Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English
Persian
behind the scenes
در پشت پرده دارای اطلاعات خصوصی یا خارجی
Other Matches
membranaceous
دارای غشاء پرده پرده غشایی
information
نمایش اطلاعات روی وسله خارجی
middle ear
حفره کوچکی محدود به پرده که صدا را ازگوش خارجی به گوش داخلی منتقل میکند
source
ماخذ عامل یا جاسوس خارجی برای کسب اطلاعات
conflict of lows
در حقوق بین الملل خصوصی مطرح میشود و منظور مغایرت قوانین داخلی با قوانین خارجی است
tapestried
دارای پرده منقوش
extrinsic
دارای مبداء خارجی
adscititious
دارای منبع خارجی
objective
دارای وجود خارجی
objectives
دارای وجود خارجی
palmiped
دارای پای پرده دار
palmate
دارای پای پرده دار
palmipede
دارای پنجههای پرده دارپرده پا
fin footed
دارای پاهای پرده دار
webfoot
جانور دارای پای پرده دار
web tode
دارای پنجههای پرده دار پا پردهای
web footed
دارای پنجههای پرده دار پاپردهای
in nature
همه جا دارای وجود خارجی یا طبیعی
substantialize
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
sciolistic
دارای اطلاعات سطحی
private automatic branch exchange
رد و بدل کننده شعبهای اتومات خصوصی مبادله انشعاب خودکار خصوصی
sciolist
دانشمندنما دارای اطلاعات سطحی شارلاتان
privacy
قانونی که کاربران غیر محغاز نمیتوانند درباره افراد خصوصی از پایگاه داده ها داده دریافت کنند یا هر شخص فقط میتواند اطلاعات مربوط به خودش را در پایگاه داده بداند
positive externalities
صرفه جوئیهای خارجی عوارض خارجی مثبت پی امدهای خارجی مثبت
firewall
سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
exterior angle
زاویهء خارجی کثیرالاضلاع زوایای خارجی حاصله ازتقاطع یک خط بادوخط موازی
impurity
جزء تشکیل دهنده خارجی ناخالصی ماده خارجی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
window
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
associative storage
یک وسیله مخصوص ذخیره اطلاعات که در ان ادرس محل ذخیره اطلاعات از طریق محتوی اطلاعات ذخیره شده در ان محل مشخص میشود
outwork
استحکامات خارجی دژ سنگرهای خارجی
foreign exchange
پول خارجی ارز خارجی
echo check
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
dow jones information service
سرویس اطلاعات که شامل اطلاعات جاری قیمت انبار وسایر خبرهای مالی است
attribute
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributing
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
attributes
1-بخش ورودی در فایل 2-اطلاعات مربوط به نمایش اطلاعات
derived information
اطلاعات استنباط شده اطلاعات به دست امده ازرادار
radar correlation
درک وابستگی اطلاعات یاهدفهای موجود درروی صفحه رادار با اطلاعات وهدفهای مورد نظر
aperture card
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
trapdoors
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoor
فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
automatic data processing
پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
wilson
پرش از لبه خارجی یک اسکیت و چرخش کامل در هوا وبازگشت روی لبه خارجی اسکیت دیگر
distance vector protocols
اطلاعات در مورد مسیرهای مختلف شبکه گسترده که توسط rowter برای یافتن کوتاهترین و سریع ترین مسیر ارسال اطلاعات به کارمی رود
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
tone and semitone
پرده ونیم پرده
tringle
چوب پرده میل پرده چوب دیرک
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
read time
زمان اماده شدن اطلاعات زمان در دسترس قرار گرفتن اطلاعات کامپیوتری
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
connection
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
connexions
پروتکل حمل و نقل OIS که حاوی یک روش کاربرای مسیر دادن به اطلاعات اطراف یک شبکه محلی با استفاده از نمودار داده حاوی اطلاعات است
civilian internee information bureau
دفتر اطلاعات غیرنظامیان واردشده به کشور دفتر اطلاعات پناهندگان
data transceiver
دستگاه مبادله اطلاعات دستگاه گیرنده و فرستنده اطلاعات کامپیوتری
defense system aquisition
سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
helps
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
helped
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
help
پیام کمک که حاوی اطلاعات مفید درباره تابع مشخص یا بخشی از برنامه جاری باشد و نه اطلاعات کلی درباره همه برنامه
negative acknowledgement
کاراکتر کنترلی که ترمینال گیرنده در انتقال اطلاعات برای ترمینال فرستنده صادرمیکند تا اعلام کند که یک اشتباه انتقال در اخرین بلوک اطلاعات ارسال شده وجوددارد
windowing
1-عمل تنظیم یک پنجره برای نمایش اطلاعات درصفحه . 2-نمایش یا دستیابی به اطلاعات از طریق پنجره
bandwidth
در شبکه گسترده استفاده میشود و به کاربر اجازه هر مقدار ارسال اطلاعات میدهد و شبکه برای ارسال این مقدار اطلاعات تنظیم شده است
