English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
English Persian
eddied جریان متلاطم
eddies جریان متلاطم
eddy جریان متلاطم
eddying جریان متلاطم
turbulent flow جریان متلاطم
Search result with all words
damping vane پرهای در فلومتر سوخت برای کاهش دادن و گرفتن نوسانات حاصل از جریان متلاطم
free eddy جریان متلاطم ازاد
reynold's number این عددنشاندهنده رژیم جریان است یعنی اگر این عدد کمتراز 032باشد جریان متلاطم میباشد
Other Matches
marking current جریان نشان دهنده مسیرعبور جریان الکتریسیته جریان مشخص کننده مدار
leakage current جریان خطا جریان خزنده جریان پراکندگی
peaky متلاطم
lumpier متلاطم
lumpiest متلاطم
lumpy متلاطم
rumbustious متلاطم
unruly متلاطم
pecky متلاطم
heavier متلاطم
heavy متلاطم
heaviest متلاطم
heavies متلاطم
peakiest متلاطم
turbulent متلاطم
peakier متلاطم
looms متلاطم شدن
looming متلاطم شدن
loomed متلاطم شدن
loom متلاطم شدن
lops متلاطم شدن
lopping متلاطم شدن
lopped متلاطم شدن
lop متلاطم شدن
seaway دریای متلاطم
choppy اندکی متلاطم
vext متلاطم ساختن
furious عصبانی متلاطم
turbulent یاغی متلاطم
drifting mine مین متلاطم
flow سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
flows سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
all mains receiver گیرنده جریان دائم و جریان متناوب رادیوی برق و باطری
flowed سرعت حرکت و جریان اب عبور و جریان خودروها یاسایر وسایل
push pull وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
room circuit جریان الکتریکی که دردستگاههای رمزکردن وکشف مورد استفاده میباشد جریان دستگاه رمز
current جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
inverting جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
inverts جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
invert جریان دائم را به جریان متناوب تبدیل کردن برگرداندن
amps واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
ampere واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
amp واحد اصلی SI در جریان الکتریکی که به عنوان جریان جاری در یک مقاومت یک اهمی ولتاژ یک ولت دارد
heterodyne ترکیب دو جریان متناوب برای تولید جریانی با فرکانسی برابر مجموع یا تفاضل فرکانس دو جریان مزبور
genemotor مبدل جریان دائم به جریان دوار دیناموتور
constrictor گرفتگی در یک لوله یا جریان سیال که دارای سوراخ کوچکی میباشد و جریان معینی را در ازای هر واحداختلاف فشاراز خود عبورمیدهد
constant current جریان مستقیم جریان ثابت باطری
induction current جریان القاء شده جریان تحریک
counter current جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
runoff coefficient ضریب جریان که برابراست باارتفاع اب جریان یافته درزمین به ارتفاع بارندگی این ضریب کوچکتر از واحدمیباشد
parasitic current جریان نشتی جریان خارجی
current compensation کمپنزاسیون جریان تعدیل جریان
current flow سیلان جریان فلوی جریان
three phase current جریان سه فاز جریان دوار
gresham's law پول بد پول خوب را از جریان خارج میکند از دو نوع پول با ارزش قانونی یکسان انکه پشتوانه اش طلاست در جریان می ماند
unstart انفجاری جریان صحیح هوا داخل ورودی مافوق صوت موتورمکنده هوا که بطور بارزی باپیدایش ناگهانی موجهای ضربهای و معکوس شدن انی جریان همراه است
idle current meter دستگاه اندازه گیری جریان کور امپرمتر جریان کور
circuitry شدت جریان برق اجزاء ترکیب کننده جریان برق
vortex ring state حالت کاری رتور اصلی رتورکرافت که در ان جهت جریان رتور در خلاف جریان نسبی قائم خارج دیسک رتور وتراست رتور میباشد
tosses دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
tossed دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
toss دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
tossing دستخوش اواج شدن متلاطم شدن
