Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
English
Persian
one brick wall
دیوار یک اجره
Search result with all words
half brick wall
دیوار نیم اجره
Other Matches
partition wall
دیوار میانی دیوار وسط دیوار بین دو فضا
counter fert
دیوار یا تیری که برای محافظت و استحکام در پشت دیوار ساخته میشود
murage
مالیاتی که بابت دیوار کشی شهری یا تعمیر دیوار ان بگیرند
common wall
دیوار تقسیم دیوار جلوگیری از اتش سوزی
retaining wall
دیوار نگهبان دیوار محافظ
adjacent
نزدیک دیوار به دیوار
fence
دیوار
wall
دیوار
walls have ears
دیوار
bulwark
دیوار
bulwarks
دیوار
walls
دیوار
enclosure wall
دیوار بر
f. with the woll
دیوار
face wall
دیوار بر
fences
دیوار
wellhead
سر دیوار
wall-to-wall
از دیوار به دیوار
partition
دیوار
partitions
دیوار
counter-scrap
دیوار
coping
سر دیوار
cope
سر دیوار
alignment frontage
بر دیوار
curtains
دیوار
bulkhead
دیوار
bulkheads
دیوار
abutment
دیوار پشتیبان
gravity wall
دیوار وزنی
gable wall
دیوار لچکی
batter of a wall
میل دیوار
mason up
ساختن دیوار
cavity walls
دیوار دو جداره
guide bank
دیوار هادی سد
an interstice in a wall
ترک در دیوار
load bearing wall
دیوار حمال
interior wall
دیوار داخلی
inwall
دیوار گرفتن
key wall
دیوار اب بند
load bearing wall
دیوار باربر
batter of a wall
شیب دیوار
bearing wall
دیوار بارگیر
bearing wall
دیوار باربر
cobwall
دیوار کاهگلی
counterfort
دیوار تکیه
cross wall
دیوار همبر
curtain wall
دیوار پردهای
cut off
دیوار اببند
cut off wall
دیوار جداکننده
decorated wall
دیوار تزیینی
clay wall
دیوار چینه
septate
دیوار دار
cranny
شکاف دیوار
dike
دیوار مانع
counterfort
دیوار تقویتی
front wall
دیوار جلو
gable wall
دیوار سنتوری
common wall
دیوار مشترک
thickness of a wall
ضخامت دیوار
allering
کنگره دیوار
conservative wall
دیوار باغچه
weephole
ابرو دیوار
weephole
راه اب در دیوار
wall paint
رنگ دیوار
wall opening
روزنه دیوار
wall lining
اندود دیوار
wall lining
پوشش دیوار
bailey
دیوار بیرونی
batter of wall
میل دیوار
load-bearing
دیوار باربر
load-bearing wall
دیوار حمال
lie-by
تو رفتگی دیوار
hollow walls
دیوار دو جداره
dwarf wall
دیوار نیمه
bay
فرورفتگی دیوار
wall insulator
عایق دیوار
vallation
دیوار خاکی
tow brick wall
دیوار دواجره
retaining wall
دیوار حائل
render a wall
استرکشی دیوار
rear wall
دیوار پشت
quay wall
دیوار بارانداز
partition wall
دیوار تیغه
panel wall
اگین دیوار
outwall
دیوار بیرونی
outer wall
دیوار خارجی
non load bearing wall
دیوار تیغه
retaining wall
دیوار ضامن
sea dike
دیوار ساحلی
tow brick wall
دیوار دو اجری
thickness of a wall
کلفتی دیوار
the pictures on the wall
ی روی دیوار
spine wall
دیوار اساسی
sleeper wall
دیوار کرسی
sidewall
دیوار پهلویی
side wall
دیوار پهلویی
shear wall
دیوار برشی
seawall
دیوار یا سد دریایی
non bearing wall
دیوار تیغه
cavity walls
دیوار صندوقهای
petard
بمب دیوار کن
embankments
دیوار خاکی
mural
دیوار نما
murals
دیوار نما
quay
دیوار ساحلی
quays
