English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (7 milliseconds)
English Persian
fill رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
fills رسم یک فضای بسته با یک رنگ یا سایر
Other Matches
bin storage space فضای انبار قطعات بسته بندی نشده فضای انبار قطعات روباز
shed space فضای بسته چند تونله محوطه چند تونله
formulas الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formula الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
formulae الگویی در برنامه صفحه گسترده برای یافتن یک مقدار در خانهای از داده در سایر خانه ها با استفاده از همان فرمول در سایر خانه ها با مترجم فرمول
packets بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packet بخشی از router شبکه که زمان ارسال بسته داده به مقصد را مشخص میکند بسته به مسیر انتخابی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
child window پنجره کوچکتر نمیتواند از مرز پنجره بزرگتر خارج شود و وقتی پنجره اصلی بسته است آن هم بسته میشود
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
multicast packet بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
ullage فضای خالی داخل محفظه سوخت موشک فضای بازداخل محفظه سوخت
slated items مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
other <adj.> سایر
other people سایر مردم
Other means of transport سایر وسایل نقلیه
head توپی کامل و سایر متعلقات
leader درباره سایر رکوردهای فایل
ceteris paribus ثابت بودن سایر شرایط
leaders درباره سایر رکوردهای فایل
highlighted جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
exhaustable resources زغال سنگ و سایر مواد کانی
inert که با سایر مواد شیمیایی کار نمیکند
highlights جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
purer پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
naves سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
FMS ربات و سایر وسایل خودکار در تولید
nave سالن کلیسا یا سایر سالنهای بزرگ
highlight جدا کردن بخشی از متن از سایر آن
purest پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
pure پاکیزه یا ترکیب نشده با سایر چیزها
negative diheral تمایل بال یا سایر ایرفویلهابطرف پایین
priorities شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
He is the best physician as physicians go. نسبت به سایر پزشکان از همه بهتر است
holding company شرکتی که سایر شرکتها را تحت کنترل دارد
priority شینالی به کامپیوتر که از سایر کارها پیش می گیرد
babbles اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
c استفاده مشابه از کامپیوتر و سایر اجزا در فرآیند
babbled اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
babble اختلال در سایر منابع که با یک سیگنال بیان میشود
book message نامهای که سایر گیرندگان دران قید نمیشود
root بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
departmental LAN چاپگرها و سایر منابع اشتراکی استفاده کنند
breakers وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
breaker وسیله که با قط ع برق سایر اجزا را محافظت میکند
roots بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
aerospace projection operations عملیات مخصوص گسترش منطقه فضای هوایی عملیات مخصوص توسعه منطقه فضای هوایی
office of the future ارتباطات داده و سایر تکنولوژیهای الکترونیکی بعمل می اورد
casing جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
casings جعبه پوشش که کامپیوتر و سایر اجزا در آن قرار دارند
electronic سیستم ارسال پیام و دریافت آن از سایر کاربران شبکه
e mail سیستم ارسال و دریافت پیام از سایر کاربران شبکه
opening hours ساعاتی که بانک، کتابخانه و سایر مراکز باز می شود.
pan germanism نظریه مبتنی بر برتری نژاد اریایی ژرمنی بر سایر نژادها
flexible استفاده از ماشین CNC , ربات یا سایر وسایل خودکار در تولید
interrogatory مجموعه سوالاتی که از شهودیا سایر اطراف دعوی در یک دادگاه میشود
identity matrix ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
chip خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
fraud دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
desk accessories وسائل کاری که به هنگام استفاده از سایر اسناد قابل دسترس است
interrupt سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
frauds دزدی داده یا استفاده نادرست یا سایر جرم های مربوط به کامپیوتر
chips خرده فلزی که قابل رویت که از موتور یا سایر دستگاههاجدا شده باشد
pound محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounded محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
pounding محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
names کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
interrupts سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
interrupting سیگنال وقفه با تقدم بالا که نمیتواند پس از سایر دستورات انجام شود
pounds محل محصور برای نگهداری گله یا سایر اموال توقیف شده
name کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
benchmarks نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
billon الیاژی از طلا ونقره یامس یا قلع ویا سایر فلزات کم ارزش
form ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
CBMS استفاده از یک سیستم کامپیوتری برای دریافت و ارسال پیام ها از سایر کاربران
forms ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
diagnostic قطعهای که حاوی مدارهایی برای بررسی سایر مدارها یا قط عات است
formed ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
benchmark نشانهای در اندیس که مهم است و قابل مقایسه با سایر نشانه هاست
enterprises سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
optical اشبعه لیزر و سایر منابع نور برای داده به صورت پاسهای نوری
