Total search result: 201 (21 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
operation |
دستور بعدی برای اجرا را می خوانند |
|
|
Other Matches |
|
fetch |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
fetched |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
fetches |
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند. |
GOSUB |
دستور برنامه نویسی که یک تابع را اجرا میکند و سپس دستور بعدی را برمی گرداند |
discrimination instruction |
دستور برنامه نویسی شرطی که با همراه داشتن محل دستور بعدی که باید اجرا شود و کنترل مستقیم اعمال میکند. |
complete |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completed |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completes |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
completing |
عملی که عملوندهای لازم را بازیابی میکند از حافظه و عمل را انجام میدهد و نتیجه و عملوندها را به حافظه بر می گرداند و دستور بعدی برای اجرا را می خواند |
fetched |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetches |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
fetch |
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود |
multiple |
نتیجه و محل دستور بعدی که باید اجرا شود |
microprogram |
ثباتی که آدرس ریز دستور بعدی که اید اجرا شود را دارد. |
preemptive multitasking |
حالت چندکاره که سیستم عامل یک برنامه را برای مدت زمانی اجرا میکند و پس کنترل را به برنامه بعدی میدهد به طوری که برنامه بعدی وقت پردازنده را نخواهد گرفت |
decisions |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
decision |
دستوربرنامه نویسی شرطی که کنترل را با به همراه داشتن آدرس دستور بعدی که در صورت شرایط ی اجرا میشود مستقیماگ انجام میدهد |
sequences |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
sequence |
ثبات CPU که حاوی آدرس دستور بعدی برای پردازش است |
IAR |
ثباتی در CPU که حاوی محل دستور بعدی برای پردازش است |
skips |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
skip |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
skipped |
دستور کامپیوتر خالی که CPU را به دستور بعدی هدایت میکند |
stepping |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
step |
اجرای برنامه کامپیوتری که در هر لحظه یک دستور اجرا شود و برای رفع اشکال است |
actual address |
دستور نهایی که پس از اعمال تغییرات در دستور ابتدایی اجرا میشود |
basics |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
basic |
دستور تغییر نیافته برنامه که پردازش میشود تا دستور اجرا شدنی بدست آید |
effective |
دستور نتیجهای که پس از تغییر در دستور اصلی اجرا میشود |
simple |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simpler |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
simplest |
وسیله چند رسانهای که نیاز به فایل داده برای اجرا ندارد مثل درایو cd برای اجرا cdهای صوتی |
do nothing instruction |
دستور برنامه نویسی که عملی انجام نمیدهد فقط شمارنده برنامه را به آدرس دستور بعدی افزایش میدهد |
one for one |
که برای هر دستور یا کلمه دستور در زبان یک دستور که ماشین تولید میکند |
branch |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
branches |
دستور برنامه شرطی که محل دستور بعدی در برنامه را مسخص میکند |
one plus one address |
قالب دستور که حاوی محل یک ثبات و محل دستور بعدی باشد |
pre- |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
pre |
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد |
halt |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
halts |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
halted |
وضعیتی که CPU به دستور غلط برسد یا به دستور نیمه برسد که در برنامه اجرا میشود |
runs |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
run |
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد |
fetched |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
fetch |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
fetches |
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند |
PHIGS |
برنامه واسط استاندارد بین نرم افزار و آداپتور گرافیکی که از مجموعهای از دستورات استاندارد برای رسم و تغییر تصاویر دو بعدی و سه بعدی تشکیل شده است |
counter |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
countered |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
countering |
ثبات در CPU که محل دستور بعدی پردازش را دارد |
enforcement order |
دستور اجرا |
obey |
اجرا کردن دستور |
obeys |
اجرا کردن دستور |
obeying |
اجرا کردن دستور |
obeyed |
اجرا کردن دستور |
next instruction register |
ثباتی در CPU که حاوی محل ای است که دستور بعدی باید ذخیره شود |
haze |
تاثیر گرافیکی برای شبیه سازی مه طبیعی برای ایجاد فضای سه بعدی حقیقی تر |
macroinstruction |
دستور برنامه نویسی که به چندین دستور در تابع یا ماکرو برمی گردد. نرم افزار نشر Macromedia Derector برای PC و Macintosh با استفاده از زمان چاپ Lingo |
executing |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executed |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
kill |
دستور توقف کار کامپیوتر در حین اجرا |
kills |
دستور توقف کار کامپیوتر در حین اجرا |
execute |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
executes |
بخشی از حلقه اجرا در حین اجرای دستور |
