English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
saddle bronc riding سواری بر اسب وحشی برای 01 ثانیه
Other Matches
bareback riding سواری بدون زین برای 8ثانیه بر اسب وحشی
charreada سواری مکزیکی اسب وحشی
fibre distributed data interface II استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال داده مگابایت در ثانیه است . ولی میتواند بخشی از پهنای باند را به کانال آنالوگ کیلو بیت در ثانیه برای داده صوتی یا تصویری اختصاص دهد
fractional T روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
constants ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
constant ROM-DC که با سرعت مشخصی می چرخد اندازه هر یک از فریمهای داده روی دیسک برای بدست آوردن یک داده با قاعده برای خارج شدن یک فریم در ثانیه تغییر میکند
junk surf امواج نامناسب برای موج سواری
this ground rides soft این زمین برای سواری نرم است
time fire مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
m مگابیت در ثانیه . تعداد میلیون بیتهای ارسالی در ثانیه
stall برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
stalling برای چند لحظه ازسرعت موج سواری کاستن
skim board تخته گرد یا مربع مستطیل برای موج سواری در اب کم عمق
guns تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
gun تخته بزرگ وسنگین موج سواری برای موجهای سنگین
kilo هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
kilos هزار دستور برناه که هر ثانیه پردازش می شوند برای بررسی توان کامپیوتر
brutify وحشی یا حیوان صفت کردن وحشی شدن
mflops یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
fibre که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fiber که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
fibres که برای ارسال سیگنال نوری روی سافت طولانی استفاده میشود. این نوع فیبر پهنای باند تا حد گیگا بیت در ثانیه دارد و برای شبکههای تلفنی با سافت طولانی استفاده میشود
cycle per second سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
wild fowl مرغان وحشی پرندگان وحشی
PRI خط وط ارتباطی ISDN با کارایی بالا که کانالهای جدای B را که می توانند پالسهای چند کیلوبایت در ثانیه را روی کانال D برای ارسال سیگنال و کنترل
fibre distributed data interface استاندارد ANSI پیشرفته برای شبکههای سریع که از کابل فیبر نوری استفاده میکند و نرخ ارسال دده مگابایت در ثانیه است
G. استاندارد در چند رسانهای و مستقیم مخابرات برای موضوع سیگنال صوتی با پهنای باند a کیلوهرتز که روی کانال ای با فرفیت a کیلوبایت در ثانیه ارسال میشود
m مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
FDDI استانداردن ن لاANSI برای شبکههای با سرعت بالا که از کابل با فیبر نوری در توپولوژی حلقه دو سویه استفاده میکند. داده در واحد مگابایت در ثانیه منتقل میشود
ferae naturae وحشی ذاتا وحشی
trellis coding روش تقسیم سیگنال که از تقسیم فرکانس و فاز استفاده میکند تا خروجی بیشتر و نرخ خطای کمتر برای سرعت ارسال داده بر حسب بیت در ثانیه ایجاد کند
second ثانیه
seconded ثانیه
seconding ثانیه
second ثانیه
seconds ثانیه ها
seconds ثانیه
ride سواری
rides سواری
riding سواری
Woman sitting on the man کیر سواری
driving سواری
bits per seconds بیت در ثانیه
medium speed بیت در ثانیه
millisecond یک هزارم ثانیه
revolution per second دور در ثانیه
femtosecond یک کوادریلیوم ثانیه
cycles per second دور در ثانیه
us یک میلیونیم یک ثانیه
LPs تعدادخطوط در ثانیه
microsecond میکرو ثانیه
milisecond میلی ثانیه
millisecond میلی ثانیه
millisecond هزارم ثانیه
hz سیکل بر ثانیه
character per second دخشه در ثانیه
twentyfour second violation خطای 42 ثانیه
