Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
reticle
شبکه دوربین نجومی
Other Matches
telescopes
دوربین نجومی
telescope
دوربین نجومی
inverts
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
invert
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
inverting
معماری شبکه در آن hub مرکز شبکه است و تمام زیر شبکه ها به hub متصل اند. در شبکه قدیمی backbore زیر شبکه ها به کابل اصلی شبکه وصل بودند
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method
روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view
زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
celestial precomputation
محاسبات پیش بینی شده نجومی محاسبات نجومی
equation of time
خطای قرائت زمان نجومی پس ماند زمان نجومی
cross line
بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance
مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
local area network
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
azimuth circle
قطب نمای نجومی هواپیما زاویه یاب نجومی صفحه قطب نمای کشتی
lan
کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
internetwork
تعدادی شبکه متصل بهم با استفاده از bridge و roater که به کاربر یک شبکه امکان دستیابی به هر منبع در شبکه دیگر بدهد
synchroscope
دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
bridges
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridge
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
bridged
وسیلهای که دو شبکه را به هم وصل میکند و اجازه حرکت اطلاعات بین دو شبکه میدهد. توابع آنها در لایه اتصال داده مدل شبکه OIS است
sequential
پروتکل ارسال شبکه ساخت شبکه سافت VOVELL برای اجرای ارسال و دریافت شبکه IPX
collimating sight
دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
localtalk
استاندارد شبکه سافت Apple که لایه فیزیکی مثل سیستم کابل یا اتصالات را که در شبکه Apple Talk استفاده میشود را ساخته است . شبکه داده را روی کابل unshield pair-tuisted منتقل میکند
lens distortion
خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
captures
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capturing
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
capture
حذف یک Token از شبکه برای اینکه داده در شبکه ارسال شود
NDIS
بین نرم افزار درایور شبکه و کارتهای آداپتور شبکه
networking
1-سازمان شبکه . 2-اتصال دو یا چند شبکه در یک اتاق یا ساختمانهای مختلف
dispersed intelligence
یک سیستم شبکه که در ان قدرت محاسباتی در کل شبکه کامپیوتری توزیع یا پخش شده است
synchronous
. شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
wiring
جعبهای که سیم بندی شبکه یا بخشهای شبکه خاتمه می یابند و بهم وصل هستند
Xerox Network System
پروتکل شبکه ساخت aerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه novell IPX است
ODI
واسط استاندارد معرفی شده توسط Novell برای کارت واسط شبکه که به کاربران امکان میدهد فقط یک درایور شبکه داشته باشند که با تمام کارتهای واسط شبکه کار میکند. استاندارد پیش از یک پروتکل را پشتیبانی میکند. مثل IPX و NetBEUI
speech scrambling
نفوذ در شبکه مکالماتی دخالت در شبکه صوتی و به هم زدن ان
grid convergence
تقارب نصف النهارات یا کجی شبکه انحراف شبکه
faxing
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxes
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
faxed
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
fax
کامپیوتر متصل به شبکه و همراه کارت فکس که توسط تمام کاربران شبکه اشتراکی است
astronomic
نجومی
celestial
نجومی
astrologic
نجومی
astronomical
نجومی
Internetwork Packet Exchange
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه است
fault
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faulted
