Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
English
Persian
automatic toss
روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
Search result with all words
double
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
doubled up
دومین تیر پرتاب شده از یک اسلحه نیم خودکار
command ejection
پرتاب کابین خلبان با فرمان سیستم پرتاب خودکار کابین
goldie
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
Other Matches
automating
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automates
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate
بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
synchroreceiver
دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction
تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
one plus one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
one and one
جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop
پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
delivery groups
مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
pentathlons
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlon
مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
throws
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
ballistics
مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
throw
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
throwing
ناگه وازا پرتاب وزنه پرتاب چکش
automatic programming
روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
submachinegun
مسلسل خودکار یانیمه خودکار
autoloader
اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatics
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic
خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check
کنترل خودکار بررسی خودکار
automatic pilots
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilot
وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
battery control central
مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking
سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
provisional ball
گویی که به علت گم شدن یاخروج گوی قبلی از محدوده مورد استفاده قرار میگیردگویی که هنگام پرتاب شدن پرتاب قبلی خطا یا مورداعتراض بوده
refire time
زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
automated teller machine
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
deathlon
مسابقه دهگانه شامل دو001 متر و دو 004 طول ودو 0051 متر و دو 011 متربا مانع و پرش طول و پرتاب دیسک و پرش با نیزه و پتاب نیزه و پرتاب وزنه و پرش ارتفاع
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
delivery error
اشتباه پرتاب اشتباه در سیستم پرتاب
gyro pilot
سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic coding
برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
weapon delivery
پرتاب جنگ افزار یا وسیله پرتاب جنگ افزار
ball pens
خودکار ها
ballpoints
خودکار ها
ballpens
خودکار ها
ballpoint pens
خودکار ها
automaticity
خودکار
automatic
خودکار
mechnical
خودکار
self acting
خودکار
automatics
خودکار
automatous
خودکار
pen
خودکار
autonomic
خودکار
automatic pipet
پی پت خودکار
unmanned
خودکار
auyomated
خودکار
automotive
خودکار
unattended
خودکار
preset
خودکار
self-starter
خودکار
self-starters
خودکار
tosses
پرتاب
shoving
پرتاب
shying
پرتاب
put
پرتاب
tossing
پرتاب
shy
پرتاب
puts
پرتاب
tossed
پرتاب
throw
پرتاب
shies
پرتاب
shied
پرتاب
putting
پرتاب
shyest
پرتاب
shyer
پرتاب
toss
پرتاب
jets
پرتاب
jetting
پرتاب
jetted
پرتاب
detrusion
پرتاب
jet
پرتاب
launched
پرتاب
hurl
پرتاب
launches
پرتاب
hurls
پرتاب
hurled
پرتاب
launching
پرتاب
pitch
پرتاب
pitches
پرتاب
launch
پرتاب
jaculation
پرتاب
shove
پرتاب
throws
پرتاب
throwing
پرتاب
shoves
پرتاب
shoved
پرتاب
automaton
ماشین خودکار
automatism
بطور خودکار
automatic door switch
کلید خودکار در
systematic
خودکار سیستماتیک
automatons
ماشین خودکار
automatization
خودکار شدن
automata
ماشینهای خودکار
automatic weapon
سلاح خودکار
sub-machine guns
تیربار خودکار
automatic rifle
توپ خودکار
automatic rifle
تفنگ خودکار
automatic drop
اتصال خودکار
automatic fire
اتش خودکار
automatic fire
تیراندازی خودکار
automatic flasher
چشمکزن خودکار
automatic focusing
تمرکز خودکار
automatic regulation
تنظیم خودکار
automatic interrupt
قطع خودکار
automatic loader
بارکن خودکار
automatic record changer
گرام خودکار
automatic machine
دستگاه خودکار
automatic mechanism
مکانیزم خودکار
semiautomatic
نیمه خودکار
flashgun
فلاش خودکار
self destroying
منفجرشونده خودکار
semi automatic
نیم خودکار
sub-machine gun
تیربار خودکار
door switch
کلید خودکار در
automatic tuning
میزانساز خودکار
automatic treatment
تسویه خودکار
automatic titrator
تیترکننده خودکار
automatic interrupt
وقفه خودکار
automatic throttle
ساسات خودکار
automatic testing
ازمایش خودکار
automatic telephone system
تلفن خودکار
automatic telephone
تلفن خودکار
flashguns
فلاش خودکار
automatic steering device
سکان خودکار
self test
ازمایش خودکار
mechanically
بطور خودکار
mechanical sawmill
اره خودکار
player piano
پیانو خودکار
automatic
دستگاه خودکار
automatic bass compensation
بمرسان خودکار
automatic behavior
رفتار خودکار
robot
دستگاه خودکار
repeating firearm
اسلحه خودکار
automatic buret
بورت خودکار
automatic carriage
تعویض خودکار
ball point pen
قلم خودکار
automatics
دستگاه خودکار
push botton
وسایل خودکار
auto starter
استارت خودکار
autofeather
فدر خودکار
autogenous welding
جوشکاری خودکار
crane track
جرثقیل خودکار
power steering
فرمان خودکار
cutout
فیوز خودکار
automatic balance
ترازوی خودکار
coach screw
پیچ خودکار
automated office
دفتر خودکار
automatic aiming
تعقیب خودکار
automatic tracking
تعقیب خودکار
autotrack
تعقیب خودکار
automatic control
کنترل خودکار
automatic check
مقابله خودکار
automatic check
ازمایش خودکار
automated
خودکار کردن
autosave
ضبط خودکار
auyomated
خودکار شده
automates
خودکار کردن
automating
خودکار کردن
automatic controller
مراقب خودکار
autotype
چاپ خودکار
automation
خودکار سازی
automation
اتوماسیون خودکار
automatic computer
کامپیوتر خودکار
autotrace
اثر خودکار
automatic cutout
قطع خودکار
automation
خودکار کردن
robots
دستگاه خودکار
automatization
خودکار کردن
full automatic
تماما" خودکار
automatic circuit breaker
مدارشکن خودکار
automatically
بطور خودکار
automate
خودکار کردن
self loading
پرشونده خودکار
fully automatic
کاملا" خودکار
automatize
خودکار کردن
pelt
پرتاب کردن
tilts
شتاب پرتاب
forward cast
پرتاب نخ ماهیگیری
skeet
پرتاب کردن
jettison
پرتاب کردن
fired
پرتاب راکت
arm thrust
پرتاب دست
jettisons
پرتاب کردن
fling
افکندن پرتاب
jettisoning
پرتاب کردن
flinging
افکندن پرتاب
flings
افکندن پرتاب
foul line
خط پرتاب ازاد
jettisoned
پرتاب کردن
pelts
پرتاب کردن
tilt
شتاب پرتاب
free throw
پرتاب ازاد
tilted
شتاب پرتاب
shoving
پرتاب شدن
shoves
پرتاب شدن
thrusting
پرتاب کردن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com