English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
English Persian
aircraft arresting دستگاه مهار هواپیما
Search result with all words
arresting gear دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
Other Matches
aircraft arresting barrier وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
arresting sheave پل مهار هواپیما
aircraft arresting hook قلاب مهار هواپیما
aircraft arresting complex وسایل مهار هواپیما
barricading مهار هواپیما سد جاده
barricades مهار هواپیما سد جاده
barricaded مهار هواپیما سد جاده
barricade مهار هواپیما سد جاده
tie down مهار هواپیما یا کشتی
aircraft arrestment عملیات مهار هواپیما
arresting sheave ریل و سرسره مهار هواپیما
arresting net stanchion قلاب تور مهار هواپیما
arresting system payout بازده سیستم مهار هواپیما
attitude director indicator دستگاه نشان دهنده عملیات دستگاه هدایت زاویه تقرب هواپیما به باند
hook cable کابل قلاب اتصال مهار هواپیما
arresting system purchase element وسیله ضربه گیر سیستم مهار هواپیما
aircraft arresting reset unit وسیله اماده کردن مجددسیستم مهار هواپیما
tie down وسیله مهار هواپیما در محوطه پارکینگ وسیله بستن
flight control دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
eyelesi دستگاه کنترل خودکار هواپیما
ground controled approach دستگاه فرود خودکار هواپیما
absolute altimeter دستگاه ارتفاع سنج هواپیما
aircraft arresting دستگاه بازدارنده هواپیما ازحرکت
radio approach دستگاه هدایت فرود هواپیما بوسیله بی سیم
teleran دستگاه هدایت هواپیما بوسیله تلویزیون ورادار
quadrantal error اشتباه قرائت دستگاه جهت یاب هواپیما
quadrantal points نقاط یا قطبهای دستگاه جهت یابی هواپیما
controls وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
controlling وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
control وسیله تغییرسمت و مسیر هواپیما دستگاه هدایت موشک
mach trim compensator دستگاه تنظیم حداکثر سرعت هواپیما به طور خودکار
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
altitude azimuth عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
pressure altitude ارتفاع از روی دستگاه فشارسنج هواپیما ارتفاع فشارسنجی
elevation tracking دستگاه تعقیب صعود هواپیما تعقیب صعود یا بالا رفتن
approach end نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
landing gear چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
touchdowns تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
barometric leveling تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
plane director نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
aft قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
air mileage indicator کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
spoiler صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
ties متصل کردن مهار کردن مهار
tie متصل کردن مهار کردن مهار
space charter اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
screwpropeller پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
coordinated turn دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
moment ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
holding point نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
roll in point نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
azimuth indicator شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
transition altitude ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
aprons محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
synchro دستگاه تنظیم تیر خودکارپدافند هوایی دستگاه کنترل اتش سنکرونیزه
meteorograph دستگاه ضبط پدیدههای جوی از قبیل گردباد وابر وغیره دستگاه هواشناسی
rawin دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
transponder فرستنده خودکار صوتی دستگاه کمک ناوبری خودکارموشک دستگاه کشف و رمزخودکار مکالمات
directional gyro indicator دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
troop space جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
semaphore دستگاه مخابره به وسیله پرچم دستگاه علامت ده
prints دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
print دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
all mains set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
ac dc set دستگاه جریان دائم و متناوب دستگاه اونیورسال
printed دستگاه زیراکس دستگاه کپی مواد چاپی
clear way محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
quad density تکنیکی به اندازه چهار برابرچگالی استاندارد یک دستگاه حافظه خاص بر روی هرواحد فضای ان دستگاه اطلاعات ثبت میکند
pulmotor دستگاه تنفس مصنوعی دستگاه اکسیژن
equilibrator دستگاه متعادل کننده دستگاه موازنه
facsimile recorder دستگاه عکاسی رادیویی دستگاه فاسیمیل
compressor دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
compressors دستگاه فشار دستگاه متراکم کننده
halter مهار
halters مهار
chucking مهار
make fast مهار
braced مهار
brace مهار
unbridle بی مهار
restraint مهار
guys مهار
anchors مهار
anchorage مهار
anchoring مهار
anchorages مهار
chainage مهار
anchor مهار
controls مهار
controlling مهار
control مهار
frenum مهار
guide rope مهار
restraints مهار
guy مهار
bond مهار
span مهار
belaying pin مهار
spanned مهار
spanning مهار
bearing rein مهار
spans مهار
go around mode روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
altitude height سطح مبنای اندازه گیری ارتفاع هواپیما ارتفاع هواپیما از سطح مبنا
command speed سرعت تعیین شده هواپیما سرعت پیش بینی شده برای هواپیما
cross brace مهار عرضی
raker تیر مهار
stayband حلقه مهار
sag rod مهار عرضی
chuck مهار کردن
sagrod مهار عرضی
gripping jaw فک مهار کننده
holdfast مهار گیر
chucking مهار کردن
daedman مهار وزنی
span wire سیم مهار
guy wire سیم مهار
foot trap مهار توپ با کف پا
bridling مهار ناو
bridle زنجیر مهار
bridles مهار ناو
bridled زنجیر مهار
tawie سست مهار
electrical shant مهار برقی
drogue مهار چتری
bridled مهار ناو
tie rod میل مهار
stay تکیه مهار
knee brace مهار زانوئی
topping lift مهار بالایی
bridle مهار ناو
stayed تکیه مهار
tractable سست مهار
bridling زنجیر مهار
martingale مهار جلو
angle-tie مهار گوشه
clamped مهار کردن
mooring pendant سیم مهار
anchor pole دیرک مهار
mooring ring حلقه مهار
knee-brace مهار زانویی
clamping مهار کردن
clamps مهار کردن
restrained مهار شده
mooring buoy بویه مهار
bollard تیر مهار
uncontrolled مهار نشده
controlled مهار شده
clamp مهار کردن
bollard میله مهار
bridles زنجیر مهار
mooring line سیم مهار
mooring rope طناب مهار
wiring harness مهار سیم
anchor rod میل مهار
ball control مهار توپ
prony brake مهار پرونی
angle-tie مهار قطری
chucks مهار کردن
mooring swivel مدور مهار
chucked مهار کردن
bollards میله مهار
aircraft block speed سرعت خالص هواپیما سرعت هواپیما از نظرتئوریکی
apparent altitude ارتفاع فاهری هواپیما ارتفاع عملی هواپیما
peripheral device دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
restrains نگهداشتن مهار کردن
escalating از مهار خارج شدن
restrain نگهداشتن مهار کردن
anchored filament افروزه مهار شده
restraining نگهداشتن مهار کردن
forward bow spring طناب مهار کشتی
clamp مهار گیره عقربک
leg trap مهار توپ با ساق پا
escalates از مهار خارج شدن
clamping fixture گیره مهار کننده
mooring line طناب مهار مین
clamps مهار گیره عقربک
clamping sleeve مفصل مهار کننده
chucking automatic مهار کردن خودکار
clamping مهار گیره عقربک
clamped مهار گیره عقربک
escalate از مهار خارج شدن
buoy pendant زنجیر مهار بویه
restraining forces نیروهای مهار کننده
escalated از مهار خارج شدن
moorage محل مهار کشتی
mooring swivel خودگر مهار مین
magnetometer مغناطیس سنج دریایی دستگاه ولت سنج دستگاه تعیین ولتاژ جریان
bolster plate صفحه برای مهار کردن
dragging-piece [مهار تیر شیروانی نبش]
clamping jaw فکهای مهار کننده گیره
ground tackle وسیله مهار کردن قایق
afterbow طناب مهار سینه ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com