Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (22 milliseconds)
English
Persian
cooling off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
Search result with all words
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
Other Matches
pacific
مسالمت امیز
peaceful
مسالمت امیز
peaceful adjustment of disputes
تصفیه مسالمت امیز
irenic
مسالمت امیز صلح جو
peaceful coexistance
همزیستی مسالمت امیز
pacific settlement
حل مسئلهای از طرق مسالمت امیز
pacific settlement
تسویه نزاع یا مسئلهای به صورت مسالمت امیز
reprisal
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
reprisals
در معنی سیاسی یکی از وسایلی است که دولتهابرای مجبور کردن طرف به حل مسالمت امیز اختلافات به ان متوسل می شوند در این حالت هر دولت روشها واعمال ممکنه را به استثناء عملیات نظامی برای وادارکردن طرف به تسلیم به نظرخود به کار می برد
You need to take care to differentiate between facts and opinions
[ differentiate facts from opinions]
.
شماها باید به فرق بین حقایق و نظرات توجه بکنید
[حقایق را از نظرات تشخیص بدهید]
.
writes
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
write
حافظه موقت برای نگهداری داده برای وسیله ذخیره سازی و وقتی که نوشته میشود.
I am here for a language course
من برای برای یک دوره زبان به اینجا آمدم.
register
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registering
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
registers
ذخیره موقت برای داده دریافتی از حافظ پیش از ارسال به وسیله ورودی وخروجی ذخیره شده در حافظه اصل برای پردازش
swopping
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swaps
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swapped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swopped
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swops
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
swap
فایل ذخیره شده روی دیسک سخت به عنوان فضای ذخیره سازی موقت برای داده درون RAM برای تامین حافظه مجازی
tasks
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
register
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
registers
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
registering
تعدادثباتها یی که برای ذخیره موقت استفاده می شود
task
ذخیره موقت کارهای منتظر برای پردازش
temporary storage
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
scratching
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
intermediate
فضای موقت حافظه برای موضوعاتی که پردازش می شوند
scratched
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratches
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
scratch
فضای حافظه یا فایل برای ذخیره موقت داده
receiver
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
receivers
ثبات ذخیره موقت برای دادههای ورودی پیش از پردازش
register
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registering
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
registers
فضایی در CPU برای ذخیره موقت داده پیش ازپردازش
compensator
ابزاری برای اندازه گیری اختلاف فار بین اجزاء یک نورپلاریزه
concentration cell corrosion
نوعی برخورد که در ان اختلاف پتانسیل الکترودها دراثر اختلاف غلظت یونهاالکترولیت میباشد
buffer
فضایی موقت ذخیره سازی برای دادهای که منتظر پردازش است
false work
تکیه گاههای موقت که برای قابل بندی بتن یا داربستهابکار میرود
working
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
texts
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
text
ثبات ذخیره سازی کامپیوتر موقت فقط برای حروف متن
workings
فضایی از حافظه سریع برای ذخیره موقت داده در استفاده جاری
for a language course
برای یک دوره زبان
sanshifter
واژه توهین امیز برای نفردونده جلویی
scratchpad
فضای کاری یا محلی با حافظه سریع برای ذخیره موقت داده جاری
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای اینکه داده وارد یا خارج شود
list
فضای ذخیره سازی موقت در قالب LIFO برای لیست از موضوعات داده
azimuth deviation
اختلاف گرای نجومی اختلاف سمت هواپیما
suspension of arms
اعلام اتش بس موقت یا تعلیق موقت حالت جنگی
in the short term
<adv.>
برای دوره کوتاه مدت
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای داده که در حافظه اصلی خوانده یا نوشته شود
save
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saved
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
saves
محل ذخیره سازی موقت درحافظه اصلی که برای ثباتها و داده کنترلی به کارمی رود
pre fetch
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
to enrol
[oneself]
for a course
خود را برای دوره ای نام نویسی کردن
buffer
فضای ذخیره سازی موقت برای وسیلهای که دادهای دریافت کرده ولی آماده پردازش نیست
protempore
موقت شاغل مقامی بطور موقت
design
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
designs
نظرات و موضوعات مربوطه در یک مدار
blocked
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
block
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
machined
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
blocks
یک دوره مسابقه بیلیارد برای رسیدن به امتیاز معین
machine
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
machines
کمترین دوره زمانی CPU برای اجرای یک دستور
flowchart
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
flow diagram
صفحه پلاستیکی با نشانههای بریده شده موقت برای اجازه دادن به نشانه ها تا به آسانی و به سرعت رسم شوند
atomistic evalution
ارزیابی نظرات افراد در موردتبلیغات یک محصول
provident fund
وجوه متراکم شده برای تامین مالی دوره بازنشستگی
troop test
ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
sergeanty
انجام خدمات مختلف در دوره ملوک الطوایفی برای تملک تیول
civil disobedience
مقاومت منفی و مسالمت آمیز
leap frog test
و داده می نویسد و می خواندن و برای بررسی اختلاف مقایسه میکند تا تمام محل ها بررسی شوند
check firing
فرمان اتش بس موقت برای بازرسی مانع اتش
rat race
عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
holding area
منطقه لنگرگاه موقت در روی دریا منطقه توقف موقت کشتیها
softer
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
IRQ
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
soft
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
softest
نوشتار ذخیره شده روی دیسک که قابل بارشدن یا ارسال به چاپگر برای ذخیره در حافظه موقت یا RAM است
In the short term, it may be wiser to sacrifice profit in favour of turnover.
