English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (6 milliseconds)
English Persian
cyclic reactance راکتانس حلقهای
Other Matches
line reactance راکتانس خط
reactance راکتانس
inductive reactance راکتانس القایی
inductive reactance راکتانس سلفی
reactance factor ضریب راکتانس
input reactance راکتانس اولیه
synchronous reactance راکتانس همزمان
reactance tube لامپ راکتانس
net reactance راکتانس خالص
protective reactor راکتانس محافظ
capacitive reactance راکتانس فرفیتی
capacitive reactance راکتانس خازنی
condensive reactance راکتانس خازن
electrode reactance راکتانس الکترد
asynchronous reactance راکتانس ناهمزمان
areolar حلقهای
armillary حلقهای
gyrate حلقهای
cricoid حلقهای
annular حلقهای
ring cartilage حلقهای
gyrating حلقهای
gyrates حلقهای
gyrated حلقهای
ring tailed دم حلقهای
loop structure ساختار حلقهای
metamerism تشکیل حلقهای
cyclic impedance ناگذرایی حلقهای
parrel طناب حلقهای
girdle حلقهای بریدن
loop sling بند حلقهای
loop antenna انتن حلقهای
quasi cyclic شبه حلقهای
extracyclic برون حلقهای
cyclic compound ترکیب حلقهای
cyclic admittance گذرایی حلقهای
cyc;ization حلقهای شدن
girdles حلقهای بریدن
girdling حلقهای بریدن
tricyclic drugs داروهای سه حلقهای
ring counter شمارنده حلقهای
girdled حلقهای بریدن
ring structure ساختار حلقهای
ring network شبکه حلقهای
cycloalkanes الکانهای حلقهای
closed chain زنجیر حلقهای
bicyclic compound ترکیب دو حلقهای
bicyclo compound ترکیب دو حلقهای
ring shift تغییر مکان حلقهای
infinite حلقهای که خروج ندارد.
macrocyclic effect اثر درشت حلقهای
macrocyclic musks مشکهای درشت حلقهای
multireel file پرونده چند حلقهای
token ring network شبکه نشانه حلقهای
ring sight شکاف درجه حلقهای یا دایرهای
link belt نوار حلقهای جداشونده فشنگ
key-rings حلقهای که بدان کلید می اویزند
dehydrocyclization حلقهای شدن با هیدروژن زدایی
inner loop حلقهای درون حلقه دیگر
fused ring system سیستم حلقهای جوش خورده
key-ring حلقهای که بدان کلید می اویزند
multireel sorting مرتب کردن چند حلقهای
nose ring حلقهای که به بینی گاومیزنند تا بدان اورابکشند
cyclic کد حلقهای که مربوط به اعداد دهدهی میشود
ringthe bull بازی ای که دران حلقهای راپرتاب میکنندتابه قلابی بیاویزد
metameric در وزن و ترکیب برابر و درخواص شیمیایی دگرگون حلقهای
discs حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
disc حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
vorticel جانور ذره بینی حلقهای شکل که در اب ایستاده زندگی میکند
counter دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
loops حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
looped حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
loop حلقهای که انتها ندارد مگر اینکه برنامه متوقف شود
messages تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
message تعداد بیتهایی که یک پیام را نگه می دارند و در یک شبکه حلقهای می چرخند
countered دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
countering دو مسیر سیگنال که در دو جهت مخالف ارسال میشوداطراف شبکه حلقهای
self- حلقهای که هر محل یا دستیابی ثبات را در حین اجرا به محلی که بودند بر می گرداند
Cambridge ring استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
commutator سری هادیهایی که بصورت شعاعی از یکدیگر جدا شده وبصورت حلقهای دور تا دورشفت گردنده ژنراتور قرارگرفته اند
do while یک دستور برنامه نویسی زبان سطح بالا که تا موقعی که شرایط معینی وجود داشته باشد دستورالعملهای حلقهای را اجرا میکند
net ball یکجور توپ بازی که توپ بایداز حلقهای که توری درزیران گذاشته اندردشود
spanning tree روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
flying head نوک خواندن / نوشتن دیسک سخت که به صورت حلقهای است و بالای سطح دیسک چرخان قرار دارد
jack ring حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
polycyclic چند حلقهای چند دوری
early token release در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com