Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
capacitor discharge ignition
سیستم احتراق با انرژی زیاد
Other Matches
virtual level
تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
diabatic process
پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
combustor
سیستم احتراق توربین
ignition system
سیستم احتراق موتور
vaporizing combustor
سیستم احتراق توربین گاز
power system
سیستم قدرت سیستم انرژی
like crazy
<idiom>
خیلی سریع با انرژی زیاد
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
high lift system
سیستم برای زیاد
lasers
اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
laser
اشعه لاسر انرژی لیزری سیستم تقویب نور بوسیله تشعشعات تحریک شده
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
lasers
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
laser
هر روش تابش نور کوهرنت یا همسان توسط انرژی ذخیره شده در سیستم مولکولی یااتمی هنگام تحریک با سیگنال ورودی
crash conversion
تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
pair production
تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
intrinsic energy
انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
energy transition
عبور انرژی
[ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
market socialism
سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
runs
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run
اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
blessed folder
در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen
فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
peripheral
که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
load call
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
european unclear a energy agency
اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
integrated
نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
fission to yield ratio
توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
rug names
اسامی فرش
[بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
I didnt get much sleep.
زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
overbuild
زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
to hold somebody in great respect
کسی را زیاد محترم داشتن
[احترام زیاد گذاشتن به کسی]
seeting on fire
احتراق
combustion
احتراق
explosions
احتراق
ignition
احتراق
explosion
احتراق
firing
احتراق
burning
احتراق
deflagration
احتراق
arson
احتراق
oxidization
احتراق
lighting
احتراق
inflammation
احتراق
sound absorption
خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
misfiring
احتراق ناقص
combustion
اشتعال احتراق
combustion efficiency
بازده احتراق
combustor
محفظه احتراق
pre ignition
زود احتراق
combustion efficiency
راندمان احتراق
inexplosive
غیرقابل احتراق
ignition voltage
ولتاژ احتراق
internal combustion
احتراق داخلی
ignition
اشتعال احتراق
combustibility
قابلت احتراق
combustiblity
قابلیت احتراق
combustion area
محفظه احتراق
dual ignition
احتراق دو برقی
ignition pulse
ایمپولز احتراق
combustion chamber
محفظه احتراق
duplex ignition
احتراق دوگانه
ignition spark
جرقه احتراق
external combustion
احتراق خارجی
igniter switch
کلید احتراق
ignitibility
قابلیت احتراق
timing
زمان احتراق
ignitible
قابل احتراق
igniting agent
عامل احتراق
igniter switch
سوئیچ احتراق
magneto ignition
احتراق با مگنت
firing accessories
لوازم احتراق
igniting point
نقطه احتراق
igniting spark
جرقه احتراق
premature ignition
احتراق زودرس
sulfur
اصل احتراق
surface burning
احتراق سطحی
ignitable
قابل احتراق
ignitability
قابلیت احتراق
base ignition
احتراق تحتانی
firing order
ترتیب احتراق
firing position
موقعیت احتراق
flash point
نقطه احتراق
advanced ignition
اوانس احتراق
triple ignition
احتراق سه برقی
two spark ignition
احتراق دو جرقهای
heat of combustion
گرمای احتراق
heat value
گرمای احتراق
heating value
گرمای احتراق
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
ignition by contact
احتراق تماسی
combustible
احتراق پذیر
flame out
قطع احتراق
sulphur
اصل احتراق
ignition control
کنترل احتراق
ignition current
جریان احتراق
ignition device
وسیله احتراق
ignition pulse
پالس احتراق
single ignition
احتراق تک برقی
ignition pulse
ضربه احتراق
combustible
قابل احتراق
ignition condition
حالت احتراق
ignition circuit
مدار احتراق
ignition switch
کلید احتراق
ignition charge
خرج احتراق
ignition choke
پیچک احتراق
ignition cable
کابل احتراق
ignition lag
تاخیر احتراق
ignition by incandescence
احتراق التهابی
burning brand
نوع احتراق
standby
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
order of fire
ترتیب احتراق موتور
preignition
احتراق قبل از وقت
combustible
جسم قابل احتراق
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
incombustibility
عدم امکان احتراق
incombustible
غیر قابل احتراق
explosively
بطور قابل احتراق
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
internal combustion engines
موتور احتراق داخلی
internal combustion engine
موتور احتراق داخلی
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
burning brand
علامت احتراق نیمسوزی
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
make and break ignition
احتراق با قطع و وصل
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
delay zction firing
عمل احتراق با تاخیر
molar enthalpy of combusion
انتالپی مولی احتراق
constant pressure combustion
احتراق در فشار ثابت
compression ingition
احتراق توسط فشار
desk accessory
در یک سیستم Apple Macitosh امکان افزوده که سیستم را بهبود میبخشد
policonic projection
سیستم تصویر چند مخروطی سیستم تهیه نقشه چندمخروطی
bifuel propulsion
سیستم خروج گاز با فشارحاصله از دو نوع سوخت سیستم جت دو سوختی
coupling
نوعی رابطه متقابل بین سیستم هایا خصوصیات یک سیستم
native
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
download
فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
natives
کامپایلری که کد تولید میکند که روی سیستم مشابه سیستم جاری اجرا میشود.