centisecond یکصدم ثانیه
nanosecond بیلیونیم ثانیه
msec هزارم ثانیه
characters per second دخشه بر ثانیه
nanosecond یک میلیاردیوم ثانیه
inches per second اینچ بر ثانیه
cycles per second چرخه در ثانیه
nanoseconde میلیاردیم ثانیه
ampere second امپر- ثانیه
microsecond یک میلیونیوم ثانیه
hertz چرخه در ثانیه
five second rule قانون 5 ثانیه
microsecond یک میلیونیم ثانیه
psec یک تریلیونیم ثانیه
backcourt violation خطای 01 ثانیه
Ms یک هزارم ثانیه
ns یک بیلیونیم ثانیه
in 0 seconds در فرف ده ثانیه
split second قسمتی از ثانیه
watt second وات- ثانیه
second-hand ثانیه شمار
picosecond تریلیونیم ثانیه
microsecond میلیونیم ثانیه
per second per second مجذور ثانیه
hertz یک سیکل در ثانیه
micro- یک میلیونیوم ثانیه
baud علامت در ثانیه
usec یک میلیونیم یک ثانیه
savaged وحشی
boarish وحشی
feral وحشی
savaging وحشی
ungovernable وحشی
Gothic وحشی
rambunctious وحشی
barbarous وحشی
savage وحشی
undaunted وحشی
wildest وحشی
wilds وحشی
gris وحشی
anthropophagus وحشی
sylvatic وحشی
hare brained وحشی
unshapen وحشی
barbaric وحشی
uncivilized وحشی
wild وحشی
ruttish وحشی
ruffians وحشی
ruffian وحشی
ferine وحشی
truculent وحشی
savages وحشی
ferocious وحشی
unmannerly وحشی
unshaped وحشی
jumbled سواری کردن
cycling دوچرخه سواری
jumble سواری کردن
jockeying اسب سواری
equitation هنراسب سواری
hacking jacket کت اسب سواری
jumbles سواری کردن
troopers اسب سواری
to take a drive سواری کردن
surf موج سواری
to take a ride سواری کردن
skim boarding موج سواری
top boot چکمه سواری
horsemanship اسب سواری
surfing موج سواری
passenger car اتومبیل سواری
surfriding موج سواری
saddler اسب سواری
saddle horse اسب سواری
jumbling سواری کردن
trooper اسب سواری
surf riding موج سواری
hackney اسب سواری
passenger car trailer تریلرخودروی سواری
motorcar خودرو سواری
autos ماشین سواری
hacking jackets کت اسب سواری
roadsters اسب سواری
saddles سواری کردن
amaxophobia سواری هراسی
saddled سواری کردن
saddle سواری کردن
manege اسب سواری
auto ماشین سواری
roadster اسب سواری
Ms یک هزارم ثانیه illiSecond
kilomegacycle یک بیلیون چرخه در ثانیه
kilobaud هزار بیت در ثانیه
twentyfour second rule قانون 42 ثانیه در بسکتبال
kilomega cycle یک بیلیون سیکل در ثانیه
ten second line خط قانون 01 ثانیه دربسکتبال
ten second rule قانون 01 ثانیه در بسکتبال
three second violation خطای 3 ثانیه در بسکتبال
million instructions per second میلیون دستورالعمل در ثانیه
sweep hand عقربه ثانیه شمار
cps Second Per Characters کاراکتر بر ثانیه
cps دور بر ثانیه هرتز
kilohertz هزار سیکل در یک ثانیه
cusec یک فوت مکعب در ثانیه
three second rule قانون 3 ثانیه در بسکتبال
brutalizes وحشی شدن
semi barbarian نیم وحشی
wildfowl اردک وحشی
wildcat گربه وحشی
buffaloes گاو وحشی
tiger cat گربه وحشی
buffalo گاو وحشی
brutalizing وحشی شدن
saracen کافر وحشی
brutalized وحشی شدن
wildcats گربه وحشی
headaches خشخاش وحشی
horsemint نعناع وحشی
wildness وحشی گری
Wild West غرب وحشی
manlike جنس نر وحشی
onion grass یکجور جو وحشی
onion couch یکجور جو وحشی
on the same p as the savages درترازو وحشی ها
uncivilly وحشی بی ادب
uncivil وحشی بی ادب
barbarise وحشی کردن
barbarize وحشی کردن
headache خشخاش وحشی
savage وحشی کردن
grossest وحشی توده
grossing وحشی توده
farouche وحشی صفت
brutalised وحشی شدن
brutalises وحشی شدن
grosses وحشی توده
brutalising وحشی شدن
brutalize وحشی شدن
charlock خردل وحشی
grosser وحشی توده
grossed وحشی توده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com