private line
خط خصوصی
subrosa
خصوصی
privates
خصوصی
private
خصوصی
informal
خصوصی
off the record
<idiom>
خصوصی
necessary house
خصوصی
jackes
خصوصی
personal
خصوصی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
party lines
خط خصوصی تلفن
relator
مدعی خصوصی
privatization
خصوصی کردن
privatize
خصوصی کردن
private company
شرکت خصوصی
privatized
خصوصی کردن
private consumption
مصرف خصوصی
private borrowing
استقراض خصوصی
private benefits
منافع خصوصی
closeted
گنجه خصوصی
semiprivate
نیمه خصوصی
closet
گنجه خصوصی
in petto
بطور خصوصی
praivate ownership
مالکیت خصوصی
privatises
خصوصی کردن
special relativity
نسبیت خصوصی
relator
شاکی خصوصی
privatising
خصوصی کردن
private corporation
شرکت خصوصی
private cost
هزینه خصوصی
private debt
بدهی خصوصی
private property
مالکیت خصوصی
proprietary company
شرکت خصوصی
private property
دارائیهای خصوصی
private saving
پس انداز خصوصی
private talk
صحبت خصوصی
private treaty
معامله خصوصی
quasi private
نیمه خصوصی
quasi private
شبه خصوصی
privately leased line
خط اجارهای خصوصی
camarin
نیایشگاه خصوصی
private ownership
مالکیت خصوصی
privatizing
خصوصی کردن
private deed
سند خصوصی
private employees
کارکنان خصوصی
private enterprises
موسسات خصوصی
private institutions
موسسات خصوصی
private finance
مالیه خصوصی
party line
خط خصوصی تلفن
private law
حقوق خصوصی
privatizes
خصوصی کردن
casket
نامه خصوصی
apsidiole
نیایشگاه خصوصی
closeting
گنجه خصوصی
privates
اختصاصی خصوصی
private enterprise
شرکت خصوصی
private enterprise
عمل خصوصی
private tuition
تدریس خصوصی
extra tuition
تدریس خصوصی
private lessons
تدریس خصوصی
private school
اموزشگاه خصوصی
private schools
اموزشگاه خصوصی
privately
بطور خصوصی
very own
<adj.>
خصوصی
[شخصی]
private
اختصاصی خصوصی
tutor
معلم خصوصی
subjective
فاعلی خصوصی
backstage
محرمانه خصوصی
privy
خصوصی محرمانه
off-the-record
محرمانه و خصوصی
private tutoring
[American E]
تدریس خصوصی
off the record
محرمانه و خصوصی
private detective
کاراگاه خصوصی
caskets
نامه خصوصی
tutored
معلم خصوصی
tutors
معلم خصوصی
Citizens' Band
باند خصوصی
pillow talk
حرفهای خصوصی
personal
منقول خصوصی
private eye
کارآگاه خصوصی
private eyes
کارآگاه خصوصی
privatised
خصوصی کردن
closets
گنجه خصوصی
private sector
بخش خصوصی
private agreement
قرارداد خصوصی
private detectives
کاراگاه خصوصی
passkey
کلید خصوصی
private investigator
کاراگاه خصوصی
paticular
خصوصی بابت
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
private rate of discount
نرخ تنزیل خصوصی
sitting in camera
جلسه خصوصی دادگاه
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
private rate of return
نرخ بازده خصوصی
private enterprise
اقتصاد بخش خصوصی
jurists
متخصص حقوق خصوصی
jurist
متخصص حقوق خصوصی
to have private insurance
[cover]
بیمه خصوصی داشتن
tutored
درس خصوصی دادن به
tutorial
درس خصوصی دادن به
tutorials
درس خصوصی دادن به
personal staff
ستاد خصوصی فرمانده
backsides
عقب هر چیزی خصوصی
tutor
درس خصوصی دادن به
pbx
تبادل انشعاب خصوصی
to give private lessons
درس خصوصی دادن
principle of exclusion
در مورد کالاهای خصوصی
curtain lecture
صحبتهای خصوصی زن وشوهر
behind the stage
<adj.>
<adv.>
خصوصی
[اصطلاح مجازی]
backside
عقب هر چیزی خصوصی
tutors
درس خصوصی دادن به
private broadcasting
پخش برنامه خصوصی
private branch exchange
مبادله انشعاب خصوصی
to be privately insured
بیمه خصوصی داشتن
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
IrDA
روش استاندارد برای انتقال اطلاعات از طریق اشعه نوری . برای انتقال اطلاعات در کامپیوترهای قابل حمل یا PDA به یک چاپگر یا صفحه تصویر. برای این منظور کامپیوتر و چاپگر باید پورت IrDA داشته باشند
infra red link
روش استاندارد برای ارسال اطلاعات از اشعه نوری . که اغلب برای انتقال اطلاعات از کامپیوتر متحرک یا چاپگر یا صفحه نمایش به کار می رود. برای استفاده از ین خصوصیت کامپیوتر یا چاپگر باید پورت IrDA داشته باشد
private enterprise
اقتصاد ازاد موسسه خصوصی
marginal net private product
محصول خصوصی نهائی خالص
palor
اطاق برای گفتگو خصوصی
with average
شامل خسارات خصوصی وجزئی
privy purse
اعتبارمخصوص هزینههای خصوصی پادشاه
objectives
علمی و بدون نظر خصوصی
objective
علمی و بدون نظر خصوصی
To have selfish motives . to have an axe to grind.
غرض شخصی ( خصوصی ) داشتن
private international law
حقوق بین الملل خصوصی
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
offstage
خارج از صحنه نمایش درزندگی خصوصی
to keep one's feet on the ground
<idiom>
علمی ماندن و بدون نظر خصوصی
committee
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
committees
هیئت بررسی انجمن جلسه خصوصی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com