design phase
فرایند توسعه یک سیستم اطلاعاتی براساس نیازمندیهای سیستم از قبل تاسیس شده
chcp
در سیستم عاملهای OS \ MS DOS دستور سیستم که صفحه کد مورد استفاده را بیان میکند
ES IS
سیستم نهایی به سیستم میانی استاندار پروتکل OIS برای اینکه به کامپیوترهای میزبان
demand
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demanded
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demands
نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
tar
سیستم فشرده سازی فایل روی کامپیوتر که سیستم عامل Unix را اجرا میکند
three phase four wire system
سیستم سه فازه باسیم نقطه ستاره سیستم چهارسیمه
building block principle
طراحی سیستم برای ساختن سیستم بزرگتر modularity
automatic levelling
سیستم متعادل کننده خودکارهواپیما سیستم ترازکننده خودکار
standbys
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
standby
سیستم پشتیبان که در صورت خرابی سیستم فعال میشود
system diagnostics
امکانات عیب شناسی سیستم تشخیص خرابی سیستم
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
timing
تنظیم زمان احتراق موتور
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
firedamp
گاز قابل احتراق معدن
afterburning
عملیات بعد از احتراق سوخت
bridged
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridge
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
bridges
سخت افزار یا نرم افزاری که به اجزای یک سیستم قدیمی اجازه استفاده در سیستم جدید میدهد
mttf
متوسط مدت زمانی که در ان سیستم یا مولفه سیستم بدون خطا کار کندFailure To Time ean
off load
انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
failures
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
desktop
در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
failure
بخشی از سیستم عامل که خودکار که موقعیت فعلی سیستم و دادههای مربوطه را حفظ میکند پس از تشخیص خطا
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
ignition
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
precombustion chamber engine
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
can
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
cans
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
expansion card
کارتی که به منظور نصب تراشه یا مدار اضافی به یک سیستم افزوده میشود تا این که قابلیت سیستم توسعه یابد
warm boot
شروع مجدد سیستم که معمولاگ سیستم عامل را هرباره بارمیکند ولی دیگر سخت افزار را بررسی نمیکند
link encryption
خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
slice
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
slices
مدت زمانی که به کاربر یا برنامه یاکا در یک سیستم چندکاره اختصاص داده شود. مدت زمانی که به یک کار در سیستم اشتراک زمانی داده شود یا در سیستم چند برنامهای
teleran system
نوعی سیستم ناوبری که بااستفاده از رادارهای زمینی و سیستم تلویزیونی هواپیماهای سرگردان دراطراف محوطه فرودگاه را به باند هدایت میکند
open
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opened
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
opens
1-سیستم غیراختصاصی که تحت کنترل شرکتی نیست . 2-سیستمی که به صورت ساخته شده که سیستم عاملهای مختلف می توانند با هم کار کنند
designation system
سیستم تعیین وسایل سیستم انتخاب
system flowchart
نمودار گردش سیستم روندنمای سیستم
backfired
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfire
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
master
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
mastered
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
masters
ترمینالی در شبکه که نسبت به سایرین تقدم دارد و توسط مدیر سیستم برای تنظیم سیستم یا انجام دستورات مقدم به کار می رود
compatibility
پنجره یا بخشی در سیستم عامل که برنامه هایی را که برای سیستم عاملهای متفاورت ولی مربوط به هم نوشته شده اند را میتواند اجرا کند
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
igniter
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com