English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
source data دادههای منبع
Other Matches
ups منبع تغذیه که حاوی منبع متناوب است به قط عات ,حتی پس از یک خرابی اساسی
uninterruptable power supply منبع تغذیه که میتواند یک منبع متناوب برای قطعه تولید کند حتی پس از یک خرابی اصلی
deadlock موقعیتی که دو کاربر می خواهند به دو منبع در یک زمان دستیابی داشته باشند به هر کار یک منبع اخصای داده میشود ولی نمیتوانند ازمنابع همدیگر استفاده کنند
line source منبع خطی منبع شبکه
transaction data دادههای تراکنشی
tidal data دادههای کشندی
test data دادههای ازمایشی
test data دادههای ازماینده
input data دادههای اولیه
mass data دادههای انبوه
master data دادههای اصلی
mechanized data دادههای ماشینی
raw data دادههای اولیه
raw data دادههای خام
quantitative data دادههای کمی
qualitative data دادههای کیفی
primary inputs دادههای اولیه
objective data دادههای عینی
numeric data دادههای عددی
objective data دادههای واقعی
t data دادههای ازمون
continuous data دادههای متوالی
continuous data دادههای پیوسته
census data دادههای سرشماری
experimental data دادههای ازمایشی
data aggregate دادههای متراکم
data دادههای اماری
biographical data دادههای زندگینامهای
experimental data دادههای تجربی
market information اطلاعات و دادههای بازار
cross sectional data دادههای برش عرضی
input data translator مترجم دادههای اولیه
administrative data processing پردازش دادههای اداری
contiguous data structure ساختار دادههای همجوار
transmitted data دادههای مخابره شده
computerized data base پایگاه دادههای کامپیوتری
entry در پایگاه دادههای یا کتابخانه
active database پایگاه دادههای فعال
transmitted data دادههای ارسال شده
internal data representation نمایش دادههای داخلی
input data معلومات یا دادههای ورودی
generation data set مجموعه دادههای تولیدی
relational database management مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
record oriented database management برنامه مدیریت پایگاه دادههای رکوردی
row مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
gap فضای بین دادههای ذخیره شده
hdic کنترل پیوندی دادههای سطح بالا
rowed مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
rows مجموعه دادههای افقی در آرایه یا ماتریس
high level data link control کنترل پیوند دادههای سطح بالا
table oriented database management progr برنامه مدیریت پایگاه دادههای جدولی
gaps فضای بین دادههای ذخیره شده
flat fuiile database management program برنامه مدیریت پایگاه دادههای تک فایل
rdbms سیستم مدیریت پایگاه دادههای رابطهای
interrogations ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
sub- تعداد دادههای مربوط به یک داده در کلاس اصلی
interrogation ال برای انتخاب رکوردها یا دادههای مختلف فایل
softest خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
soft خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
softer خطای تصادفی نرم افزار یا دادههای خطا
ascii فایل ذخیره شده حاوی دادههای به صورت کد ASCII
emptiest فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
queueing لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
emptied فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
queue لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
queued لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
empties فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
empty فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
queues لیست دادههای , که منتظر پردازش هستند , مجموعهای ازمتن ها
emptier فضای دریافتی برای دادههای مربوط که خالی باشد
data logging ضبط دادههای مربوط به حوادثی که در زمانهای متوالی اتفاق می افتند
receivers ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
colds اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
coldest اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
colder اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
cold اجزای اجرا میدهد ولی دادههای فرار را از دست می دهند
receiver ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
collection ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
collections ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
double صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
doubled up صفی که دادههای جدید می توانند به آنها اضافه شوند حتی به انتها
origin منبع
origins منبع
fountain منبع
fountains منبع
receptacles منبع
resource منبع
wellspring منبع
supplied منبع
supplying منبع
supply منبع
cistern منبع
cistern منبع اب
cisterns منبع
cisterns منبع اب
receptacle منبع
head spring منبع
water system منبع اب
water supplies منبع اب
resourc منبع
small reservoir at well top منبع
source code کد منبع
pools منبع
pooled منبع
fount منبع
pool منبع
reference منبع
source منبع
rootstock منبع
hotbed منبع
water supply منبع اب
hotbeds منبع
references منبع
cookie file فایلی که حاوی دادههای فایل cookie از سایت اینترنت راه دور است
test driver برنامهای که اجرای برنامه دیگر را در مقابل مجموعهای از دادههای ازمایشی هدایت کند
fall back دستورات و توابع دادههای موقت مخصوص که در صورت خطا یا خرابی استفاده میشود
uart Receiver UniversalAsynchronous Transmitter دستگاهی که دادههای موازی را به داده سری تبدیل میکند
masters مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
master مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
mastered مجموعه دادههای مرجع لازم برای یک برنامه کاربردی که متناوبا بهنگام میشود
protection عملی که مانع کپی گرفتن از دادههای محرمانه افراد بدون اجازه میشود.
pair exchange sorting algorithm نوعی الگوریتم مرتب کردن مستلزم مقایسه دادههای زوج بندی شده
energy supply منبع انرژی
cooling water supply منبع اب سرد
word of mouth <idiom> از منبع موثق
mine منبع مامن
source منبع منشاء
attack origine محل یا منبع تک
illuminant منبع نور
agency of communications منبع ارتباط
originals منبع سرچشمه
aliunde از منبع دیگر
image source منبع تصویر
incandescent source منبع ملتهب
information source منبع اطلاعات
resource منبع ممر
mined منبع مامن
current supply منبع جریان
mines منبع مامن
excitation source منبع برانگیختگی
energizer منبع انرژی
original منبع سرچشمه
elevator boot منبع بالابر
cold body منبع سرد
cold water supply منبع ابسرد
electron emitter منبع الکترون
fountainhead منبع خبر
elevated tanke منبع اب هوائی
data source منبع داده
grid bias supply منبع ولتاژشبکه
source منبع برق
heat supply منبع حرارتی
resource sharing اشتراک منبع
source program برنامه منبع
power supply منبع انرژی
power supply منبع تغذیه
power supplay منبع تغذیه
power supplay منبع قدرت
power source منبع قدرت
source register ثبات منبع
noise منبع تغذیه
noises منبع تغذیه
source routine روال منبع
neutron source منبع نوترون
store of value منبع ارزش
source of power منبع انرژی
source of power منبع قدرت
resource management مدیریت منبع
resource file فایل منبع
resource allocation اختصاص منبع
authority منبع موثق
source computer کامپیوتر منبع
second source منبع دوم
source document سند منبع
radiation source منبع تشعشع
source language زبان منبع
source listing لیست منبع
system resource منبع سیستم
voltage source منبع الکتریسیته
voltage source منبع ولتاژ
thermal reservoir منبع گرما
isogenous دارای یک منبع
magnetic storage منبع مغناطیسی
thermal reservoir منبع گرمایی
light point منبع روشنایی
wellhead منبع چشمه
light source منبع نور
mains supply منبع شبکه
voltage source منبع قدرت
lighting source منبع روشنایی
message source منبع پیام
dual دادههای ترکیبی هر مجموعهای از داده در پاس یا لبه ساعت مختلف آماده و معتبر است
record تعداد موضوعات دادههای مبوطه که در حافظه موقت نگهداری می شوند و اماده پردازش هستند
head دادهای که نشان داده آدرس شروع لیست دادههای ذخیره شده در حافظه است
DD/D نرم افزاری که لیستی از نوع و حالت دادههای پایگاه داده در اختیار قرار میدهد
goldmines منبع در آمد سرشار
light source colour رنگ منبع نور
source listing لیست برداری منبع
internal power supply منبع تغذیه داخلی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com