کردن
facades نمای خارجی
facade نمای خارجی
strangest خارجی غریبه
strange خارجی غریبه
incarnation صورت خارجی
foreign currency ارز خارجی
foreign law حقوق خارجی
superior planets سیارههای خارجی
fanades نمای خارجی
foreign trade تجارت خارجی
foreign trade بازرگانی خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
foreign policy سیاست خارجی
foreign particle جسم خارجی
foreign loan وام خارجی
foreign deposit سپرده خارجی
superior conjunction مقارنه خارجی
load بار خارجی
loads بار خارجی
imbody صورت خارجی
incarnations صورت خارجی
immission انتشار خارجی
extrinsic factor عامل خارجی
extrinsic بیرونی خارجی
renvoi تبعیدشخص خارجی
foreign national تبعه خارجی
foreign national ملیت خارجی
foreign aid کمک خارجی
foreign bill برات خارجی
foreign currencies پولهای خارجی
slough پوسته خارجی
guest انگل خارجی
guests انگل خارجی
spillover effects اثرات خارجی
outboard profile نیمرخ خارجی
spillover costs هزینههای خارجی
spillover benefits منافع خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
arris زاویه خارجی
ectoparasite انگل خارجی
external command فرمان خارجی
outer connection اتصال خارجی
outer fix رمپ خارجی
outer planets سیارات خارجی
outer wall دیوار خارجی
outness کیفیت خارجی
outside caliper کولیس خارجی
inflow of foreign funds ورودسرمایههای خارجی
outside cause علت خارجی
outside diameter قطر خارجی
external cost هزینه خارجی
concrete object عین خارجی
load curve خم بار خارجی
exterior varnish لاک خارجی
external armature ارمیچر خارجی
external benefits فواید خارجی
negative externalities زیانهای خارجی
external circuit مدار خارجی
external delay تاخیر خارجی
external combustion احتراق خارجی
outside view نمای خارجی
external load بار خارجی
apothesis منحنی خارجی
apophysis منحنی خارجی
external label برچسب خارجی
apophyge منحنی خارجی
external interrupt وقفه خارجی
outwork سنگر خارجی
faces نمای خارجی
exosphere قسمت خارجی جو
face نمای خارجی
exterior ballistics بالیستیک خارجی
overseas agent نماینده خارجی
externalises خارجی کردن
external control کنترل خارجی
outside view منظره خارجی
exteroceptive محرک خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
exterior varnish جلای خارجی
externalised خارجی کردن
external force نیروی خارجی
outward opening دهانه خارجی
load factor ضریب بار خارجی
full load بار خارجی اسمی
load control تنظیم با بار خارجی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com