دیوار ساحلی
enclosure
دیوار حصارکشی
enclosures
دیوار حصارکشی
cordon
سرپوش دیوار
niche
تو رفتگی در دیوار
niches
تو رفتگی در دیوار
coping
قرنیس دیوار
party walls
دیوار مشترک
party wall
دیوار مشترک
poster
دیوار کوب
sonic boom
دیوار صوتی
embankment
دیوار خاکی
sonic booms
دیوار صوتی
cordons
سرپوش دیوار
cavity wall
دیوار دو جداره
cavity wall
دیوار صندوقهای
partitions
دیوار تیغه
posters
دیوار کوب
partition
دیوار تیغه
bracket
طاقچه دیوار کوب
semidetached
دارای یک دیوار حائل
walls
تیغه کشیدن دیوار
rockery
دیوار کوه نما
wall
تیغه کشیدن دیوار
to deaden a wall
عایق کردن دیوار
to deafen a wall
عایق کردن دیوار
baffle
دیوار ارام کننده
to encircle with a wall
دیوار یا چینه کشیدن
toe wall
دیوار پای خاکریز
sea dike
دیوار کنار اب دریا
sconce mirror
اینه دیوار کوب
our next neighhbour
همسایه دیوار بدیوارما
pile planking
دیوار سپر فولادی
pinup
ویژه نصب به دیوار
facings
روکش محافظ دیوار
to lean against the wall
به دیوار تکیه دادن
rock work
دیوار کوه نما
rockeries
دیوار کوه نما
baffled
دیوار ارام کننده
row stack
فاصله اماد از دیوار
sacrp
دیوار درونی خندق
sanbar
دیوار شنی ساحلی
scarp
دیوار درونی خندق
toss ball against a wall
تمرین ابشار با دیوار
adjoining
همجوار دیوار بدیوار
wailing wall
دیوار قدیمی اورشلیم
dragon-bracket
طاقچه دیوار کوب
cut-splay
[گوشه کج آجر در دیوار]
electrical outlet
پریز روی دیوار
point
[wall socket]
[British]
پریز روی دیوار
power outlet
پریز روی دیوار
counter-fort
[شمع پشتیبان دیوار]
socket
[wall socket]
پریز روی دیوار
My head hit the wall.
سرم خورد به دیوار
bracket
[ستون نگهدارنده دیوار]
abamurus
[مستحک کننده دیوار]
ha-ha
دیوار فرو رفته
as white as a sheet
<idiom>
سفید مثل گچ دیوار
buttress
دیوار پشت بند
wall entrance
عبور از داخل دیوار
buttressing
دیوار پشت بند
buttressing
شمع پشتیبان دیوار
buttresses
دیوار پشت بند
buttresses
شمع پشتیبان دیوار
buttressed
دیوار پشت بند
wall socket
پریز روی دیوار
buttressed
شمع پشتیبان دیوار
baffles
دیوار ارام کننده
baffling
دیوار ارام کننده
buttress
شمع پشتیبان دیوار
To stick a poster on the wall.
اعلان به دیوار چسباندن
aumbry
[تورفتگی در دیوار کلیسا]
flare wall
دیوار حائل خاکریز پل
lining of the wall
پوشش روی دیوار
screens
دیوار تخته حفاظ
screening, screenings
دیوار تخته حفاظ
approach parapets
جان پناه دیوار
bench wall
دیوار تکیه گاه
bell's bund
دیوار هدایت کننده اب
immurement
در دیوار قرار دادن
mural
واقع برروی دیوار
facing
روکش محافظ دیوار
dutch stonewall
دیوار سنگی هلندی
earth retaining wall
دیوار پشت بند
screened
دیوار تخته حفاظ
earth retaining wall
دیوار نگهبان خاک
screen
دیوار تخته حفاظ
effective thickness of a wall
ضخامت موثر دیوار
front wall
دیوار مقابل اسکواش
fresco a wall
دیوار سفید کرده را
bracket light
چراغ دیوار کوب
abutment
بست دیوار نزدیکی
cross wall
دیوار پلهای عرضی
murals
واقع برروی دیوار
fire wall
دیوار اتش بند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com