outdent خطی از متن که نسبت به سایر خطوط یک پاراگراف بیشتر به سمت چپ بسط می یابد
anti- سوئیچی که در حین کار مودم از زنگ زدن سایر تلفن ها جلوگیری میکند
machined یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
buffer مدار که سیستم را از آسیب ورودی سایر مدارها یا وسایل جانبی حفظ میکند
machines یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
machine یری را تقلید می کنند و حاوی دلایل اولیه و سایر خصوصیات انسان هستند
enterprise سازمانی که کار یا گروهی ازکارهای مربوط به سایر نقاط جهان را انجام میدهد
linkages نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
comdex نمایشگاه بازرگانی کامپیوترهای بزرگ در امریکا و سایر کشورها کامدکس processing Data municationand
main مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
bandpass filter فیلتر الکترونیکی که به فرکانسهای خالص اجازه عبور میدهد و سایر فرکانسها را ترد میکند
linkage نرم افزار مخصوص که بخشهای کد برنامه را با توابع کتابخانه یا سایر کدها متصل میکند
adjunct register ثبات بیت که در آن بیتهای ابتدایی اطلاعات کنترلی و سایر بیتها در اختیار برنامه است
calculate فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
calculated فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
out of step دو یا چند سری پالسهای دیجیتال یا سایر پدیدههای ناپیوسته با فرکانسهای یکسان که در زمانهای متفاون رخ میدهند
calculates فیلدی در یک رکورد پایگاه داده ها که حاوی نتیجه محاسبه انجام شده روی سایر فیلدهاست
basic روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
opens آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
collator ماشینی که برای تلفیق و ادغام مجموعه کارتها یا سایر اسناد در یک رشته متوالی بکار می رود
gums رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
opened آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
gumming رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
gummed رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
proprietary file format روش ذخیره سازی داده ساخت یک شرکت برای محصولاتش که با سایر محصولات سازگار نیست
gum رسوبات غلیظی که در بنزین وبندرت در سایر سوختهای هیدروکربنی عمدتا در اثراکسیداسیون تدریجی بوجودمی اید
open آماده سازی فایل پیش از دستیابی یا ویرایش یا تراکنش روی سایر رکوردهای ذخیره شده
aerodynamics شاخهای از علوم در موردتولید نیروها در اثر حرکت سطوح و اشکال مختلف درهوا یا سایر گازها
advisory lock قفلی که فرآیند روی یک قسمت از فایل می گذارد تا سایر فرآیندها به آن داده دستیابی نداشته باشند
basics روش استاندارد ذخیره سازی داده روی دیسک تا سایر کامپیوتر ها هم بتوانند استفاده کنند
centralized امکانات پردازش داده که در یک محل متمرکز و قابل دستیابی توسط سایر کاربران انجام می شوند
altar-rail [نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
emitter coupled logic طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
common carrier شرکتی دولتی که تلفن تلگراف و سایر امکانات مخابراتی را جهت عموم تهیه میکند حامل مشترک
lacuna فضای خالی
vacuumed فضای تهی
vacuum فضای تهی
cavities فضای مجوف
phase space فضای فازی
cavity فضای خالی
cavity فضای مجوف
free space فضای ازاد
fornix فضای مجوف
airspace فضای هوایی
floorage فضای صحن
opened فضای باز
psychological space فضای روانی
floor space فضای اشکوب
reflector space فضای بازتابی
clearance فضای بازی
vacuuming فضای تهی
vacuums فضای تهی
biosphere فضای زیست
lebensraum فضای حیاتی
life space فضای زیست
image space فضای تصویر
cellarage فضای زیرزمین
bad break فضای خالی
hollow space فضای توخالی
boot فضای ترانک
gross space فضای کلی
open area فضای ازاد
atmospheric environement فضای جوی
opens فضای باز
out of door فضای ازاد
out of doors فضای ازاد
free space فضای خالی
cavities فضای خالی
campuses فضای باز
phase space فضای فاز
spaces فضای خالی
masks پوشاندن فضای
coordination sphere فضای کوئوردیناسیون
vacuity فضای خالی
aerospace فضای هوایی
subspace فضای فرعی
aerospace فضای ماوراء جو
work space فضای دایر
acceleration space فضای شتاب
deep space فضای سه بعدی
expanse فضای زیاد
expanses فضای زیاد
dead space فضای مرده
covered space فضای پوشیده
danger space فضای خطرناک
campus فضای باز
open فضای باز
workspace فضای کاری
clearance فضای بیکار
void فضای خالی
mask پوشاندن فضای
eucleadian space فضای اقلیدسی
covered space فضای سر پوشیده
cylinder capacity فضای سیلندر
space فضای خالی
dead space فضای راکد
coroutine بخشی از برنامه یا تابع که داده را عبور میدهد و سایر توابع همروند را کنترل میکند سپس متوقف میشود
number cruncher یک برنامه یا کامپیوتر که برای انجام مقادیر بزرگی ازمحاسبه و سایر دستکاریهای عددی طراحی شده است محاسبه
commonest داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
sequences ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
sequence ترتیبی که شماره کاربر, کلمه رمز و سایر کدهای مجاز وارد می شوند تابه سیستم دستیابی شود
commoners داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
common داده یا دستور برنامه به صورت استاندارد که توسط سایر پردازنده ها یا کامپیوتر هاو مفسر ها قابل فهم است
catcher space فضای اوسیلاسیون زای
crookes dark space فضای تاریک کاتد
buncher space فضای تحمیل سرعتی
hair space فضای باریکی درچاپ
interstaller space فضای بین- ستارهای
crookes dark space فضای تاریک هیتورف
hittorf dark space فضای تاریک کاتد
cathode dark space فضای تاریک کاتد
cathode glow فضای روشن کاتد
hittorf dark space فضای تاریک هیتورف
atmospheres فضای اطراف هرجسمی
floor space occupied فضای مورد نیاز
fanfare نمایش در فضای باز
vector space فضای خطی [ریاضی]
linear space فضای خطی [ریاضی]
foresheets فضای جلوی قایق
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com