languages |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
language |
زبانی که برای برنامه نویسی طولانی و پیچیده است که هر دستور نشان دهنده یک دستور کد ماشین است |
caches |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
cache memory |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
cache |
بخشی در حافظه سریع که چند دستور بعدی که باید توسط پردازنده پردازش شوند را مشخص میکند. |
roundest |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
round |
روش سازماندهی استفاده از کامپیوتر توسط چندین کاربر که هر یک آنرا در یک زمان اجرا می کنند و به بعدی می فرستند |
microprogram |
هر دستور زبان اسمبلی کامپیوتر که با زیربرنامه اجرا شود |
op register |
ثباتی که حاوی کد عمل دستور در حال اجرا باشد |
modes |
نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود |
mode |
نوشتن یک دستور که پس از انتخاب دکمهای که به سرخط می رود اجرا میشود |
operation |
بخشی از دستور زبان اسمبلی که حاوی نشانههای کد اجرا باشد |
mesne process |
مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا |
multiphase program |
برنامهای که بیشتر از یک دستور بازیابی پیش از خاتمه اجرا نیاز دارد |
compiler |
اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند |
He is called by this name. |
اورا به این رسم می خوانند |
presumptive instruction |
دستور برنامه تغییر نکرده که پردازش میشود تا دستورات قابل اجرا را بدست آورد |
function |
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار |
functioned |
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار |
functions |
دستور برنامه که اجرا را به یک تابع از پیش تعیین شده می برد یا به یک مجموعه دسورات مرتب نامدار |
stack |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
stacked |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
link |
تعداد دستورات کامپیوتری در برنامه که در هر زمان قابل فراخوانی هستند و کنترل به دستور بعدی به برنامه اصلی برمی گردد |
stacks |
ثبات آدرس که حاوی محل دادهای است که بیشتر استفاده می شوند یا آدرس دستور بعدی که باید پردازش شود |
unmodified instruction |
دستور برنامه که مستقیماگ و بدون تغییرات اجرا میشود تا عملیاتی که باید انجام شود را بدست آورد |
trace |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
traced |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
traces |
برنامه تشخیص که برنامهای که رفع اشکال میشود را اجرا میکند در هر لحظه یک دستور و وضعیته و ثباتها را نمایش میدهد |
mixed school |
اموزشگاه مختلط اموزشگاهی که پسران ودختران با هم درس می خوانند |
fogging |
برای ایجاد فضای سه بعدی طبیعی تر |
n plus one address instruction |
آدرس تشکیل شده و آدرس حاوی آدرس دستور بعدی است |
statements |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
statement |
1-اصط لاح بیان یک دستور یا یک فرآیند. 2-دستور به زبان اصلی که به چندین دستور که ماشین ترجمه میشود |
geometry and rendering |
مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی |
do while |
یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند |
entry |
اولین دستور اجرا شده در تابع فراخوانده شده |
despatched |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
dispatch |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
forms |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
despatching |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
despatches |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
dispatches |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
dispatched |
انتخاب کار بعدی و اماده کردن ان برای پردازش |
formed |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
form |
دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی |
carried |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carrying |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carry |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
carries |
زمان لازم برای انتقال یک رقم وام به موقعیت بزرگتر بعدی |
projecting |
تولید نمایش گرافیکی دو بعدی از یک صفحه سه بعدی تصویر |
takedown |
حذف نوار یا کاغذ یا دیسک از یک وسیله جانبی پس از یک کار و آماده کردن آن برای بعدی |
storing |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |
store |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفادههای بعدی نگهداری می شوند |
stop |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stopping |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stopped |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
stops |
نقط ه تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر در آنجا متوقف می شوند برای دستورات بعدی |
rule [on something] |
دستور [در] [مورد] [برای] موضوعی |
subroutine |
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود |
storage |
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند |
execution |
1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا |
transfer |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transfers |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
transferring |
زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود |
huddling |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
huddles |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