fet وسیله الکترونیکی که به عنوان کنترل جریان متغییر بکار می رود : یک سیگنال خارجی مقاومت وسیله و جریان جاری را تغییر میدهد به وسیله تغییر پهنای کانال هدایت
d.c. transformer ترانسفورماتور جریان دائم مبدل جریان دائم
alternators ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
alternator ماشین جریان متناوب ژنراتور جریان متناوب
d.c. machine ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
electromagnetism پدیده ایجاد قوه اهن ربایی بوسیله جریان الکتریسته وهمچنین تاثیر قوه اهن ربایی بر جریان برق
isotach خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
heavy current engineering مهندسی جریان قوی مهندسی قدرت تکنولوژی جریان قوی
total current جریان کل
income جریان
runoff جریان
tide جریان
fluor جریان
inset جریان
process جریان
insets جریان
proceeding جریان
twayblade جریان
conducting جریان
coursed جریان
rede جریان
rheostome جریان بر
course جریان
against the stream بر ضد جریان اب
affluxion جریان
going جریان
conduct جریان
conducted جریان
conducts جریان
flow line خط جریان
actions جریان
action جریان
processes جریان
gush جریان
gushed جریان
courses جریان
flowline خط جریان
gushes جریان
line of flow خط جریان
flow limit حد جریان
flush جریان
flushes جریان
flushing جریان
afflux جریان
current جریان
stream جریان
streams جریان اب
flowed جریان
circulations جریان
in hand در جریان
effluvium جریان
flow جریان
in the air <idiom> جریان
circulation جریان
afoot در جریان
streams جریان
stream جریان اب
streamed جریان
streamed جریان اب
currents جریان
flows جریان
maximum current جریان حداکثر
discharge currect جریان دشارژ
maximum current جریان پیک
electronic current جریان الکترونها
disturbing current جریان پارازیت
displacement current جریان جابجایی
axial flow جریان خطی
aperiodic current جریان نامتناوب
armature current جریان ارمیچر
au courant در جریان روز
down current جریان رو به پایین
average flow جریان متوسط
energy flow جریان انرژی
peak current جریان حداکثر
axial flow جریان محوری
bidirectional flow جریان دو جهتی
discharge currect جریان تخلیه
blood stream جریان خون
blennorhaea جریان مخاط
effective current جریان موثر
blennorhagia جریان مخاط
bleeder current جریان پرکردن
ignition current جریان احتراق
bleeder current جریان فراری
dielectric current جریان دی الکتریک
background current جریان زمینه
inductive current جریان القائی
induction current جریان القائی
diacritical current جریان مشخص
emission current جریان صدوری
energizing current جریان تحریک
inflow جریان بداخل
base flow جریان پایه
peak current جریان پیک
diagonal flow جریان مورب
indravgnt جریان درونی
eddy current جریان سرگردان
oscillating current جریان نوسانی
oil flow جریان روغن
ocean current جریان اقیانوس
ocean current جریان اقیانوسی
ocean current جریان دریایی
eddy current جریان گردابی
non unifor flow جریان غیریکنواخت
non steady state flow جریان غیرهمگام
airflow جریان هوا
energized جریان دار
idle current جریان کور
process جریان کار
equilibrium flow جریان متعادل
peak cathode current جریان کاتدی
eddy current جریان فوکو
process مرحله جریان
processes جریان کار
parasitic current جریان مزاحم
idle current جریان بی باری
processes مرحله جریان
outside power جریان خارجی
airstream جریان هوا
no load current جریان بی باری
alternative current جریان متناوب
drift of a current سرعت جریان
drift current جریان سوقی
draughth جریان دار
microphone current جریان میکروفن
inducing current جریان القائی
an eletriccurret جریان برق
mewtonian flow جریان نیوتنی
measuring current جریان سنجش
maximum value جریان بیشینه
rate of current سرعت جریان
molecular flow جریان مولکولی
induced current جریان القایی
laminar flow جریان خطی
ebb current جریان جزری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com