Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3 milliseconds)
English
Persian
hinterland
زمین پشت ساحل
hinterlands
زمین پشت ساحل
Other Matches
beach marker
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
ship to shore
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement
عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore
بطرف ساحل جلو ساحل
approach lane
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
clown
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge
هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return
انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clowned
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns
دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
pancakes
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis
گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake
در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
inductive earthing
زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
hercules
نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field
قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
regulus
نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave
برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
off side
سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
honest john
نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
nap of the earth
از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian
ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up
از هم جدا شدن
[پوسته زمین]
[زمین شناسی]
geognosy
زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
perelotok
زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
rolling terrain
زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
styx
نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeants
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant
گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
littoral
ساحل
coasts
ساحل
brae
ساحل
shore
ساحل
shores
ساحل
beached
ساحل
beaches
ساحل
beach
ساحل
ashore
به ساحل
causey
ساحل
bank
ساحل
sea shore
ساحل
coast
ساحل
banks
ساحل
landside
ساحل
rivage
ساحل
covenant runing with land
شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
riparian
ساحل رودخانه زی
hard beach
ساحل مستحکم
bank protection
ساحل داری
near shore
نزدیک به ساحل
beaches
زدن به ساحل
land combat
نبرد در ساحل
bank revetment
پوشش ساحل
beaches
ساحل شنی
backshore
ساحل جزرو مد
in-
نزدیک ساحل
seacoast
ساحل دریا
shore
ساحل دریا
beach
ساحل شنی
shoreline
خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines
خط ساحل یا خط ساحلی
coast guardsman
ساحل بان
sandbank
ساحل شنی
in
نزدیک ساحل
beached
زدن به ساحل
backshore beach
ساحل جزرو مد
beached
ساحل شنی
shore
کرانه ساحل
sandbanks
ساحل شنی
sea coast
ساحل دریا
beach
زدن به ساحل
bankside
شیب ساحل
stethe
ساحل رودخانه
coastwards
بطرف ساحل
river line
خط ساحل رودخانه
coastwards
درامتداد ساحل
attack group
گروه تک به ساحل
coastward
بطرف ساحل
coastwise
درطول ساحل
river bank
ساحل رودخانه
shores
ساحل دریا
river banks
ساحل رودخانه
low lander
ساحل نشین
beach party
تیم ساحل
shores
کرانه ساحل
coastward
درامتداد ساحل
basegram
پیام از ساحل
back beach
ساحل جزرو مد
onshore
واقع در ساحل
on shore
روی ساحل
seashore
ساحل دریا
seashores
ساحل دریا
shore duty
خدمت ساحل
coral reef
ساحل مرجانی
offshore
دور از ساحل
inshore
به طرف ساحل
offshore
از جانب ساحل
no man's land
زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
contour flying
پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
pershing
موشک زمین به زمین پرشینگ
redstone
موشک زمین به زمین رداستون
pervious ground
زمین تراوا زمین نفوذپذیر
lacrosse
نوعی موشک زمین به زمین
biosphere
قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
bank line
نخ ماهیگیری وصل به ساحل
riverain
ساکن ساحل رودخانه
retract
دور شدن از ساحل
retracted
دور شدن از ساحل
retracting
دور شدن از ساحل
ashore
بکنار بطرف ساحل
retracts
دور شدن از ساحل
landing beach
ساحل پیاده شدن
lee shore
ساحل در معرض باد
Ivory Coast
کشور ساحل عاج
insides
موج نزدیک ساحل
inside
موج نزدیک ساحل
shoring
پیاده شدن در ساحل
bars
خور پیشرفتگی اب به ساحل
roadstead
لنگرگاه دور از ساحل
coast defence
سازمان پدافنداز ساحل
waterside
متعلق به کناردریا ساحل
put out
از ساحل عازم شدن
coast in point
نقطه ورود به ساحل
bank angle
زاویه شیب ساحل
shelf
سراشیب ساحل دریا
near bank
ساحل نزدیک رودخانه
the waves beats or the shore
امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore
خوردن امواج به ساحل
seebreeze
باد از دریا به ساحل
bar
خور پیشرفتگی اب به ساحل
little john
موشک هانست جان کوچک نوعی موشک زمین به زمین توپخانه
talik
زمین غیر یخ زده در مناطق یخ زده یا در روی لایه منجمد زمین
contour flight
پرواز سینه مال از روی عوارض زمین پرواز در مسیرعوارض زمین
landing forces
نیروها پیاده شونده به ساحل
banks
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
offshore winds
بادخشکی بادهای دور از ساحل
landing attack
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
bank
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
debarkation net
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
beaching gear
وسایل به ساحل کشیدن ناو
skate boat
قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
foreshores
لبه جلوی ساحل دریا
foreshore
لبه جلوی ساحل دریا
cay
ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
to wash something up
بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something ashore
بکنار ساحل شستن چیزی
surf cast
قلاب اندازی از ساحل در موج
coasting
کشتی رانی در طول ساحل
shore break
موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
dropped
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drops
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
dropping
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
drop
گل پس از چرخیدن روی حلقه بسکتبال به زمین انداختن انداختن گوی گلف به سوراخ به زمین انداختن توپ پس ازبل گرفتن
mooring
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
coast in point
نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
beachheads
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
barrier reef
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
beachhead
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
offshore
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
point break
موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
liberty man
ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
shore duty
ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
council of entent
ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
landings
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
landing
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
straight off
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
alighting area
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
critical point
نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
permafrost
لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
wharfs
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
jolly boat
قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
landing attack
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
soups
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
dune
خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
wharf
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
soup
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
mooring line
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
coastal refraction
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
landing party
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
camp-shedding
[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
approach line
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
wharves
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
bank protection
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
hard-up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
painters
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hard up
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
bollards
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
barrier light
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
bollard
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
scylla
صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
painter
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
geomagnetism
نیروی اهن ربایی زمین نیروی جاذبه زمین
topography
نگارش عوارض زمین نشان دادن عوارض زمین
transfer area
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
touchdown
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
touchdowns
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com