English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
sound absorption خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
Other Matches
sound energy انرژی صوتی
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
virtual level تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
pneumaticity خاصیت بادی یا هوایی خاصیت چیزی که با هوای فشرده کار میکند
actinism خاصیت نیروی تشعشعی مخصوصا در نواحی مرئی وغیرمرئی ماوراء بنفش که خاصیت شیمیایی پیدا میکند
aliasing افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebees تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebee تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
audio mixer میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
polyphone جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
vocal cords تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
sonic booms انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic boom انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vitrescence امادگی برای تبدیل به شیشه خاصیت شیشهای
vitrescent اماده برای تبدیل به شیشه دارای خاصیت شیشهای
sound box جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
pair production تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
transformation of energy تبدیل انرژی
microphones وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
microphone وسیلهای که امواج صوتی را به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میکند
loudspeaker وسیله الکترومغناطیسی که سیگنالهای الکتریکی را به صوتی تبدیل میکند
intrinsic energy انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
energy conversion efficiency راندمان تبدیل انرژی
transducer دستگاه تبدیل انرژی
interchange energy تبدیل کردن انرژی
reactors دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
reactor دستگاه تبدیل انرژی اتمی به حرارتی
core وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
cores وسیله تبدیل اشعه به انرژی الکتریکی
voice answer back یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
energy transition عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
donkey sonar ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
ADPCM استاندارد CCITT برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتالی
adaptive channel allocation استاندارد CCITT که بیان کننده یک روش برای تبدیل سیگنال صوتی یا آنالوگ به سیگنال فشرده دیجیتال است
acoustic coupler وسیله ای که به یک دستگاه تلفن وصل است و دادههای دوتایی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند تا در خط تلفن جریان پیدا کند
european unclear a energy agency اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
fission to yield ratio توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
sofar سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
coupler وسیلهای که به دستگاه تلفن وصل است و داده دودویی را به سیگنالهای صوتی تبدیل میکند که روی یک خط تلفن قابل ارسال است
modem وسیلهای که امکان ارسال داده از طریق خط تلفن با تبدیل کردن سیگنال دودویی از کامپیوتر به سیگنال آنالوگ صوتی ه قابل ارسال روی خط تلفن است فراهم می :ند
virtues خاصیت
quale خاصیت
affection خاصیت
virtue خاصیت
navigate خاصیت
the five predicables خاصیت
neer do well or well بی خاصیت
navigates خاصیت
navigated خاصیت
inefficacious بی خاصیت
reflectiveness خاصیت
propertyless بی خاصیت
property خاصیت
navigating خاصیت
fattiness خاصیت چربی
extensive property خاصیت مقداری
glassiness خاصیت شیشهای
woodiness خاصیت چوبی
chalkiness خاصیت تباشیری
powderiness خاصیت گردی
ductility خاصیت کش امدن
flakiness خاصیت فلسی
abnormalities خاصیت غیرطبیعی
fluffiness خاصیت کرکی
magnetism خاصیت مغناطیسی
deactivate بی خاصیت کردن
silkiness خاصیت ابریشمی
the virtue of drugs خاصیت داروها
vitreosity خاصیت شیشهای
paramorphism خاصیت دگردیسی
deactivating بی خاصیت کردن
absorption property خاصیت جذب
steeliness خاصیت فولادی
deactivated بی خاصیت کردن
gauziness خاصیت گارسی
sponginess خاصیت اسفنجی
chemism خاصیت شیمیایی
