English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
prestel سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Other Matches
telesoftware نرم افزاری که سرویس را از داده تصویری یا متن راه دور می گیرد
Conservative Party یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
common low سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
blow up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-ups تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
blow-up تغییر یک شکل از یک قالب تصویری کوچکتر به یک قالب تصویری بزرگتر
broadband ISDN سرویس ارسال داده سریع که به داده و صوت اجازه ارسال در یک شبکه گسترده میدهد در حال حاضر سیستمهای Asynchronous Transfer Mode Multimegabit Data Services دو نوع از این سرویس هستند
let سرویس خطا سرویس بد
lets سرویس خطا سرویس بد
letting سرویس خطا سرویس بد
lob serve سرویس قوسدار بلند سرویس هوایی قوسدار
faults خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
fault خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
faulted خطای پا در سرویس خطای سرویس اسکواش خطای پرش اسبدوانی
anglian انگلستان
England انگلستان
locarno treaty انگلستان
big five انگلستان
central treaty organization انگلستان
king of england پادشاه انگلستان
the united kingdom انگلستان وایرلند
Englishwomen اهل انگلستان
anglophobe بیمناک از انگلستان
Church of England کلیسای انگلستان
Englishwoman اهل انگلستان
north country انگلستان شمالی
yorkshire ایالت یورکشایردرشمال انگلستان
pavilion باشگاه بازیگران در انگلستان
rennet مایه سیب انگلستان
pavilions باشگاه بازیگران در انگلستان
the middlands استانهای مرکزی انگلستان
bcs انجمن کامپیوتر در انگلستان
jockey club باشگاه سوارکاران انگلستان
his britannic majesty اعلیحضرت پادشاه انگلستان
welsher اهل استان ولز انگلستان
welcher اهل استان ولز انگلستان
Midlands ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
MI5 بخش 5 اطلاعات ارتش انگلستان
MI6 بخش 6 اطلاعات ارتش انگلستان
stuart خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
foot guards پیاده نظام های انگلستان
Welsh اهل استان ولز انگلستان
lord chief justice رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
f.a cup جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
longbows کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
trade follows the flag تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
longbow کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
Elizabethan architecture معماری دوره ملکه الیزابت [انگلستان]
anglophobe کسی که از انگلستان بیم وتنفر دارد
Cornish وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
britishism لغت یا لهجه یا زبانزد ویژه انگلستان
gin-palace [خانه عمومی مزین شده در انگلستان]
oaks مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
derby مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
derbies مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
videoed تصویری
videoing تصویری
video تصویری
videos تصویری
pictorial تصویری
picture writing خط تصویری
projective تصویری
pictograph خط تصویری
figurative تصویری
tourist trophy مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
wilton نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
one thousand guineas مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
ashes جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
bale [نام نوعی مقبره در کاتس وود انگلستان]
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) . اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
high pheasant تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
picture graph نمودار تصویری
facsimiles پست تصویری
an abstract term تعبیر تصویری
facsimile پست تصویری
pictorial tests ازمونهای تصویری
pictograph نمودار تصویری
image sinusoidally تابیدگی تصویری
hieroglyphs حروف تصویری
hieroglyph حروف تصویری
non figurative غیر تصویری
video monitor مانیتور تصویری
video terminal ترمینال تصویری
video terminal پایانه تصویری
visual page صفحه تصویری
picture processing پردازش تصویری
visual scanner پیماینده تصویری
video ram RA بصری یا تصویری
projection formula فرمول تصویری
videotext متن تصویری
ikons نماد تصویری
icons نماد تصویری
icon نماد تصویری
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
big five پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
noctule یکجور شب کور در انگلستان که از همه شبکورهای دیگران کشوربزرگتراست
English style [نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
land's end دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
faxing نمابرد پست تصویری
object oriented تصویری که از بردارهای تعریف
faxes نمابرد پست تصویری
faxed نمابرد پست تصویری
pixel نقطه عنصر تصویری
video amplifier تقویت کننده تصویری
fax نمابرد پست تصویری
pictorial وسایل تصویری یا تصویرنهایی
block diagram نمایش تصویری سیستمها
self portrait تصویری که نقاش از خودبکشد
video game machine ماشین بازی تصویری
video display unit واحد نمایش تصویری
video digitizer دیجیتالی کننده تصویری
self-portraits تصویری که نقاش از خودبکشد
pictograph نشان یا علائم تصویری
video display terminal ترمینال نمایش تصویری
self-portrait تصویری که نقاش از خودبکشد
Georgian architecture معماری جرجی [در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
Gothic Revival [سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
picture frustration test ازمون ناکامی سنج تصویری
blip تصویری بر روی صفحه رادار
reproduction [of a recording] [audio, video] پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
blips تصویری بر روی صفحه رادار
walker cup مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
the big three ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
gradus فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
first class cricket مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
symbol نشانه یا تصویری که معرف چیزی است
blurred تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blurs تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blur تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
blurring تصویری که لبه ها و رنگهایش واضح نیستند
halftone عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftones عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
camera lucida دستگاهی که تصویری رابزرگ کرده و منعکس می سازد
phototypesetter حروف چینی نوری حروفچین تصویری تصویرپرداز
Videotex تحویل اطلاعات خانگی الکترونیکی متن تصویری
laced window [مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
relating to business <adj.> تجاری
commerical تجاری
commercial تجاری
mercantile تجاری
business <adj.> تجاری
corporate [commercial] <adj.> تجاری
commercial <adj.> تجاری
for-profit <adj.> تجاری
Doom [نمایش تصویری از آخرین قضاوت عیسی مسیح در کلیسا]
d. of death تصویری که دسته مردم راازپست وبلند نشان میدهد
d. of macabre تصویری که دسته مردن راازپست و بلند نشان میدهد
gouache عکس و تصویری که با رنگ کاری فوق بدست اید
in خط سرویس
in- خط سرویس
centermark خط سرویس
service سرویس
assistance dog سگ سرویس
medical response dog سگ سرویس
service line خط سرویس
serviced سرویس
service dog سگ سرویس
after sales service سرویس
trade price قیمت تجاری
trade restriction محدودیت تجاری
commercial marine کشتی تجاری
argosy کشتی تجاری
balance of trade موازنه تجاری
business failure شکست تجاری
franchise حق اشتراک تجاری
commercial relations مناسبات تجاری
balance of trade تراز تجاری
business cycle دور تجاری
commercial area منطقه تجاری
commercial attache وابسته تجاری
commercial company شرکت تجاری
instrument of commerce سند تجاری
commerical language زبان تجاری
memorandum of association شرکتنامه تجاری
market freedom ازادی تجاری
factorship نمایندگی تجاری
trade barriers موانع تجاری
business mechines ماشینهای تجاری
management group ائتلاف تجاری
trade balance موازنه تجاری
business enterprise بنگاه تجاری
trade mark علامت تجاری
business failure ناکامی تجاری
business graphics گرافیکهای تجاری
business inventories موجودی تجاری
trade discount تخفیف تجاری
trade cycle دور تجاری
trade credit اعتبار تجاری
trade barrier ممانعت تجاری
commercials اگهیهای تجاری
trademark مارک تجاری
trademarks مارک تجاری
trade name اسم تجاری
trade names اسم تجاری
trade fair نمایشگاه تجاری
trade fairs نمایشگاه تجاری
businesses شرکت تجاری
deal توافق تجاری
deals توافق تجاری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com