English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
teething ring حلقه لاستیکی مخصوص گازگرفتن کودک تا دندان در اورد
Other Matches
lute گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
lutes گل یا سیمان مخصوص درزگیری وبتونه حلقه لاستیکی مخصوص دهانه بطری
hose لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosed لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hoses لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
hosing لوله لاستیکی مخصوص اب پاشی وابیاری لوله اب اتش نشانی
baton rounds گلولههای لاستیکی ضداغتشاش فشنگهای لاستیکی
drill loop حلقه مخصوص چکه اب درسیم کشی
kopfring حلقه مخصوص ترکش سطحی بمب
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
snapping گازگرفتن
snapped گازگرفتن
nips گازگرفتن
snap گازگرفتن
nipped گازگرفتن
snaps گازگرفتن
nip گازگرفتن
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
tusks دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tusk دندان عاج فیل دندان گراز حیوانات
tooth bleaching سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
pulpa پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth whitening سفید کردن دندان [دندان پزشکی]
dentine عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp پالپ دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
pulpa مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
tooth enamel مینای دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental pulp مغز دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dentin عاج دندان [دندان پزشکی] [کالبدشناسی]
dental filling ترمیم دندان [دندان پزشکی]
odontalgia دندان درد [دندان پزشکی]
toothache دندان درد [دندان پزشکی]
odontodynia دندان درد [دندان پزشکی]
dental decay [Caries dentium] پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth pain دندان درد [دندان پزشکی]
caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
toothaches دندان درد ها [دندان پزشکی]
cavities پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
tooth decay پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
dental caries پوسیدگی دندان [دندان پزشکی]
pain in tooth دندان درد [دندان پزشکی]
toothache {sg} دندان درد [دندان پزشکی]
dental pain دندان درد [دندان پزشکی]
dental filling پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dental restoration ترمیم دندان [دندان پزشکی]
odontogenic pain دندان درد [دندان پزشکی]
dental restoration پرکردن دندان [دندان پزشکی]
dentalgia دندان درد [دندان پزشکی]
tooth pick خلال دندان دندان کاو
gam دندان گراز یا دندان کج دهان
odontology دندان شناسی دندان پزشکی
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
loops حلقه درون حلقه دیگر
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped حلقه درون حلقه دیگر
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop حلقه درون حلقه دیگر
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
writes وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
write وسیله مخصوص که به کامپیوتر امکان خواندن حروف دستنویس روی یک صفحه مخصوص میدهد
fog oil روغن مخصوص یا سوخت مخصوص دستگاههای تولیددود مصنوعی
rubber-stamping مهر لاستیکی
bladder type fuel call باک لاستیکی
rubber-stamp مهر لاستیکی
hoseline لوله لاستیکی
air bed بالشتک لاستیکی
rubber کائوچو لاستیکی
rubber-stamps مهر لاستیکی
rubbers کائوچو لاستیکی
rubber-stamped مهر لاستیکی
rubber stamps مهر لاستیکی
bladder type fuel cell باک لاستیکی
rubber snaffle bit لجام لاستیکی
grommet پولک لاستیکی
rubber tile فرش لاستیکی
gumboots پوتین لاستیکی
rubber stopper درپوش لاستیکی
rubber bands نوار لاستیکی
foam rubber اسفنج لاستیکی
rubber band نوار لاستیکی
rubber tube لوله لاستیکی
rubber stamp مهر لاستیکی
bramble leaf fender دفرای لاستیکی
gumboot پوتین لاستیکی
typefaces مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
typeface مجموعه حروف در یک طرح مخصوص و وزن مخصوص
competitor هم اورد
competitors هم اورد
corrival هم اورد
supplementing پس اورد هم اورد
souvenirs ره اورد
supplemented پس اورد هم اورد
gifts ره اورد
gift ره اورد
antagonists هم اورد
antagonist هم اورد
supplement پس اورد هم اورد
souvenir ره اورد
rivalled هم اورد
rivalling هم اورد
flotsam اب اورد
rivaling هم اورد
rival هم اورد
supplements پس اورد هم اورد
moraine یخ اورد
rivaled هم اورد
rivals هم اورد
rubbery transition temperature دمای تبدیل لاستیکی
hoseline خطوط لوله لاستیکی
galosh روکفشی کفش لاستیکی
rubber covered wire سیم با روکش لاستیکی
liferaft قایق نجات لاستیکی
rubber separator میان گیر لاستیکی
hose clamp بست لوله لاستیکی
jackets غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
radiator coil لوله لاستیکی رادیاتور
non metallic waterproof wiring کابل با پوشش لاستیکی
jacket غلاف لاستیکی یاپلاستیکی
graphics کارت مخصوص درون کامپیوتر که از یک پردازنده مخصوص برای افزایش سرعت رسم خط ها و تصاویر روی صفحه استفاده میکند
presenting ره اورد اهداء
resulting دست اورد
adversaries مبارز هم اورد
consequences دست اورد
present ره اورد اهداء
presents ره اورد اهداء
size بر اورد کردن
jetsam کالای اب اورد
consequence دست اورد
grievous اندوه اورد
result دست اورد
resulted دست اورد
presented ره اورد اهداء
sizes بر اورد کردن
sheathed hose لوله لاستیکی روکش دار
armored hose لوله لاستیکی زره دار
dog مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogs مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dogging مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
pneumatic dunnage جعبه ها و محفظههای لاستیکی بار
he called his kindred together خوبشاوندان خودرافراهم اورد
funnily چنانکه خنده اورد
perniciously چنانکه زیان اورد
opprobriously چنانکه رسوایی اورد
he brought more money باز پول اورد
snowdrifts برف باد اورد
snowdrift برف باد اورد
annual accumulation of sediment سال اورد ته نشست
gruesomely چنانکه وحشت اورد
bantling کودک
toddler کودک نو پا
chit کودک
it ان کودک
tike کودک
kinchin کودک
tyke کودک
toddlers کودک نو پا
chits کودک
infant کودک
infants کودک
child کودک
baby کودک
babies کودک
surfmat تشک لاستیکی برای شناورشدن روی اب
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
he brought more money قدری دیگر پول اورد
nauseant دارو و یا چیزدیگری که تهوع اورد
epispastic مشمع یاچیزدیگری که تاول اورد
water bed تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
day care center مهد کودک
kindergartens باغ کودک
kidded کودک بچه
kid کودک بچه
kindergarten باغ کودک
pediatrics پزشکی کودک
child psychiatry روانپزشکی کودک
child psychology روانشناسی کودک
child development رشد کودک
child study کودک پژوهی
child centered کودک محور
infantilism کودک ماندگی
rejected child کودک مطرود
pedology کودک شناسی
child law حقوق کودک
carrycot صندلی کودک
carrycots صندلی کودک
nursery مهد کودک
nurseries مهد کودک
feral child کودک وحشی
childproof کودک ایمن
schoolchild کودک دبستانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com