English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English Persian
uncontrolled loop حلقه کنترل نشده
Other Matches
loop عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
unevaluated <adj.> کنترل نشده
untested <adj.> کنترل نشده
uninspected <adj.> کنترل نشده
unexamined <adj.> کنترل نشده
uncontrolled کنترل نشده
unverified <adj.> کنترل نشده
unchecked <adj.> کنترل نشده
unaudited <adj.> کنترل نشده
loop control کنترل حلقه زنی
loop control structure ساختار کنترل حلقه
loop control variable متغییر کنترل کننده حلقه
runaway عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
nests بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
nest بخشی از برنامه که یک حلقه کنترل در دیگری استفاده میشود
base ring حلقه یا رینگ تحتانی توپ حلقه پایه حلقه کف
loop بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
looped بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
loops بخش اصلی دستور با حلقه که توابع اولیه را انجام میدهد به جای اینکه وارد حلقه شود یا حلقه را ترک کند یا تنظیم کند
cascade control چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
unpremediated پیش بینی نشده الهام نشده غیر منتظره
write enable ring حلقه پلاستیکی که باید قبل ازضبط اطلاعات روی حلقه نوارقرار گیرد
positioning band حلقه تثبیت حلقه ثبات گلوله روی پوکه
unresolved تصمیم نگرفته حل نشده تصفیه نشده
unpicked نچیده گزین نشده انتخاب نشده
unborn هنوز زاده نشده هنوززاده نشده
uncommitted غیر متعهد نشده تعهد نشده
unbaoked سوار نشده رام نشده بی پشتیبان
unobligated اعتبارتعهد نشده تعهدات پرداخت نشده
unbroke رام نشده سوقان گیری نشده
undisciplined تربیت نشده تادیب نشده بی انتظام
nest حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
ferrule حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
ferrules حلقه یا بست فلزی ته عصا حلقه
nests حلقه دورن حلقه دیگر در یک برنامه
control point نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
unsifted الک نشده رسیدگی نشده
unsought جستجو نشده کشف نشده
undirected رهبری نشده راهنمایی نشده
uncharged محسوب نشده رسمامتهم نشده
unasked خواسته نشده پرسیده نشده
unset جایگزین نشده جاانداخته نشده
irredenta انجام نشده جبران نشده
unredeemed جبران نشده سبک نشده
untried امتحان نشده محاکمه نشده
inconsummate تکمیل نشده انجام نشده
loops حلقه درون حلقه دیگر
crispest موجدارکردن حلقه حلقه کردن
loop حلقه درون حلقه دیگر
crisps موجدارکردن حلقه حلقه کردن
crisp موجدارکردن حلقه حلقه کردن
looped حلقه درون حلقه دیگر
crisper موجدارکردن حلقه حلقه کردن
unintended saving پس انداز برنامه ریزی نشده پس انداز پیش بینی نشده
tokens بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
bight حلقه طناب مضاعف قایق حلقه طناب دوبل
apt زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control and reporting center تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
radio control کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
incomplete انجام نشده پر نشده
flexible کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
convolute حلقه حلقه کردن
quoit حلقه پرتاب حلقه
purls حلقه حلقه شدن
purling حلقه حلقه شدن
wreathy حلقه حلقه شده
purled حلقه حلقه شدن
purl حلقه حلقه شدن
eye bolt حلقه حلقه اتصال
IRQ سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
unintended investment سرمایه گذاری برنامه ریزی نشده سرمایه گذاری پیش بینی نشده
rool crush اثر تاخوردگی [فرش هایی که درست عدل بندی نشده و یا مدت طولانی بصورت چهارلا در انبار باشد پس از مفروش شدن در زمین برآمدگی هایی در محل تا دارد که اگر به شکستگی منجر نشده باشد پس از مدتی اصلاح می شود.]
inventory control کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
adjusting ring حلقه تنظیم زمان ماسوره حلقه تنظیم
ctrl کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement حکم کنترل دستور کنترل
control sheet صفحه کنترل چارت کنترل
block plot صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
controlled fragmentation مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
subroutine تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
climb mode روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
control officer افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
quality control tests ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
airlift control element عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
uncharged پر نشده
unbowed خم نشده
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
eye حلقه
volute حلقه
cycles حلقه
convolution حلقه
wreaths حلقه گل
verticil حلقه
wreath حلقه گل
volution حلقه
convolutions حلقه
collars حلقه
curl حلقه
ring aperture حلقه
cycle حلقه
hoop حلقه
curled حلقه
hoops حلقه
curls حلقه
earring حلقه
collar حلقه
cycled حلقه
hank حلقه
loop حلقه
lunette حلقه
metamere حلقه
gyre حلقه
grummet حلقه
whorl حلقه
whorls حلقه
wisp حلقه
wisps حلقه
for/next loop حلقه NEXT/FOR
looped حلقه
hanks حلقه
fascia حلقه
fascias حلقه
loops حلقه
flower cup حلقه گل
straps حلقه
ear ring حلقه
ran حلقه
eying حلقه
eyes حلقه
eyeing حلقه
strap حلقه
vortices حلقه
vortexes حلقه
vortex حلقه
reels حلقه
reeling حلقه
reeled حلقه
reel حلقه
ring حلقه
do while loop حلقه WHILE/DO
strop حلقه
coil حلقه
bell-flower حلقه گل
curly حلقه حلقه
meshes حلقه
mesh حلقه
link حلقه
coiled حلقه
coils حلقه
gird حلقه
meshing حلقه
anadem حلقه گل
unevaluated <adj.> تست نشده
unchecked <adj.> تست نشده
uninspected <adj.> تست نشده
unexamined <adj.> تست نشده
tenantless اشغال نشده
unaudited <adj.> تست نشده
the date was not specified نشده بود
custom uncleared ترخیص نشده
undisturbed مختل نشده
uncommitted تقبل نشده
unfulfilled انجام نشده
untested <adj.> تست نشده
unfulfilled اجرا نشده
uncut قطع نشده
unevaluated <adj.> امتحان نشده
uncut بریده نشده
haggard رام نشده
unaudited <adj.> امتحان نشده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com