English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
automatic data processing system سیستم پرورش خودکاراطلاعات سیستم پرورش اطلاعات کامپیوتری
Other Matches
automatic data processing پرورش اطلاعات خودکارسیستم اطلاعات کامپیوتری
intelligence process جریان پرورش اطلاعات پرورش اطلاعات
runs اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
run اجرای سیستم کامپیوتری قدیمی وجدید با هم برای بررسی سیستم جدید پیش از اینکه تنها سیستم مورد استفاده شود
peripheral که به سیستم کامپیوتری اصلی متصل است . 2-هر وسیلهای که امکان ارتباط بین سیستم و خودش را فراهم کند ولی توسط سیستم اجرا نمیشود
computer information system سیستم اطلاعات کامپیوتری
sericulture پرورش کرم ابریشم پرورش نوغان
automatic data handling سیستم کامپیوتری مبادله اطلاعات
computerization عمل معرفی یک سیستم کامپیوتری یا تبدیل راهنمابه سیستم کامپیوتری
integrated نرم افزار مثل سیستم عامل و پردازشگر کلمه که در سیستم کامپیوتری ذخیره شده است و طبق نیازهای سیستم است
data processing پرورش اطلاعات
automatic data handling سیستم مبادله خودکاراطلاعات
store واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
storing واحدی در سیستم کامپیوتری برای ذخیره اطلاعات
physical record همه اطلاعات از قبیل داده کنترل برای رکورد ذخیره شده در سیستم کامپیوتری
download فرایند انتقال اطلاعات از یک سیستم کامیپوتر مرکزی بزرگ به سیستم کامپیوترکوچک و دور
off load انتقال کارها از یک سیستم کامپیوتری به سیستم دیگری که براحتی بار میشود قراردادن داده ها در یکدستگاه جانبی
ethernet نوعی سیستم شبکه که امکان حمل اطلاعات سمعی و بصری را همانند داده کامپیوتری فراهم می اورد
desktop در یک سیستم Apple Macitoshفایل سیستم برای ذخیره سازی اطلاعات در باره فایلهای روی دیسک یا حجم
keyboard terminal صفحه کلیدی شبیه به دستگاه ماشین تحریر که اجازه میدهد تا اطلاعات به درون یک سیستم کامپیوتری وارد شود
crash conversion تبدیل یک سیستم به سیستم دیگر به وسیله به پایان بردن عملیات سیستم قدیمی به هنگام اجرا شدن سیستم جدید
education پرورش اموزش و پرورش
images سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر
image [سیستم الکترونیکی یا کامپیوتری پردازش تصویر و بدست آوردن اطلاعات تصویر]
raw 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
rabbitry محل پرورش خرگوش اهلی پرورش خرگوش
upload انتقال یک کپی از یک برنامه انتقال داده از یک سیستم استفاده کننده به یک سیستم کامپیوتری راه دور
internally stored program کد برنامه کامپیوتری ذخیره شده روی Rom یک سیستم کامپیوتری
remote ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remoter ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
remotest ترمینال کامپیوتری متصل به سیستم کامپیوتری راه دور
market socialism سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
blessed folder در یک سیستم Apple Maciontosh پرونده سیستم که حاوی فایل هایی است که به طور خودکار در هنگام روشن شدن سیستم بار شدند
sysgen فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
computerised ordering systems سیستم سفارش کامپیوتری خرید کامپیوتری
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
trapdoor فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
trapdoors فاصلهای عمدی در یک سیستم پردازش اطلاعات که به منظور جمع اوری تغییر یا خراب کردن اتی اطلاعات بوجود امده است
firewall سیستم امنیتی سخت افزار یا نرم افزار بین سرور یا اینترنیت و اینترنت عمومی . سیستم اجازه عبور اطلاعات به اینترنت را میدهد ولی داده ورودی را بررسی میکند پیش از ارسال آن به سرور خصوصی
plug compatible manufacurer شرکت تولیدکننده تجهیزات کامپیوتری که بدون نیازمندی به رابطهای سخت افزاری یانرم افزاری اضافی میتواندبه سیستم کامپیوتری موجودوصل شود
tools در سیستم کامپیوتری
computer system سیستم کامپیوتری
computing system سیستم کامپیوتری
multicomputer system سیستم چند کامپیوتری
hybrid computer system سیستم کامپیوتری دو رگه
information system سیستم اطلاعات
small computer system interface میانجی سیستم کامپیوتری کوچک
liveware عملوندها و کاربران سیستم کامپیوتری
norton si اطلاعات سیستم نورتن
office information system سیستم اطلاعات اداری
management information system سیستم مدیریت اطلاعات
information management system سیستم مدیریت اطلاعات
information retrieval system سیستم بازیابی اطلاعات
overlap processing پردازش و خروجی توسط یک سیستم کامپیوتری
expandable سیستم کامپیوتری که قابل رشد است .
