Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 120 (7 milliseconds)
English
Persian
long green
دلار کاغذی پشت سبز
Other Matches
buck
دلار
dollars
دلار
dollar
دلار
bucks
دلار
petrodollars
دلار نفتی
eurodollars
دلار اروپایی
thou
یک هزار دلار
grandest
هزار دلار
grander
هزار دلار
grand
هزار دلار
dollar area
منطقه پولی دلار
petrodollars
دلار حاصل ازفروش نفت
accelerated meran
مران شتابان دلار دفاع اسلاو
centi-
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
krona
مسکوک ایسلند و سوئد معادل 6202/0 دلار
cents
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cent
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
cent-
سنت که معادل یک صدم دلار امریکایی است
pulpy
کاغذی
rosette
گل کاغذی
rosettes
گل کاغذی
chartaceous
کاغذی
papery
کاغذی
papyraceous
کاغذی
quartos
ربع کاغذی
quarto
ربع کاغذی
towels
دستمال کاغذی
towel
دستمال کاغذی
yashmak shawl
دستمال کاغذی
Kleenexes
دستمال کاغذی
paper tiger
ببر کاغذی
masking tape
نوارچسب کاغذی
paper tigers
ببر کاغذی
ticker tape
نوار کاغذی
paper plate
بشقاب کاغذی
paper condenser
خازن کاغذی
paper tape reader
نوارخوان کاغذی
paper card
کارت کاغذی
paper chromatography
کروماتوگرافی کاغذی
paper curency
پول کاغذی
paper capacitor
خازن کاغذی
paper blockade
محاصره کاغذی
paper electrophoresis
الکتروفورز کاغذی
lamplighter
چوب یا کاغذی که
paper feed
خورش کاغذی
fish paper
عایق کاغذی
fiduciary currency
پول کاغذی
paper gold
طلای کاغذی
paper tape
نوار کاغذی
Kleenex
دستمال کاغذی
paper money
پول کاغذی
litmus paper
کاغذی که بماده
paper cup
لیوان کاغذی
crown paper
کاغذی که 38/10سانتیمتردر50/80سانتیمترباشد
paper edition of a book
ویرایش با جلد کاغذی
elephant paper
کاغذی که اندازه ان 72 در 56سانتیمتراست
paperback
کتاب جلد کاغذی
paper money
اسکناس پول کاغذی
folding money
اسکناس پول کاغذی
tissue paper
دستمال کاغذی نازک
dust-jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
strip chart recorder
ثبات نوار کاغذی
dust-covers
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
rag paper
کاغذی که ازپارچه بسازند
paperbacks
کتاب جلد کاغذی
paper tape reader
نوار کاغذی خوان
punch paper tape
نوار کاغذی منگنه
dust-jackets
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper tape punch
منگنه کن نوار کاغذی
dust jacket
کاغذی که با ان کتاب را جلدمیکنند
paper currency
اسکناس پول کاغذی
paper tape punch
منگنه نوار کاغذی
punched paper tape
نوار کاغذی منگنه شده
perforated paper tape
نوار کاغذی سوراخ دار
to date a letter forward
کاغذی راتاریخ عقب ترگذاشتن
dust-jackets
جلد کاغذی روی کتاب
dust jacket
جلد کاغذی روی کتاب
dust-jacket
جلد کاغذی روی کتاب
box
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
boxes
جعبه کاغذی یا چوبی یا پلاستیکی
dust-covers
جلد کاغذی روی کتاب
minnesota paper form board
ازمون جااندازی کاغذی مینه سوتا
billhead
کاغذی که شبیه برات چاپی است
sleeve
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
sleeves
پوشش کاغذی یا پلاستیکی برای دیسک مغناطیسی
quaternion
ورق کاغذی که چهار تاه خورده باشد
granite paper
کاغذی که دارای رشته ها و خطوط رنگارنگ میباشد
irredeemable paper money
پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
hornbook
کاغذی که در ان الفباء برای کودکان دبستان می نوشتند
stationery
کاغذی که برای استفاده در چاپگر ساخته شده است
centers
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centered
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centre
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
centred
محل نقاط سوراخ شده اطراف مرکز نواز کاغذی
laid paper
کاغذی که در متن اصلی ان خطوط موازی وجود داشته باشد
center
سوراخ هایی که اطراف مرکز نوار کاغذی پانچ شده اند
parity
شیار روی مغناطیسی یا نوار کاغذی که حاوی بیت پیریتی است
punches
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punch
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
punched
بخشی از نوار کاغذی که حاوی سوراخهایی برای نمایش داده است
edges
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
edge
کارت کاغذی که سوراخ هایی دارد روی یک لبه برای نمایش داده
reperforator
ماشینی که نوار کاغذی را سوراخ میکند ارسال کننده نوارپانچ شده متصل به هم
backgrounds
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
background
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
key
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
bleeds
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
bleed
1-خط چاپ که از لبه کاغذی بیرون می زند 2-صفحه تصویر رنگی که بد تنظیم شده باشد و رنگهای پیکسل ها کم رنگ باشند
perforated tape
نوار کاغذی یا نوار بلند که داده به صورت پانج شده روی آن ذخیره میشود
deflections
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflection
هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
carriage
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
carriages
بخش مکانیکی ماشین تایپ یا چاپگر که کاغذی که باید چاپ شود را به درستی حرکت میکند و محلش را تنظیم میکند
documented
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
document
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
documenting
عمل اسکن کردن متنهای کاغذی برای ایجاد OLR روی محتوای آن و ذخیره سازی آن روی دیسک به طوری که قابل جستجو باشد
reader
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
readers
ماشینی که سوراخهای پانچ شده را روی نوار کاغذی یا سیگنالهای روی نوار مغناطیسی را می خواند
to a. letter
روی نامه عنوان نوشتن نامه نوشتن کاغذی رابعنوان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com