Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 195 (10 milliseconds)
English
Persian
communication and electronics
رسته مخابرات و الکترونیک
Other Matches
signal
رسته مخابرات
signal corps
رسته مخابرات
signaled
رسته مخابرات
signalled
رسته مخابرات
profession of arms
شناخت رسته ها اشنایی با رسته ها
communication operation instructions (co
دستور کار مخابرات دستورالعمل مخابرات
Corp
رسته
duty branch
رسته
branches
رسته
branch
رسته
arm
رسته
guild
رسته
guilds
رسته
conifer
رسته درختانی
class
رسته گروه
duty branch
رسته خدمتی
artillery
رسته توپخانه
artillery branch
رسته توپخانه
conifers
رسته درختانی
ordnance
رسته اردنانس
armor
رسته زرهی
artillery corps
رسته توپخانه
acrogenous
از انتها رسته
basic branch
رسته اولیه
classing
رسته گروه
classes
رسته گروه
overgrown
فزون رسته
veterinary corps
رسته دامپزشکی
categorization
رسته بندی
combat arms
رسته رزمی
classed
رسته گروه
infantry
رسته پیاده نظام
no branch
شغل بدون رسته
medical badge
علامت رسته پزشکی
quartermasters
رسته سررشته داری
combat support arms
رسته پشتیبانی رزمی
field officer
افسر رسته رزمی
quartermaster
رسته سررشته داری
divisions
بخش رسته تقسیم کردن
division
بخش رسته تقسیم کردن
division officer
فرمانده قسمت افسر رسته
no branch
شغلی که احتیاج به رسته تخصصی ندارد
electronics
الکترونیک
electronic
الکترونیک
dielectric
دی الکترونیک
microelectronics
ریز الکترونیک
integrate electronics
الکترونیک مجتمع
industrial electronic
الکترونیک صنعتی
electronic warfare
جنگ الکترونیک
electronic engineer
کارشناس الکترونیک
gaseous electronics
الکترونیک گازی
electron optics
نورشناخت الکترونیک
avionics
الکترونیک هواپیمایی
electronic engineer
مهندس الکترونیک
electronics
علم الکترونیک الکترونشناسی
electronic
الکترونیکی مربوط به الکترونیک
accumulator
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
power pack
باتری
[مهندسی برق یا الکترونیک]
power point
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
convenience outlet
[American]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
electrical outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
iec
کمیسیون بین المللی الکترونیک
outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
point
[wall socket]
[British]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
power outlet
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
socket
[wall socket]
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
receptacle
پریز
[الکترونیک یا مهندسی برق]
output
[of a circuit or device]
خروجی
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
communication
مخابرات
electric communication
مخابرات
photovoltaic cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
eia
Association ElectronicIndustries سازمان صنایع الکترونیک
to plug
متصل کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
faulty connection
رابطه اشتباه
[الکترونیک مهندسی برق]
solar cell
سلول خورشیدی
[الکترونیک مهندسی برق]
aviationelectronic
بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
marking panel
پرده مخابرات
interphone
مخابرات داخلی
panels
پرده مخابرات
subscriber line
خط مشترک
[مخابرات]
communications
ارتباط و مخابرات
telecommunication technique
تکنیک مخابرات
telecommunication network
شبکه مخابرات
signal panel
پرده مخابرات
signal corps
قسمت مخابرات
signal communications
ارتباط و مخابرات
signal center
مرکز مخابرات
intercom
مخابرات داخلی
signal axis
محور مخابرات
radiographic
مخابرات رادیویی
panel
پرده مخابرات
telecommunication traffic
ترافیک مخابرات
panel code
کد پرده مخابرات
signal bridge
پل مخابرات ناو
telecommunications
مخابرات تلگرافی
data link
محور مخابرات
transmission
مخابرات ارسال
communication theory
تئوری مخابرات
communication technician
تکنیسین مخابرات
communication receiver
گیرنده مخابرات
transmission
مخابره مخابرات
communication center
مرکز مخابرات
transmissions
مخابره مخابرات
communication engineering
مهندسی مخابرات
communication engineer
مهندس مخابرات
transmissions
مخابرات ارسال
intercoms
مخابرات داخلی
communication
ارتباط و مخابرات
deep discharge
تخلیه الکتریکی عمیق
[مهندسی برق یا الکترونیک]
to tap
ولتاژ مشخص کردن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
to tap
وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
decay time
زمان کاهش یک پالس الکترونیک به 1/0 قله موج
guarded output
خروجی حفاظ دار
[مهندسی برق]
[الکترونیک]
cordless
[cordless telephone]
تلفن بی سیم
[مخابرات]
digital subscriber line
[DSL]
خط مشترک دیجیتال
[مخابرات ]
cordless phone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless telephone
تلفن بی سیم
[مخابرات]
signalled
علایم مخابراتی مخابرات
intercepting
نفوذکردن در شبکه مخابرات
intercept