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
faults
یکی از پنج طبقه بندی مدیریت شبکه که توسط IOS مط رح شد برای تشخیص و رفع خطاهای شبکه
XNS
پروتکل شبکه ساخت xerox که پایهای برای پروتکلهای شبکه Novell ipx ایجاد کرده است
common
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commoners
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
commonest
پروتکلی که به صورت رسمی توسط ISO تنظیم شده برای انتقال اطلاعات مدیریتی شبکه در شبکه
spanning tree
روش ایجاد توپولوژی شبکه که حلقهای ندارد و در صورت شکل یا خطای شبکه باعث افزونگی میشود
IPX
پروتکل شبکه توسعه یافته توسط Novell که برای ارسال بستههای اطلاعاتی روی شبکه به کار می رود
CMIP
پروتکلی که به طور رسمی توسط IOS پذیرفته شده است برای انتقال افلاعات مدیریت شبکه در شبکه
sidereal time
زمان نجومی
first light
افق نجومی
celestial sphere
کره نجومی
equinox
استوای نجومی
astrophysics
فیزیک نجومی
sidereal day
روز نجومی
azimuth
سمت نجومی
celestial horizon
افق نجومی
sidreal year
سال نجومی
siderial day
روز نجومی
sidereal time
وقت نجومی
ephermeris
تقویم نجومی
astro altitude
ارتفاع نجومی
sidereal angle
زاویه نجومی
radio telescopes
رادیوی نجومی
ephemeris
تقویم نجومی
celestial navigation
ناوبری نجومی
celestial equator
استوای نجومی
ephemeris time
زمان نجومی
astronomical constants
ثابتهای نجومی
almanach
تقویم نجومی
planetary
ستارهای نجومی
astronomic observation
دیدبانی نجومی
astro
نجومی فلکی
astronomical unit
واحد نجومی
address calendar
تقویم نجومی
year
سال نجومی
astronomical triangle
مثلث نجومی
radio telescope
رادیوی نجومی
alerted
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alerts
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
alert
پیام ارسالی از سیستم عامل شبکه به کاربر برای اعلام اینکه سخت افزار شبکه خوب کار نمیکند
astronomical twilight
تاریک وروشن نجومی
siderial
وابسته به ثوابت نجومی
sidereal period
دوره تناوب نجومی
astrophysics
فیزیک نجومی استروفیزیک
sidereal hour angle
زاویه ساعتی نجومی
equinoctial
مربوط به استوای نجومی
astronomical twilight
شفق و فلق نجومی
sidereal
وابسته به ثوابت نجومی
astro tracker
تعقیب کننده نجومی
gyro compass
قطب نمای نجومی
astro compass
قطب نمای نجومی
astrophysicist
متخصص فیزیک نجومی
astronomic station
ایستگاه دیدبانی نجومی
telescopic
وابسته بدوربین نجومی
greenwich sidereal time
زمان نجومی گرینویچ
astrophysical
منسوب به فیزیک نجومی
nett
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
net
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
nets
شبکه رادیویی تور استتار شبکه
grid current detection
یکسوسازی شبکه اشکارسازی جریان شبکه
cloud lattice design
طرح ابری شبکه ای که بیشتر بصورت بندی و در فرش چین دیده می شود . زمینه معمولا زرد و شبکه ها آبی رنگ می باشد .
gateway
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
naming services
روش انتساب نام یکتا به هر کاربر یا گره یا کامپیوتر در شبکه که به سایر کاربران امکان دستیابی به منبع اشتراکی بدهد در یک شبکه گسترده 9
server
کامپیوتر متصل به شبکه که نرم افزار سیستم عامل شبکه را اجرا میکند تا کاربر دیگر واشتراک فایل و چاپگر را کنترل کند
gateways
1-وسیلهای که دو شبکه غیرمشابه را به هم وصل میکند. 2-وسیله ترجمه پروتکل نرم افزار که به کاربران امکان کار با یک شبکه و دستیابی به دیگری را میدهد
azimuth angle
زاویه گرای نجومی هواپیما
astro tracker
وسیله ناوبری خودکار نجومی
sigil
علامت نجومی علائم رمزی
azimuth
گرای نجومی راس القدم
gyro angle
زاویه ژیروسکوپی سمت نجومی
telescopist
متخصص استعمال دوربینهای نجومی
NetBEUI
گونه پیشرفته پروتکل شبکه NetBios ساخت ماکروسافت NetBECI در شبکه قابل سیریابی نیست و برای شبکههای مابین بزرگ نامناسب میشود