برای دوره کوتاه مدت مصلحت دیده می شود که سود را به نفع فروش فدا دهند.
kluge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
kludge
1-تصحیح موقت نرم افزاری که خوب نوشته شده یا خطای تایپ . 2-سخت افزاری که فقط برای نشان دادن به کار می رود
backing
رسانه ذخیره سازی موقت که داده روی آن قابل ضبط است پیش از اینکه پردازش شود یا پس از پردازش و برای باز یابی
dead
دوره زمانی بین دو رویداد که هیج اتفاقی نمیافتد برای اطمینان از اینکه باهم برخورد نخواهند داشت
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
free air anomaly
اختلاف نیروی جاذبه زمین اختلاف جاذبه ازاد
cellars
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
cellar
محل ذخیره سازی موقت داده یا ثبات یا کارها که موضوعات برای درج و حذف به صورت Lifo عمل می کنند یعنی اولی که می آید آخر از همه سرویس می گیرد
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
antagonistic
خصومت امیز رقابت امیز
trickiest
خدعه امیز مهارت امیز
tricky
خدعه امیز مهارت امیز
trickier
خدعه امیز مهارت امیز
suasive
ترغیب امیز تحریک امیز
expostulatory
سرزنش امیز تعرض امیز
admonitory
نصیحت امیز توبیخ امیز
incriminatory
تهمت امیز اتهام امیز
gratulant
تهنیت امیز تبریک امیز
pre
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
pre-
دستورات خوانده شده و ذخیره شده در یک صف کوتاه موقت در CPU که حاوی دستورات بعدی برای پردازش است و سرعت اجرا را افزایش میدهد
temporary storage
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
check
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checked
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
checks
حافظه موقت برای داده دریافت شده پی از بررسی آن در برابر داده دریافت شده از طریق مسیر یا راه دیگر
rug names
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
callmness
ارامش
pacification
ارامش
calm
: ارامش
calming
: ارامش
calmest
: ارامش
peaceableness
ارامش
equilibrium
ارامش
sedateness
ارامش
calmer
: ارامش
calmed
: ارامش
composure
ارامش
sedately
با ارامش
ataraxy
ارامش
peace
ارامش
placidity
ارامش
quietness
ارامش
imperturbability
ارامش
peacefulness
ارامش
peaceably
با ارامش
imperturbation
ارامش
imperturbableness
ارامش
serenity
ارامش
calmness
ارامش
serenely
با ارامش
quietude
ارامش
quiescence
ارامش
calms
: ارامش
impassiveness
ارامش
stillness
ارامش
messages
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
message
نرم افزاری که پیام پستی جدید را موقت ذخیره میکند و پس به مقصد اصلی ارسال میکند. در برخی برنامههای کاربردی پست الکترونیکی چندین عامل ارسال داده وجود دارند هر یک برای یک نوع روش .
holding anchorage
لنگر موقت در روی دریا یابندرگاه توقف موقت در روی دریا
social peace
ارامش اجتماعی
ataraxia
ارامش درون
ataraxia
ارامش قلب
taciturnity
سکوت ارامش
tranquility
ارامش اسودگی
quietest
ارامش سکون
staidness
ارامش پایداری
pacifist
ارامش طلب
quiet
ارامش سکون
lull
ارامش سکون
silenced
سکوت ارامش
p was restored in the country
ارامش درکشوربرقرارشد
silences
سکوت ارامش
day of rest
روز ارامش
peace breaker
ارامش بهم زن
silencing
سکوت ارامش
pacificist
ارامش طلب
impact basin
حوضچه ارامش
quietism
ارامش گرایی
silence
سکوت ارامش
tranquillity
ارامش اسودگی
lulls
ارامش سکون
lulling
ارامش سکون
resting pool
حوضچه ارامش
lulled
ارامش سکون
he seeks rest but finds none
ارامش میجویدولی
soothing
ارامش بخش
composedness
ارامی- ارامش- اسودگی
cisterns
حوضچه ارامش منبع
pacifism
ارامش طلبی صلحجویی
cistern
حوضچه ارامش منبع
impassivity
ارامش پوست کلفتی
solace
مایه تسلی ارامش
pacificism
ارامش طلبی صلحجویی
mitigatory
مایه کاهش یا ارامش
breaches of the peace
بهم زدن ارامش عمومی
hush
ارامش دادن مخفی نگاهداشتن
breach of the peace
بهم زدن ارامش عمومی
difference in northing
اختلاف عرض جغرافیایی اختلاف عرض
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
implacably
از روی سختی یا سنگدلی چنانکه ارامش نپذیرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
disagreements
اختلاف
disagreement
اختلاف
defferential
اختلاف
quarrelled
اختلاف
quarrelling
اختلاف
quarrels
اختلاف
discrepancy
اختلاف
quarreling
اختلاف
versatility
اختلاف
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com