نفوذکردن در شبکه مخابرات
panel
پرده شبکه مخابرات
area signal center
مرکز مخابرات منطقه
intercommunication
مخابرات داخلی یکان
master station
پست اصلی مخابرات
strangle
در مخابرات یعنی دستگاه
signaled
علایم مخابراتی مخابرات
panels
پرده شبکه مخابرات
communication network
شبکه ارتباط و مخابرات
communication chief
رئیس مخابرات یکان
signal operation instruction
دستور کار مخابرات
intercepts
نفوذکردن در شبکه مخابرات
standing operating procedures
روش جاری مخابرات
signal
علایم مخابراتی مخابرات
communication technician
تعمیر کارفنی مخابرات
intercepted
نفوذکردن در شبکه مخابرات
helio
ایینه ویژه مخابرات
institute of electrical and
society engineerscomputer electronicsانجمن کامپیوتری مهندسین برق و الکترونیک
opto electronics
تکنولوژی مربوط به مجتمع سازی دانش نور و الکترونیک
to tap
با پایانه در وسط مداراتصال دادن
[الکترونیک یا مهندسی برق]
teletypewriter
دستگاه تایپ مخابرات تلگرافی
cryptofacility
تاسیسات مربوط به مخابرات رمز
cordless phone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless
[cordless telephone]
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
cordless telephone
گوشی تلفن بی سیم
[مخابرات]
phone extension
شماره تلفن فرعی
[مخابرات]
wigway
ارتباط و مخابرات به وسیله پرچم
sign off
علایم ختم مخابرات یامکالمات
asymmetric digital subscriber line
[ADSL]
خط مشترک دیجیتال نامتقارن
[مخابرات ]
spring loaded
فنری کلید ناپایدار در مخابرات
power
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powers
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
fits units with ... connection
مناسب برای دستگاه هایی با اتصال ...
[الکترونیک مهندسی برق]
powering
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
powered
خاموش کردن منبع الکتریسیته کامپیوتر یا قطعه الکترونیک دیگر
ieee
Electronics and ofElectrical Institute Engineers موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک
tele communication
مخابرات تلفنی وغیره ازمسافات دور
radiograph
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
radiographs
پیام رادیوتلگرافی فرستادن مخابرات رادیویی
cryptocompromise
تولید خطر برای مخابرات رمز
communication deception
گول زدن دشمن در ارتباط و مخابرات
demodulate
از مخابرات رادیویی مطالب رمزی کشف کردن
lights out
علائم مخابرات بوسیله نور هنگام خاموشی
loran
تعیین خط سیر هواپیمایاکشتی بوسیله مخابرات رادیویی
iee /s 00
مشخصه یک استاندارد که توسط موسسه مهندسین الکتریسیته و الکترونیک ساخته شده است
high bit-rate digital subscriber line
[HDSL]
خط مشترک دیجیتال برای نرخ بیت بالا
[مخابرات ]
burn out
گرمای زیادی یا استفاده نادرست که باعث میشود یک مدار الکترونیک یا وسیله متوقف شود
teleprinter
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
teleprinters
تله تایپ ماشین ثبت مخابرات تلگرافی دور نویس
phonopore
اسبابی که بوسیله ان مخابرات تلفنی را ازتوی سیم تلگراف می گذراند
recycles
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycle
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling
برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
dial up line
خط تلفن معمولی که میتواندبه عنوان دست دستگاه فرستنده در مخابرات استفاده شود
powers
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powering
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
powered
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
power
واحد انرژی در الکترونیک معادل ضرب ولتاژ و جریان با واحد وات
electronic jamming
تولید پارازیت در دستگاههای الکترونیک پخش پارازیت الکترونیکی
engineered
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineer
قسمت مهندسی رسته مهندسی
engineers
قسمت مهندسی رسته مهندسی
air branch
قسمت هوایی رسته هوایی
switching
مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
bionics
مطالعه سیستمهای زنده به منظور ارتباط دادن ویژگی هاو اعمال انها به توسعه سخت افزار مکانیکی و الکترونیکی کاربرد علم بیولوژی درمهندسی الکترونیک و سایرعلوم مهندسی
track telling
ارتباط و مخابرات بین هواپیمای شناسایی و سیستم کنترل و ردگیری زمینی مبادله اخبار و اطلاعات ردگیری و تعقیب هدف
G.
استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
communication engineering
تکنیک مخابرات تکنیک جریان ضعیف
axis of signal communication
محور ارتباط و مخابرات محور ارتباطات
paged address
مدار منطقی الکترونیک که ترجمه بین آدرس منطقی مربوطه به صفحه کاغذ و آدرس واقعی فیزیکی که مراجعه شده است را بر عهده دارد
financed
رسته دارایی دارایی
finances
رسته دارایی دارایی
financing
رسته دارایی دارایی
finance
رسته دارایی دارایی
private automatic branch exchange
یک سیستم تلفن سوئیچینگ خودکار خصوصی که در یک شرکت مخابرات تلفنی رافراهم می اورد و انتقال مکالمه ها را به درون شبکه تلفن عمومی یا خارج از ان کنترل میکند
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com