predominate
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominating
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominated
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
predominates
دارای نفوذ نجومی قاطع بودن
bus network
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
ephermeris
جدول نجومی دفتریادداشت روزانه حشره یکروزه
gyroscopes
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
gyroscope
وسیله تعیین کننده گرای نجومی بطورخودکار
dedicated
کامپیوتری در شبکه که به چاپگر متصل است و وفیفه مدیریت کارهای چاپ و صنعت چاپ کاربران در شبکه را بر عهده دارد
CMOT
استفاده از پروتکلهای مدیریت شبکه CMIS , CMIP برای مدیریت دروازه ها در یک شبکه TCP / IP
lattice
شبکه بندی شبکه کاری
grid bias
ولتاژپلاریزاسیون شبکه بایاس شبکه
grid bias
پتانسیل شبکه ولتاژ شبکه
lattices
شبکه بندی شبکه کاری
tunnelling
روش بستن یک بسته داده از یک نوع شبکه دربسته دیگر به طوری که روی شبکه دیگر و ناسازگار قابل ارسال باشد
rightsizing
فرایند جابجایی ساختار فناوری اطلاعات یک شرکت به کاراترین سخت افزار. اغلب به معنای جابجایی از شبکه مبتنی بر mainfrome به شبکه بر پایه pc
autumnal equinox
نقطه عبور خورشید ازاستوای نجومی در اول پاییز
radar netting
تشکیل شبکه اتصالی رادارها تشکیل حلقه زنجیر ازرادارها در یک شبکه
cell relay
روش ارسال بستههای اطلاعاتی روی یک شبکه باند وسیع مثل roadband ISDN مثلاگ سیسیتم ATM داده را با حرکت خانههای داده بین گره ها در یک شبکه گسترده منتقل میکند
multicast packet
بسته داده که به آدرسهای شبکه انتخاب شده ارسال میشود. یک بسته راه دور به تمام ایستگاههای شبکه فرستاده میشود
early token release
در شبکه FDDI یا Ring-Token سیستمی که به دو Token اجازه حضور در شبکه حلقهای میدهد که مناسب برای وقتی است که ترافیک خط بالا است
adapter
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
opera glasses
دوربین
far seeing
دوربین
presbyopic
دوربین
the penetration of a telescope
دوربین
far-sighted
دوربین
long sighted
دوربین
binocular
دوربین
camera
دوربین
longsighted
دوربین
telescopes
دوربین
cameras
دوربین
far sighted
دوربین
night glass
دوربین شب
telescope
دوربین
repeater
وسیلهای درارتباطات که سیگنال دریافتی را مجدداگ تولید میکند وسپس ارسال میکند.که برای گسترش محدوده شبکه به کارمی رود.این دستگاه درلایه فیزیکی مدل شبکه DSI کار میکند
pickup tube
دوربین تلویزیونی
coarse sight
دوربین یدکی
reticle
عدسی دوربین
observation camera
دوربین امنیتی
optician
دوربین فروش
television camera tube
دوربین تلویزیونی
spyglass
دوربین کوچک
sights
دوربین دیدن
reflex sight
دوربین منشوری
closed-circuit camera
دوربین نظارت
CCTV camera
دوربین امنیتی
gun sight
دوربین توپ
elbow telescope
دوربین بازویی
surveillance camera
دوربین امنیتی
security camera
دوربین امنیتی
security camera
دوربین نظارت
hypermetrope
ادم دوربین
sight
دوربین دیدن
surveillance camera
دوربین نظارت
computing sight
دوربین محاسب
CCTV camera
دوربین نظارت
cross hair
خط داخل دوربین
director sight
دوربین هادی
closed-circuit camera
دوربین امنیتی
color camera
دوربین رنگی
camera tube
دوربین تلویزیونی
vial
حباب دوربین
kodak
دوربین عکاسی
metascope
دوربین تک چشمی
miniature camera
دوربین مینیاتوری
field glass
دوربین صحرایی
binocular
دوربین دوچشمی
eye piece
عدسی سر دوربین
binocular
دوربین دو چشم
telescopy
فن استعمال دوربین
the penetration of a telescope
قوه دوربین
theodo;ite
دوربین مهندسی
electron camera
دوربین الکترونی
opticians
دوربین فروش
camera-shy
بیزار از دوربین
camera nadir
خط لولای دوربین
observation camera
دوربین نظارت
drawtube
لوله دوربین
box cameras
دوربین قوطی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com