Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English
Persian
random
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
randomly
سیستمی که خروجی آن به ورووودی یا ساختار داخلی آن ربط ی ندارد
Other Matches
internal structure
ساختار داخلی
freed
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
frees
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
freeing
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
modes
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
mode
قالب کدگذاری با دو حالت : حالت مشابه mode است . حالت نیاز به پردازش ندارد و داده مستقیم واد کانال خروجی میشود
hierarchy
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies
روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
anastylosis
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
queue
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queues
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queueing
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
queued
روش برنامه نویسی که تاخیر ورودی و خروجی را به این صورت کم میکند که اطمینان می یابد از اینکه داده ارسالی بین نرم افزار و وسیله ورودی و خروجی با وسایل و ورودی و خروجی همسان است
He that blows in the dust fills his eyes.
<proverb>
کسى که شرم ندارد وجدان هم ندارد.
There is no point in it . It doest make sense . It is meaningless.
معنی ندارد ! ( مورد و مناسبت ندارد )
he is second to none
دومی ندارد بالادست ندارد
incretion
ترشح درونی یا داخلی تراوش داخلی
internal structure
ساختمان داخلی سازه داخلی
squawks
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawked
مخابره داخلی ارتباط داخلی
squawk
مخابره داخلی ارتباط داخلی
internal defense
پدافند داخلی پایداری داخلی
inequivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی ها یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
non equivalence function
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که ورودی ها مثل هم نباشند وگرنه خروجی غلط است
equivalence
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که ورودی یکسان نباشند وگرنه خروجی نادرست است
NEQ
تابع منط قی که خروجی آن درست است اگر ورودی ها مثل هم نباشند و گرنه خروجی نادرست است
near letter quality
خروجی چاپ شده توسط چاپگرهای نقطه ماتریسی که به اندازه خروجی چاپگرهای با کیفیت حروف عالی خوانانمیباشد
chocked nozzle
خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
exchanged stabilization fund
مقصودتاسیسی است در ان پول خارجی و داخلی یک کاسه میشود و به این وسیله مظنه ارز خارجی ثابت نگهداشته میشود تا تنزل پول داخلی باعث رکود تجارت و عدم اعتماد نشود
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
flip-flop
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopping
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flopped
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
flip-flops
قطعه یا مدار الکترونیکی که خروجی آن به صورت یکی از دو خروجی میتواند باشد که توسط یکی از دو ورودی تشخیص داده میشود و میتواند که یک بیت از داده دیجیتال را ذخیره کند
input output processor
پردازنده ورودی- خروجی پردازشگر ورودی- خروجی
federal reserve system
سیستمی که به موجب ان
multisystem network
شبکه چند سیستمی
packaging
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
style
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
make-up
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
indeterminate system
سیستمی که وضعیت منط قی
design
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
style
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
layout
آرایش
[سازمانی یا سیستمی]
design
ساخت
[سازمانی یا سیستمی]
packaging
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
style
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
design
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
layout
ترکیب
[سازمانی یا سیستمی]
standalone
سیستمی که مستقل کار میکند
batch
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
batches
سیستمی که فایلهای دستهای را اجرا میکند
monitor
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
systems analysis
سیستمی که نرم افزار سیستم می نویسد
bifurcation
سیستمی که در آن فقط دو نتیجه ممکن است
monitors
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
monitored
سیستمی که خطاهای مدار را بررسی میکند
backwards
بازیابی داده از سیستمی که آسیب دیده است
fails
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
failed
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
secure system
سیستمی که بدون اجازه قابل دستیابی نیست
ansi.sys
فایل سیستمی مربوط به صفحه نمایش DOS
self-
سیستمی که خود را با کارهای مختلف تط بیق میدهد
fail
سیستمی که پس از خرابی بخشی از آن هنوز کار میکند
master
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
mastered
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
multilink system
سیستمی که بیش از یک اتصال بین دو نقط ه دارد
masters
سیستمی که هر پردازنده آن اصلی و مخصوص یک کار است
structuring
ساختار
structures
ساختار
architecture
ساختار
structure
ساختار
priorities
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
priority
سیستمی که کارها را به ترتیب الویت پردازش مرتب کند.
