English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
auto restart شروع دوباره به صورت خودکار
Other Matches
automatic programming روندی که طی ان کامپیوتر به صورت خودکار برنامه مبدابه زبان برنامه نویسی را به برنامه مقصد به کد ماشین ترجمه میکند برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه سازی خودکار
reopens دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopening دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopened دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
reopen دوباره شروع کردن سراغاز دوباره کردن بازگشتن به سرفصل
restart شروع دوباره
restart بازاغازی دوباره شروع کردن
There you go again ! باز که دوباره شروع کردی !
off the wagon <idiom> دوباره شروع به خوردن الکل کردن
pick up <idiom> ادامه دادن ،دوباره شروع کردن
automated data processing پردازش داده به صورت خودکار
automated flowchart ترسیم نمودار به صورت خودکار
DDC ماشینی که به صورت خودکار توسط یک ماشین کار میکند
Back to the drawing board <idiom> [زمانی که کاری با شکست روبرو میشود و دوباره باید از اول شروع کرد]
cut روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
fix برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
fixes برنامه کامپیوتری که تغییر نمیکند و به صورت خودکار اجرا میشود
cuts روشی که به صورت خودکار کاغذ را درون چاپگر قرار میدهد
automates بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automated بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automate بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
automating بصورت خودکار دراوردن بطور خودکار عمل کردن خودکار بودن
ARQ که در صورت خطا تقاضای ارسال دوباره داده میکند
log مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
logs مجموعهای از دستورات دستهای که به صورت خودکار اجرا می شوند وقتی که به شبکه وصل یا وارد می شوید
safe mode حالت عملیات خاص در ویندوز که به صورت خودکارانتخاب میشودوقتی که در شروع خطایی رخ دهد
sheet وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
sheets وسیلهای که به چاپگر وصل میشود تا امکان وارد شدن ورقههای کاغذ به صورت خودکار برقرار شود
default مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulted مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaulting مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
defaults مقداری که به صورت خودکار توسط کامپیوتر استفاده میشود اگر مقدار دیگری تعریف نشده باشد
automatic coding برنامه نویسی به صورت خودکار برنامه نویسی خودکار
tabulator بخشی از ماشین تایپ یا کلمه پرداز که کلمات و اعداد رابه صورت خودکار در ستون هایی قرار میدهد
log کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
logs کلمه رمز و شماره کاربر که در صورت نیاز سیستم راه دور برای وارد شدن خودکار ارسال می شوند
destructive addition عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
load برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
loads برنامه کاپیوتری که در حا فظه اصلی باز میشود و سپس به صورت خودکار اجرا میشود
zones محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
zone محل متن در سمت چپ حاشیه راست متن کلمه پرداز , اگر کلمهای به درستی در انتهای خط جا نشود , یک فضای خالی به صورت خودکار ایجاد میشود
tabulate مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulated مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
tabulates مرتب کردن متن در ستون هایی با حرکت نشانه گر به هر ستون جدید به صورت خودکار همان طور که متن تایپ میشود
hard sectoring می دیسک که هر شیار به سکتورهایی تقسیم میشود و گاهی توسط مجموعهای نقاط پانچ شده اطراف hub مرکزی صورت می گیرد که هر سوراخ شروع سکتور ران نشان میدهد
inventory از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
synchroreceiver دستگاه گیرنده خودکار یا بستن خودکار فرامین کنترل اتش به توپ ضد هوایی
automatic error correction تصحیح خودکار اشتباه اصلاح خودکار خطا
circulating چرخش ذخیره سازی که دادههای ذخیره شده رابه صورت مجموعهای از باس ها که در طول رسانه حرکت می کنند نگهداری میکند و وقتی به انتها می رسند دوباره تولید میکند
deletion روشی برای دوباره ایجاد کردن فایلهای حذف شده وقتی فایلی حذف میشود سکتورهای دیسک نگهداری می شوند چون ممکن است حذف با اشتباه صورت گرفته باشد
set up مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
revive دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revived دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
revives دوباره دایر شدن دوباره رواج پیدا کردن نیروی تازه دادن
reeducate دوباره تربیت و هدایت کردن دوباره اموزش دادن
unregenerated دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
reship دوباره در کشتی گذاشتن دوباره حمل کردن
unregenerate دوباره بنانشده دوباره تولید نشده گناهکار
automatic خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
autoloader اسلحه خودکار یا نیمه خودکار
automatics خودکار مربوط به ماشینهای خودکار
automatic check کنترل خودکار بررسی خودکار
submachinegun مسلسل خودکار یانیمه خودکار
regained دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regaining دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regains دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
regain دوباره پیدا کردن دوباره رسیدن به
automatic pilot وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