elasticity خاصیت فنری
impoverishes بی خاصیت کردن
impoverished بی خاصیت کردن
impoverish بی خاصیت کردن
adhesive property خاصیت چسبندگی
fungosity خاصیت قارچی
anti knock property خاصیت ضدضربه
unmake از خاصیت انداختن
functioned خاصیت وجودی
recursivity خاصیت بازگشت
buoyancy خاصیت شناوری
mealness خاصیت اردی
quantification تعیین خاصیت
pitchiness خاصیت زفتی
impoverishing بی خاصیت کردن
deactivates بی خاصیت کردن
function خاصیت وجودی
astingency خاصیت قبض
alkalescence خاصیت قلیایی
gumminess خاصیت صمغی
causality خاصیت سببی
mechanicalness خاصیت مکانیکی
nutritiousness خاصیت غذائی
carnosity خاصیت گوشتی
milkiness خاصیت شیری
non skid quality خاصیت ضد لغزش
abnormality خاصیت غیرطبیعی
ductility خاصیت انگمی
nature نوع خاصیت
functions خاصیت وجودی
mealiness خاصیت اردی
natures نوع خاصیت
nutritiveness خاصیت غذایی
soak up <idiom> خاصیت جنب کردنداشتن
alkalescent دارای خاصیت قلیایی
pulpiness خاصیت خمیری یاگوشتی
ductility خاصیت فتیله شدن
plasticity خاصیت شکل افرینی
corporeity خاصیت جسمی یامادی
prevenience خاصیت جلوگیری کننده
elater خاصیت انبساط و گسترش
diathermacy خاصیت هدایت گرما
antidotal دارای خاصیت پادزهری
capillarity خاصیت موئی مویسانی
diastatic دارای خاصیت جوهربزاق
ductility خاصیت لوله شدن
commutative rule خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative property خاصیت جابجایی [ریاضی]
commutative law خاصیت جابجایی [ریاضی]
tonus خاصیت انقباض عضله
agglomerative دارای خاصیت تراکم
corkiness خاصیت چوب پنبهای
springiness خاصیت فنری ارتجاع
isogamous دارای خاصیت هم گامیتی
isogametic دارای خاصیت هم گامیتی
curative دارای خاصیت درمانی
asexual فاقد خاصیت جنسی
flexibility خاصیت خمش پذیری
osmosis خاصیت نفوذ وحلول
alkaline دارای خاصیت قلیایی
erotization خاصیت شهوانی یافتن
geomagnetic خاصیت مغناطیسی زمین
gamic دارای خاصیت جنسی
vitality قدرت یا خاصیت حیاتی
neer do well or well ادم بی وجود یا بی خاصیت
heat treating property خاصیت عملیات حرارتی
sexed دارای خاصیت جنسی
low test دارای خاصیت فراری
inductionless بدون خاصیت القائی
malleability خاصیت چکش خواری
impenetrableness خاصیت عدم تداخل
acid base catalysis خاصیت اسیدی- بازی
illusion of space القاء خاصیت فضایی
acid base behavior خاصیت اسیدی- بازی
sliminess خاصیت گلی یا لجنی
amphoteric دارای خاصیت اسید و قلیا
indiscerptibility خاصیت چیزی که در اثرتجزیه فنانپذیرد
distributive law خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
absorbent دارای خاصیت جذب درکش
quale شیی دارای خاصیت هوشیاری
distributive law خاصیت پخش پذیری [ریاضی]
nervous nellie ادم محافظه کار و بی خاصیت
ethereality خاصیت اتری یا اثیری روحانیت
persalt نمک دارای خاصیت اسیدی
paramorphous دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphic دارای خاصیت تغییر یابی
sourness is the p of vinegar ترشی خاصیت سرکه است
de energize از بین بردن خاصیت مغناطیسی
actescence نمایش شیر خاصیت شیری
acoustic vases [ظروف سفالین با خاصیت آکوستیک]
absorbant دارای خاصیت جذب درکش
distributive rule خاصیت توزیع پذیری [ریاضی]
demagnetize خاصیت مغناطیسی را از بین بردن
absorbency خاصیت درکشی یا دراشامی جذب
adhesion of fibers خاصیت چسبندگی الیاف به یکدیگر
male sterile گامتهای عقیم وبی خاصیت نر
active material موادی که خاصیت تجزیه دارند
vowel صوتی
vowels صوتی
phonic صوتی
phonography صوتی
sound powered صوتی
vocal صوتی
sonic صوتی
monaural یک صوتی
vocals صوتی
acoustic صوتی
electromagnetism خاصیت مغناطیسی حاصل ازجریانهای الکتریکی
balmier دارای خاصیت مرهم خنک کننده
balmy دارای خاصیت مرهم خنک کننده
hot forming property خاصیت تغییر شکل پذیری گرم
acids سرکه مانند دارای خاصیت اسید
balmiest دارای خاصیت مرهم خنک کننده
basicity خاصیت بازی وقلیایی حالت بنیانی
objectify خاصیت و ماهیت چیزی رامعین کردن
acid سرکه مانند دارای خاصیت اسید
capillarity خاصیت بالا رفتن اب درسوراخهای موئی
despiritualize فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
voice input ورودی صوتی
vocalization تلفظ صوتی
hummed اغتشاش صوتی
hum اغتشاش صوتی
sound barrier مانع صوتی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com