English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
dependum angle زاویه ته دنده
Other Matches
ungear از دنده بیرون انداختن بی دنده کردن
spur gear دنده مهمیزی دنده خاردار
pinions دنده پینیون دنده لایتناهی
pinion دنده پینیون دنده لایتناهی
pinioning دنده پینیون دنده لایتناهی
epicyclic transmission یک یاچند چرخ دنده که در داخل یاخارج چرخ دنده دیگری حرکت می کنند
graduated circle of an alidade دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
longitudinal dihedral اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
rougher دنده دنده کننده
loss angle زاویه تلف زاویه تلفات
angle of repose زاویه تعادل زاویه ارامش
angle of rotation زاویه دوران زاویه چرخش
angle of convergence زاویه تقرب زاویه پارالاکس
declination زاویه انحراف زاویه میل
entering angle زاویه ورودی زاویه دخول
bombing angle زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
oil gear جعبه دنده برقی و هیدرولیکی دستگاه جعبه دنده روغنی برقی
constant angle arch dam بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
sprocket دنده چرخ زنجیرخور چرخ دنده
angle offset method روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
lied زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lie زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
apogee زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle زاویه راسی هدف زاویه راسی
strict یک دنده
gears دنده
hard-nosed یک دنده
stricter یک دنده
slat دنده ها
spare ribs سر دنده
strictest یک دنده
geared دنده
drives دنده
drive دنده
gear دنده
costa دنده
rib دنده
geap دنده
dependum ته دنده
slats دنده ها
angle of traverse زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
angle of arrival زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
grid magnatic angle زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
geared چرخ دنده
rib گوشت دنده
threads دنده پیچ
wheelwork چرخ دنده
stave دنده بشکه
longitudinal دنده طولی
frame دنده عرضی
worm gear دنده مارپیچی
toothed wheel چرخ دنده
gear چرخ دنده
thread دنده پیچ
top radius گردی سر دنده
transmissions جعبه دنده
cogs دنده چرخ
cog دنده چرخ
rib دنده میله
transmission جعبه دنده
gear جعبه دنده
geared جعبه دنده
bevel gear دنده کرامویل
bevel gear دنده مورب
bendix دنده استارت
bendix دنده بندیکس
gear level دسته دنده
gear wheel چرخ دنده
high speed دنده سریع
gear cutter دنده تراش
gear case جعبه دنده
cramwheel دنده کرامویل
drive mechanism جعبه دنده
external thread دنده خارجی
cogwheel چرخ دنده
french chop گوشت دنده
spareribs گوشت دنده
gear box جعبه دنده
jackshaft دنده عقب
jackshaft دنده دو در اتومبیل
gearboxes جعبه دنده
gearbox جعبه دنده
transmission case جعبه دنده
gears جعبه دنده
gears چرخ دنده
gearing جعبه دنده
steering gear دنده سکان
laticostate دنده پهن
low gear دنده کندکن
pinwheel چرخ دنده
planetary gear دنده خورشیدی
shifting lever دسته دنده
sprocket دنده زنجیر
spur gear دنده ملخی
steering gear دنده فرمان
cramwheel دنده مخروطی
cogged wheel چرخ دنده
sheaths تیزی دنده
chop گوشت دنده
worm gear دنده مورب
cross-rib دنده ی قوس
gearshifts دنده عوض کن
gearshifts میله دنده
gearshift دنده عوض کن
gearshift میله دنده
ribbed دنده دار
pinion جرخ دنده
timber دنده عرضی
pinions جرخ دنده
cog wheel چرخ دنده
grooved دنده دار
pinioning جرخ دنده
sheath تیزی دنده
stick shift دسته دنده
cogged wheels چرخ دنده ها
cog wheels چرخ دنده ها
cogwheels چرخ دنده ها
gearwheels چرخ دنده ها
gear wheels چرخ دنده ها
ratchet دنده جغجغه ای
gearwheel چرخ دنده
reverse gear دنده معکوس
cog [cogwheel] چرخ دنده
reverse gears دنده معکوس
steering gear جعبه دنده فرمان
gear case پوسته جعبه دنده
sawtooth wave موج دنده ارهای
short ribs گوشت با استخوان دنده
bevel gearing گیربکس دنده مخروطی
riblet انتهای دنده گوسفند
gear change box جعبه تعویض دنده
magnetic gear shift دسته دنده مغناطیسی
step up gear چرخ دنده افزاینده
nut چرخ دنده ساعت
ratchets ضامن چرخ دنده
gear cutting دنده تراشی [مهندسی]
gears پوشش دنده دار
starter gear ring چرخ دنده استارتر
gear friction اصطکاک چرخ دنده
bevel gear drive جعبه دنده مخروطی
bevel gear چرخ دنده مخروطی
gear stick دسته دنده اتومبیل
cross-springer [دنده اریب در طاق]
grub screw میله دنده دار
he broke his rib or something دنده منده اش شکست
helical gear چرخ دنده حلزونی
spiral gear چرخ دنده حلزونی
it serves him right دنده اش هم نرم شود
high gear دنده قوی خودرو
gear lever دسته دنده اتومبیل
pull gear چرخ دنده بالابر
gear shift دسته دنده اتومبیل
hoisting gear چرخ دنده بالابر
gearbox position وضعیت جعبه دنده
pair of gears زوج چرخ دنده
reduction gear چرخ دنده کاهنده
rachet ضامن چرخ دنده
quick change gearbox جعبه دنده نورتون
gear in درگیری دو چرخ دنده
precostal واقع در پیش دنده ها
gear quadrant ماهک جعبه دنده
planetary gear چرخ دنده سیارهای
planetary gear جعبه دنده خورشیدی
gear ratio نسبت چره دنده ها
gear transmission ratio نسبت دنده گیربکس
four gear drive گیربکس چهار دنده
ratchet ضامن چرخ دنده
inside thread دنده داخلی قلاویز
wracked چرخ دنده دار
pinion چرخ دنده جناحی
transmission grease گریس جعبه دنده
transmission oil روغن جعبه دنده
rib هرچیز شبیه دنده
gear پوشش دنده دار
gear box جعبه دنده گیرباکس
worm gear چرخ دنده حلزونی
rib دنده دار کردن
racked چرخ دنده دار
transmission gear چرخ دنده انتقال
pinions چرخ دنده جناحی
compasition gear چرخ دنده مرکب
racks چرخ دنده دار
pinioning چرخ دنده جناحی
wracks چرخ دنده دار
pinion دنده هرزه گرد
sun gear چرخ دنده خورشیدی
pinions دنده هرزه گرد
tricostate سه دندهای دارای سه دنده
rack چرخ دنده دار
controlled stick steering دسته دنده خودکار
driving gear چرخ دنده محرک
get up on the wrong side of the bed <idiom> از دنده چپ بلند شدن
geared پوشش دنده دار
differential gear دنده عقب اتومبیل
gear assembly مجموعه چرخ دنده ها
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com