automatic pilots وسیله تثبیت خودکار مسیرتقرب هواپیما تثبیت کننده خودکار مسیر
start off شروع کردن شروع شدن
goldie علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
battery control central مرکز تلفن خودکار اتشبار مرکز کنترل خودکار
aided tracking سیستم ردیابی خودکار سیستم تعقیب خودکار هدفها
loop تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
looped تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
loops تابع یا مجموعه دستورات در برنامه کامپیوتر که دوباره و دوباره تکرار می شوند تا آزمایشی نشان دهد که به شرط مط لوب رسید و یا برنامه کامل شود
locals چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
local چاپگری که به صورت فیزیکی به کامپیوتر وصل است و نه به صورت منبع اشتراکی در شبکه
automated teller machine ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
printers وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
printer وسیلهای که داده ورودی به صورت الکتریکی را به صورت قابل خواندن چاپ شده تبدیل میکند
launching area منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
plastic bubble keyboard صفحه کلید که کلیدهای آن به صورت حبابهای کوچک روی ورقه پلاستیکی هستند که در صورت انتخاب مدار را کامل می کنند
initiation شروع کار شروع
packet روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
packets روش ارسال داده روی شبکه گسترده به صورت بستههای کوچک که بعدا به صورت درست سوار می شوند در مرحله دریافت
numeric که در بسیاری صفحه کلیدهای کامپیوتر به صورت گروه جداگانه برای واد کردن حجم زیادی از داده به صورت اعداد به کار می رود
redintegrate دوباره درست کردن دوباره بر قرار کردن
barrage jamming تولید پارازیت به صورت پرده ممانعتی پخش پارازیت به صورت توده وسیع
link encryption خودکار کردن سیستم رمز اتصال سیستم رمز به یک سیستم مخابراتی خودکار
watt واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
watts واحداندازه گیری SI برای توان الکتریکی که به صورت توان تولیدشده در صورت عبور جریان یک آمپر از باری که ولتاژ یک ولت دارد تعریف میشود
discretionary آنچه در صورت نیاز لازم و در صورت عدم نیاز زیادی باشد
gyro pilot سیستم هدایت خودکار ناو هدایت ژیروسکوپی ناو هدایت نجومی خودکار ناو
automatic toss روش پرتاب خودکار بمب پرتاب خودکار بمب
rom دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
chargeable accessions استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
dat سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
unattended خودکار
automatous خودکار
automotive خودکار
autonomic خودکار
automatic pipet پی پت خودکار
auyomated خودکار
preset خودکار
unmanned خودکار
self-starters خودکار
self-starter خودکار
mechnical خودکار
ballpens خودکار ها
ball pens خودکار ها
ballpoints خودکار ها
ballpoint pens خودکار ها
automaticity خودکار
automatic خودکار
self acting خودکار
pen خودکار
automatics خودکار
automatic treatment تسویه خودکار
automatic tuning میزانساز خودکار
automatic buret بورت خودکار
automating خودکار کردن
auto starter استارت خودکار
automatically بطور خودکار
automatic behavior رفتار خودکار
automatic weapon سلاح خودکار
crane track جرثقیل خودکار
automatic testing ازمایش خودکار
autogenous welding جوشکاری خودکار
automatic titrator تیترکننده خودکار
cutout فیوز خودکار
coach screw پیچ خودکار
automation خودکار کردن
autofeather فدر خودکار
automatic throttle ساسات خودکار
flashgun فلاش خودکار
automated office دفتر خودکار
ball point pen قلم خودکار
automates خودکار کردن
automatic balance ترازوی خودکار
autotrace اثر خودکار
autotype چاپ خودکار
auyomated خودکار شده
automatics دستگاه خودکار
autotrack تعقیب خودکار
automated خودکار کردن
automatic tracking تعقیب خودکار
autosave ضبط خودکار
full automatic تماما" خودکار
automatic دستگاه خودکار
flashguns فلاش خودکار
automatic bass compensation بمرسان خودکار
automate خودکار کردن
automatic aiming تعقیب خودکار
automatism بطور خودکار
automatization خودکار شدن
automatization خودکار کردن
automatize خودکار کردن
fully automatic کاملا" خودکار
automaton ماشین خودکار
robot دستگاه خودکار
repeating firearm اسلحه خودکار
automatic interrupt قطع خودکار
automatic interrupt وقفه خودکار
automatic loader بارکن خودکار
automatic machine دستگاه خودکار
automatic mechanism مکانیزم خودکار
semiautomatic نیمه خودکار
self test ازمایش خودکار
semi automatic نیم خودکار
automatic cutout قطع خودکار
automatic computer کامپیوتر خودکار
automatic circuit breaker مدارشکن خودکار
systematic خودکار سیستماتیک
automatic door switch کلید خودکار در
automatons ماشین خودکار
door switch کلید خودکار در
automatic drop اتصال خودکار
automata ماشینهای خودکار
mechanically بطور خودکار
self loading پرشونده خودکار
automatic fire اتش خودکار
automatic fire تیراندازی خودکار
automatic flasher چشمکزن خودکار
automatic focusing تمرکز خودکار
self destroying منفجرشونده خودکار
automatic controller مراقب خودکار
automatic control کنترل خودکار
automatic check ازمایش خودکار
automatic record changer گرام خودکار
automatic rifle توپ خودکار
mechanical sawmill اره خودکار
power steering فرمان خودکار
automatic steering device سکان خودکار
player piano پیانو خودکار
automation اتوماسیون خودکار
push botton وسایل خودکار
automation خودکار سازی
automatic rifle تفنگ خودکار
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com