huddle |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
cp |
دستور UNIX برای کپی گرفتن از فایل |
huddled |
جمع شدن برای دریافت دستور و علامات |
undoes |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
undo |
برای برگشتن به وضعیت قبلی , معمولاگ دستور ویرایش |
directory |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
directories |
SO/2 , -MS DOS , UNIX دستور سیستم برای جابجایی یک دایرکتوری |
nothing to the right |
دستور به سکانی برای نگهداشتن سکان به سمت راست |
statement |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
shift |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
machine |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
shifts |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
MDs |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
MD |
دستور DOS برای تولید دایرکتوری جدید در دیسک |
disable |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
hep |
حرف ندا که برای دستور یاامریه به نظامیان بکارمیرود |
disables |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
statements |
دستور برنامه برای کنترل صفر زبان به کامپایلر,.... |
disabling |
دستور به CPU برای نادیده گرفتن سیگنالهای وقفه |
machined |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
machines |
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور |
shifted |
دستور کامپیوتر برای جابجایی محتوای ثبات به چپ یا راست |
executing |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
executes |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
prompt |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
executed |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
mkdir |
دستور DOS برای ایجاد دایرکتوری جدید روی دیسک |
directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
execute |
دستور ابتدایی سیستم عامل برای شروع اجرای برنامه |
prompts |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
prompted |
نشانهای که برای بیان نیاز به یک دستور نمایش داده میشود |
directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
multitasking |
توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان |
set |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
sets |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
setting up |
نقاط تنظیم در یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab می ایستد |
mode |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
modes |
وارد کردن دستور در حالت مستقیم برای شروع اجرای برنامه |
pitch |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
directory |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
pitches |
دستور به وسیله صوتی موجی برای تغییر صورت با فاکتور خاصی |
directories |
در OS/2 , -MS DOS دستور سیستم برای تولید دایرکتوری جدید روی دیسک |
samplers |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
sampler |
مدارالکترونیکی که الگوهای سیگنال را نگهداری میکند وآنها را برای آنالیزهای بعدی ذخیره میکند |
generations |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
shifts |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
generation |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری با استفاده از مدارهای VESI سریع و زبانهای برنامه نویسی قدرتمند برای امکان محاوره افراد |
shift |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
shifted |
روش افزایش کل ترکیب بیتهای ممکن با استفاده از تعدادی بیت برای بیان اینکه آیا کد بعدی باید جای شود یا میز |
fetch |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
automatic |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
fetched |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
kilo |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
kilos |
هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر |
automatics |
توانایی کامپیوتر برای اجرای تعدادی برنامه یا کار بدون دستور زیادی |
fetches |
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه |
venire facias tot matrons |
دستور تشکیل هیات منصفهای از زنان برای زنی که مدعی ابستنی است |
arithmetic |
دستورالعمل برنامه که در آن عملگر عمل مورد نظر را برای اجرا مشخص میکند |
look ahead |
عمل برخی CPUها برای بازیابی دستورات و بررسی آنها پیش از اجرا |
fifth generation computers |
مرحله بعدی طراحی سیستم کامپیوتری که با استفاده از مدارهای سریع VLSI و زبانهای برنامه سازی قدرتمند برای ایجاد امکان محدوده افراد |
tabulation |
نقاط تنظیم در امتداد یک خط که نوک چاپ یا نشانه گر برای هر دستور tab متوقف میشود |
CDs |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
Use this command to send the output to a file instead of to the screen. |
برای فرستادن بازده به یک فایل بجای به صفحه نمایش این دستور را بکار ببرید. |
directives |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
macro |
کلمهای که برای بیان تعدادی دستور یا ساده کردن نوشتن برنامه به کار می رود |
CD |
دستور سیستم در UNIX , DOS-MS برای حرکت دادن شما اطراف ساختار دایرکتوری |
directive |
دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است |
else rule |
قانون منط ق برنامه دریک دستور -IF Then برای اعمال IF دیگر اگر شرط -IF Then برقرار نبود |
pre fetch |
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا |