English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
counting loop حلقه شمارش
Other Matches
call off فرمان نظامی برای شمارش قدم یا شمارش شمارش بشمار
clock method روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
loop حلقه درون حلقه دیگر
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped حلقه درون حلقه دیگر
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loops حلقه درون حلقه دیگر
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
counting شمارش
computation شمارش
computations شمارش
counts شمارش
numeration شمارش
count شمارش
counted شمارش
record count شمارش رکوردها
calculability قابلیت شمارش
counting votes شمارش اراء
indigitation اعلان شمارش
countdowns شمارش معکوس
enumeratoin سرشماری شمارش
enumerable شمارش پذیر
recount شمارش مجدد
recounted شمارش مجدد
recounting شمارش مجدد
recounts شمارش مجدد
head count شمارش مردم
denumerable قابل شمارش
countable شمارش پذیر
countdown شمارش معکوس
numerable قابل شمارش
countering عقربه شمارش
uncountable <adj.> غیرقابل شمارش
countered عقربه شمارش
sumless <adj.> غیرقابل شمارش
numberless <adj.> غیرقابل شمارش
myriad <adj.> غیرقابل شمارش
counter عقربه شمارش
tallied شمارش شمارشگر
innumerable <adj.> غیرقابل شمارش
countless <adj.> غیرقابل شمارش
tallying شمارش شمارشگر
head counts شمارش مردم
tally شمارش شمارشگر
tallies شمارش شمارشگر
numerative دستگاه شمارش [ریاضی]
reference count technique تکنیک شمارش ارجاعات
uncounted غیر قابل شمارش
scrutineer مامور شمارش ارا
computations نتیجه شمارش محاسبه
tab شمارش جدول بندی
computation نتیجه شمارش محاسبه
tabs شمارش جدول بندی
quantifiable آنچه قابل شمارش است
dehind شمارش امتیاز منفی بازیگر
innumerable غیرقابل شمارش بیحد و حصر
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
hemacytometer اسبابی برای شمارش گویچههای خون
count down از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
blood count شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
blood counts شمارش تعداد گویچههای خون در حجم معینی
convolute حلقه حلقه کردن
purl حلقه حلقه شدن
wreathy حلقه حلقه شده
purled حلقه حلقه شدن
purling حلقه حلقه شدن
eye bolt حلقه حلقه اتصال
quoit حلقه پرتاب حلقه
purls حلقه حلقه شدن
communication security custodian مسئول شمارش و تحویل و تحول و نگهداری وسایل تامین مخابراتی
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
keystroke شمارش انتخابهای کلید انجام شده برای محاسبه هزینه تایپ
server مشخصه مخصوص در وب سرور که به صفحات وب و متن ها و برنامه ها امکان تواناییهای خاص میدهد. مثل شمارش مراجعه کنندگان به یک سایت
count off شمارش به ترتیب شماره بترتیب شماره " بشمار "
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
grids سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
grid سیستم مربعهای شمارش شده که در رسم کمک میکند. ماتریس خط وط در زاویه راست که امکان مکان دهی ساده نقاط را فراهم میکند
hanks حلقه
grummet حلقه
hank حلقه
for/next loop حلقه NEXT/FOR
wreaths حلقه گل
loops حلقه
gyre حلقه
fascia حلقه
collar حلقه
coil حلقه
vortex حلقه
vortexes حلقه
vortices حلقه
ran حلقه
curls حلقه
coiled حلقه
coils حلقه
hoops حلقه
anadem حلقه گل
cycle حلقه
cycled حلقه
wreath حلقه گل
collars حلقه
fascias حلقه
flower cup حلقه گل
convolution حلقه
whorls حلقه
curled حلقه
convolutions حلقه
curl حلقه
whorl حلقه
hoop حلقه
wisp حلقه
wisps حلقه
ear ring حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
cycles حلقه
reeling حلقه
eye حلقه
reels حلقه
strap حلقه
straps حلقه
ring aperture حلقه
earring حلقه
verticil حلقه
volute حلقه
eyeing حلقه
strop حلقه
eying حلقه
ring حلقه
reel حلقه
eyes حلقه
reeled حلقه
volution حلقه
curly حلقه حلقه
bell-flower حلقه گل
lunette حلقه
link حلقه
meshing حلقه
meshes حلقه
mesh حلقه
looped حلقه
loop حلقه
gird حلقه
metamere حلقه
decimal file system سیستم انبارداری اعشاری سیستم شمارش اقلام اعشاری
buntline hitch گره حلقه
bight حلقه طناب
coils حلقه شدن
adaptor piece حلقه اتصال
becket حلقه اتصال
becket حلقه پارو
verticillate حلقه شده
breech ring حلقه کولاس
transannular strain کشیدگی دو سر حلقه
coil down حلقه کردن
coil حلقه شدن
cincture حلقه محوطه
coiled حلقه شدن
basket حلقه بسکتبال
vaulting horse خرک حلقه
baskets حلقه بسکتبال
brush ring حلقه زغال
bridged ring حلقه پل دار
segment حلقه بند
segment بند حلقه
annulated حلقه دار
missing links حلقه مفقوده
bale sling strop حلقه بشکه
armature loop حلقه ارمیچر
annulus حلقه حلقوی
annulose حلقه وار
missing link حلقه مفقوده
annulose حلقه دار
towing bridle حلقه یدک
the ring finger انگشت حلقه
telephone loope حلقه تلفن
segments حلقه بند
union hook قلاب دو حلقه
segments بند حلقه
annular حلقه مانند
annular حلقه وار
annulary حلقه دار
under neath زیر حلقه
annulate حلقه دار
tape reel حلقه نوار
annulation تشکیل حلقه
macrocycle درشت حلقه
hysteresis cycle حلقه پسماند
hysteresis curve حلقه پسماند
maxwell turn حلقه ماکسول
mooring ring حلقه مهار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com