thirds
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
dedicated
برنامه یا تابع یا سیستمی که برای استفاده خاصی است
third
شرکتی که سرویس میدهد به سیستمی فروخته شده از یک شخص
multi terminal system
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
structure
ساختار ساخت
institutional structure
ساختار نهادی
structures
ساختار ساخت
tree structure
ساختار درخت
crane construction
ساختار جرثقیل
control structure
ساختار کنترلی
atomic structure
ساختار اتمی
helical structure
ساختار مارپیچی
close packed structure
ساختار تنگچین
crystalline structure
ساختار بلوری
pyramidal structure
ساختار هرمی
relational structure
ساختار رابطهای
structure chart
نمودار ساختار
network stracture
ساختار شبکه
network structure
ساختار شبکهای
age structure
ساختار سنی
shell structure
ساختار لایهای
nuclear structure
ساختار هستهای
band structure
ساختار نواری
sequence structure
ساختار ترتیبی
structure factor
عامل ساختار
ingots structure
ساختار شمش
cellular structure
ساختار شبکهای
nested structure
ساختار لانهای
structuring
ساختار ساخت
ring structure
ساختار حلقهای
block structure
ساختار بلوکی
crystal structure
ساختار بلور
molecular structure
ساختار مولکولی
selection structure
ساختار گزینشی
list structure
ساختار لیست
data structure
ساختار داده ها
fabric
ساختار ساختمان
electronic structure
ساختار الکترونی
lewis structure
ساختار لوویس
inverted structure
ساختار معکوس
decision structure
ساختار تصمیم
file structure
ساختار فایل
kekule structure
ساختار ککوله
economic structure
ساختار اقتصادی
loop structure
ساختار حلقهای
factor structure
ساختار عاملی
structure
[first order]
ساختار
[ریاضی]
grain structure
ساختار بلوری
superstructures
ساختار بالا
fine structure
ساختار فریف
diamond structure
ساختار الماس
superstructure
ساختار بالا
linear structure
ساختار خطی
synchronous
سیستمی که در آن تمام وسایل با سیگنال ساعت اصلی همان هستند
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
trade unionism
سیستمی که معتقد به بسط و توسعه این گونه اتحادیه هاست
instantaneous readout
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
auto
سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
autos
سیستمی که در آن کاغذ چاپگر به طور خودکار به صفحه بعد می رود
VRML
سیستمی که به سازندگان امکان ایجاد کلمات سه بعدی در صفحه وب میدهد
Dhrystone benchmark
سیستمی آماری برای اندازه گیری و مقایسه کارایی کامپیوتر
self-
سیستمی که معمولاگ در هنگام شروع بررسیهای ابتدایی را انجام میدهد
straight chain structure
ساختار راست زنجیر
structured design
طراحی ساختار یافته
infrastructure
ساختار یا سرویس ابتدایی
centralized network configuration
ساختار شبکهای متمرکز
contiguous data structure
ساختار دادههای همجوار
branch control structure
ساختار کنترل انشعاب
sequence control structure
ساختار کنترل ترتیبی
sequential data structure
ساختار ترتیبی داده
hydrogen depleted structure
ساختار هیدروژن زدوده
hyperfine structure
ساختار فوق فریف
algebraic structure
ساختار جبری
[ریاضی]
hierachical structure
ساختار سلسله مراتبی
database structure
ساختار پایگاه داده ها
structure
پی ریزی کردن ساختار
valence bond structure
ساختار پیوند والانسی
loop control structure
ساختار کنترل حلقه
structures
پی ریزی کردن ساختار
structuralist
وابسته به ساختار گرایی
structuralists
وابسته به ساختار گرایی
secondary structure of portein
ساختار دوم پروتئین
structuring
پی ریزی کردن ساختار
work breakdown structure
ساختار تفکیک کار
cubic closed packed structure
ساختار مکعبی تنگچین
tertiary structure of protein
ساختار سوم پروتئین
graphic data structure
ساختار داده گرافیکی
WAIS
سیستمی که به کاربر امکان جستجو اطلاعات ذخیره شده در اینترنت میدهد
allocations
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
allocation
سیستمی که در آن منابع در حین اجرای برنامه و نه پیش از آن اختصاص داده می شوند
dynamic
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
interactive
سیستمی که حاوی پاسخ سریع به دستورات کاربر یا برنامه یا داده است
dynamically
سیستمی که منابع آن در هنگام اجرای برنامه اختصاص داده می شوند و نه پیش از آن
ems
سیستمی در PC که بخشی از حافظه که بالای کیلو بایت است نشان میدهد
eft
سیستمی که در آن کامپیوتر ها برای ارسال و دریافت پول به بانک استفاده میشوند
branched chain structure
ساختار زنجیری شاخه دار
wurtzite
ساختار شش گوشهای روی سولفید
nodes
نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
node
نقط ه اتصال در یک ساختار یا شبکه
implication
عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
hierarchy
ساختار دادهای سلسله مراتبی
definitions
شرح ساختار در برنامه یا سیستم
pawn structure
ساختار یا اسکلت پیادهای شطرنج
leaf
گره آخر در ساختار درختی
definition
شرح ساختار در برنامه یا سیستم
implications
عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
inclusion
عمل منط قی با ساختار THEN-IF. اگر A
hierarchies
ساختار دادهای سلسله مراتبی
input/output
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
neutral
سیستمی که پاس ولتاژ و صفر دست در آن بیانگر اعداد با دیگری 100 است
fail safe system
سیستمی که برای جلوگیری ازخرابی طراحی شده است سیستم با خرابی ملایم
unattended operation
سیستمی که بدون نیاز به اپراتور یا شخص دیگر برای بررسی کار میکند
parliamentarism
سیستمی که در ان قوه مجریه درمقابل پارلمان جوابگو ومسئول اعمال خود باشد
hexonal zinc sulfide structure
ساختار شش گوشهای روی سولفید وورتیست
forests
تعداد درختهای ساختار داده متصل
h.f.s
structure hyperfine ساختار فوق فریف
forest
تعداد درختهای ساختار داده متصل
reconfiguration
تغییر دادن ساختار داده در سیستم
skeletal code
برنامه ناکامل با کدگذاری در ساختار ابتدایی
broch
[ساختار خشکه چینی ماقبل تاریخ]
external
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com