capturing قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
capture قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
captures قرار دادن داده در سیستم کامپیوتری
tariff شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
tariffs شارژ کاربر سیستم کامپیوتری یا ارتباطات
defense system aquisition سیستم کسب اطلاعات پدافندی کسب اطلاعات برای دفاع
floriculture پرورش گل
breeding پرورش
nurture پرورش
culture پرورش
cultivation پرورش
pedagogy پرورش
nourishment پرورش
culturing پرورش
training پرورش
nurturing پرورش
upbringing پرورش
nurtures پرورش
cultures پرورش
nurtured پرورش
fosterage پرورش
machines که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
hack تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
hacks تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
coral زبان برنامه نویسی کامپیوتری در سیستم بلارنگ
machined که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
machine که قابل اجرا روی هر سیستم کامپیوتری باشد
knowledge سیستم کامپیوتری که عکس العملهای ذخیره سازی
batch processing سیستم کامپیوتری که قادر به پردازش گروهی از کارهاست
housekeeping امور لازم برای نگهداری سیستم کامپیوتری
hacked تجزیه کردن سیستم کامپیوتری به دلایل غیرقانونی
inquiry ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
processor سیستم کامپیوتری یا الکترونیکی برای پردازش تصویر
hands on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
inquiries ال پرسیدن . 2-دستیابی به دادن درون سیستم کامپیوتری
hands-on فرایند فیزیکی بکار بردن یک سیستم کامپیوتری
automation کامپیوتری کردن دستگاهها کامپیوتری کردن خودکارکردن سیستم
operational اطلاعات درباره عملیات طبیعی سیستم
microfiche سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
mis- سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
newrads سیستم اعلام خطر انفجارهستهای و اطلاعات ش م ر
mis سیستم اطلاعات مدیریت System anagementInformation
microfiches سیستم متداول ضبط و ثبت اطلاعات
body-building پرورش اندام
bring up پرورش دادن
fosters پرورش دادن
process پرورش دادن
aviculture پرورش مرغ
breeding پرورش حیوانات
body building پرورش اندام
processes پرورش دادن
fostered پرورش دادن
fostering پرورش دادن
foster پرورش دادن
swannery محل پرورش قو
mental discipline پرورش ذهنی
mariculture پرورش دریازیان
ostreiculture پرورش صدف
p.exercise پرورش بدنی
pisciculture پرورش ماهی
self cultivation پرورش نفس
self culture پرورش نفس
ser پرورش نوغان
silviculture پرورش جنگل
unbred پرورش نیافته
education اموزش و پرورش
germiculture پرورش میکروب
character training پرورش منش
dual سیستم کامپیوتری با دو پردازنده برای اجرای سریع تر برنامه
c استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش دانش آموزان
baseline document سندی که یک مرجع برای تغییرات یک سیستم کامپیوتری میباشد
cbt استفاده از سیستم کامپیوتری برای آموزش به دانش آموزان
processor سیستم کامپیوتری با دو پردازندهه برای اجرای سریع تر برنامه
priority اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
priorities اهمت وسیله یا تابع نرم افزاری در سیستم کامپیوتری
interface human machine interface امکانات بهبود رابط ه بین کاربرد و سیستم کامپیوتری
systems analysis برنامهای که نحوه کار سیستم کامپیوتری را کنترل میکند
model ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
land arm mode سیستم کامپیوتری کنترل دستی و خودکار فرود هواپیما
modeled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
modelled ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
multi user system سیستم کامپیوتری که در هر لحظه بیشتر از یک کاربر را پشتیبانی میکند
models ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
primary 1-حافظه کوچک با دستیابی سریع داخلی در سیستم کامپیوتری
conversational mode سیستم کامپیوتری که به ورودی کاربر به سرعت پاسخ میدهد
ims Information سیستم مدیریت اطلاعات System anagement
educational مربوط به اموزش و پرورش
falconer پرورش دهنده شاهین
falconers پرورش دهنده شاهین
education department اداره آموزش و پرورش
apiculture پرورش زنبور عسل
viniculture پرورش انگور شراب
animal husband پرورش جانوران اهلی
ser پرورش کرم ابریشم
poulterer پرورش دهنده طور
piscicultural مربوط به پرورش ماهی
educationist متخصص اموزش و پرورش
culture of bees پرورش یا تربیت زنبور
educationalists کارشناس اموزش و پرورش
educationalist کارشناس اموزش و پرورش
nature nurture controversy مجادله سرشت- پرورش
manpower development پرورش نیروی انسانی
comparative education اموزش و پرورش تطبیقی
educationists کارشناس اموزش و پرورش
child rearing practices شیوههای پرورش کودک
f.education پرورش واموزش دختران
educationists متخصص اموزش و پرورش
rosarian پرورش دهنده گل سرخ
calf machine دستگاه پرورش عضله
special education اموزش و پرورش استثنایی
guardian by nurture قیم بعلت پرورش
educationist کارشناس اموزش و پرورش
silviculturist ویژه گر پرورش جنگل
key مهمترین ترمینال در سیستم کامپیوتری یا آنکه بیشترین تقدم را دارد
bundling دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
diagnostic نرم افزاری که کمک به یافتن خطاهای سیستم کامپیوتری میکند
HMI's امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
bundles دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
down مدت زمانیکه سیستم کامپیوتری کار نمیکند یا بی استفاده است
bundle دستگاههاجانبی و سرویس ها به عنوان قسمتی از قیمت خریدیک سیستم کامپیوتری
standard خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
customer شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
architecture طراحی سیستم کامپیوتری در لایه هایی طبق کارایی و خصوصیاتشان
customers شخصی که از یک سیستم کامپیوتری یا وسیله جانبی استفاده میکند یا آن را می خرد
HMI امکاناتی برای بهبود ارتباط بین کاربرد سیستم کامپیوتری
diagnostic تابعی در برنامه برای کمک به یافتن خطاها در سیستم کامپیوتری
standards خصوصیات خاص که به صورت طبیعی در سیستم کامپیوتری وجود دارد
protocols استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
multitasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرا دو یا چند برنامه همزمان
objecting سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
objected سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
onion skin architecture طراحی سیستم کامپیوتری به صورت لایهای طبق کارایی یا حق تقدم
protocol استانداردهای بتادل داده بین هر سیستم کامپیوتری با تایید استاندارد
object سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
indirect objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
direct objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
internal زمانی در سیستم کامپیوتری که تحت کنترل مستقیم اپراتور نیست
multi tasking توانایی سیستم کامپیوتری برای اجرای دو یا چند برنامه همزمان
consumables موضوعات سادهای که در اجزای هر روزه سیستم کامپیوتری لازم اند
objects سیستم کامپیوتری که برنامهای برای آن نوشته و کامپایل شده است
home grown software برنامههای نوشته شده توسط استفاده کنندگان سیستم کامپیوتری
operate ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operates ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
operated ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
interactive ترمینال سیستم محاورهای که اطلاعات را ارسال و دریافت میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com