English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (12 milliseconds)
English Persian
faure plate صفحه باتری خمیری
pasted plate صفحه باتری خمیری
Other Matches
plastic analysis محاسبه درمحیط خمیری روش واکافت خمیری فراکافت خمیری
battery plate صفحه باتری
shedding of battery plate ریزش صفحه باتری
reversed battery plate صفحه باتری معکوس
plate puller انبر صفحه باتری
hardened battery plate صفحه باتری سخت
plante battery plate صفحه باتری پلانته
plate press پرس صفحه باتری
area of battery plate سطح صفحه باتری
porosity of battery plate تخلخل صفحه باتری
thin plate battery باتری صفحه نازک
carbon battery plate صفحه باتری کربنی
plasticity index شاخص خمیری نشانه حالت خمیری
NiCad نوعی باتری قابل شارژ در laptop که با باتری Nimh جایگزین شده است
to jump-start an engine موتوری را با کابل باتری به باتری روشن کردن
booster cable [jumper cable] کابل باتری به باتری [اتومبیل رانی ]
NiMH نوعی باتری قابل شارژ در laptop که امکان شارژ شدن بهتر از باتری Nicad دارد. شارژ آن سریع تر است و نگران حافظه نیست
qwerty keyboard ترتیب صفحه کلید که روی بسیاری از صفحه کلیدهای موجود در ماشین تحریر وکامپیوتر و کلمه پردازهااستاندارد میباشد صفحه کلید کورتی
doughiest خمیری
plastic limit حد خمیری
doughy خمیری
pulpous خمیری
doughier خمیری
pultaceous خمیری
pasties خمیری
pasty خمیری
plastic خمیری نرم
plastic خمیری مومینه
pastiness حالت خمیری
plastic bomb بمب خمیری
plastic خمیری شکل
plastic bombs بمب خمیری
pulp حالت خمیری
plastic mortar ملات خمیری
plasticity index اندیس خمیری
doughiness حالت خمیری
plastic consistency پایداری خمیری
plasticity خمیری نرمی
plasticity index نمایه خمیری
pulpiness خاصیت خمیری یاگوشتی
collapse design محاسبه در محیط خمیری
plastic deformation تغییر شکل خمیری
plastic metal deformation تغییر شکل خمیری فلز
composition a خرج خمیری شکل ا یا ب ترکیب ا
crummier مانند مغز نان خمیری
plastic خرج خمیری شکل پلاستیکی
crummiest مانند مغز نان خمیری
crummy مانند مغز نان خمیری
crumby مانند مغز نان خمیری
stollen نان خمیری شیرین حاوی میوه وخشکبار
penning نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pens نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
penned نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
pen نوعی کامپیوتر که از قلم بجای صفحه کلید برای ورودی استفاده میکند. کامپیوتر صفحه حساس دارد که با کمک نرم افزار تشخیص دست خط دستورات نوشته شده در صفحه با قلم تفسیر می شوند
clattered تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
paper white monitor صفحه نمایش که متن سیاه را روی صفحه سفید نمایش میدهد و نه مثل متنهای معمولی درخشان روی صفحه سیاه
scan درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scans درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
scanned درون CRT یا صفحه نمایش . اشعه تصویر صفحه نمایش روی هرخط اسکن حرکت میکند تا تصویر را روی صفحه نمایش ایجاد کند
plasma display صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
raster گرافیکی که تصاویر آن روی خط وطی در صفحه نمایش یا صفحه ساخته می شوند
ksr ترمینالی که صفحه کلید و صفحه نمایش دارد و به CPU متصل است
consol دستگاه ناوبری رادیویی صفحه کلید دستگاههای ارتباطی صفحه رادار
routing صفحه ویدیو متنی که مسیر سایر صفحه ها را شرح میدهد
portraits جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
portrait جهت صفحه یا یک ورق صفحه که بلندترین لبه عمودی است
conned نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
tabled لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
conning نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
tables لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
lead in page صفحه ویدیویی که کاربر را به صفحه مورد نظر هدایت میکند
table لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
multiviewports صفحه نمایشی که دو یاچندین صفحه قابل دید رانمایش میدهد
con نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
raster یک حرکت افقی اشعه روی صفحه در مقابل صفحه CRT
cons نام معرفی کننده کنسول : صفحه کلید و صفحه تصویر
auto متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
autos متنی که خودکار اطراف یک تصویر یا از یک صفحه به صفحه دیگر می چرخد
tabling لیست داده ها در ستون و سط ر صفحه چاپ شده یا صفحه نمایش
glared صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
data tablet یک وسیله ورودی دستی برای صفحه نمایش گرافیکی صفحه داده دهی
glares صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
flat صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
glare صفحه شیشهای یا پلاستیکی در مقابل صفحه نمایش برای قط ع انعکاسی شدید نور
flattest صفحه نمایشی که با یک صفحه مقابل مسط ح با لبههای مربعی ایجاد شده باشد
notebook computer که به راحتی قابل حمل است ولی صفحه کلید و صفحه نمایش کوچک دارد
backlight چراغ پشت صفحه کریستال مایع که شدت حروف صفحه را بهبود می بخشد وآنها را خوانا تر میکند
stations میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
stationed میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
refresh buffer یک مکان حافظه موقت که درهنگام تازه کردن یک صفحه تصویر اصلاعات نمایش صفحه را نگاهداری میکند
station میز به همراه کامپیوتر , صفحه کلید , صفحه نمایش , چاپگر و غیره که کسی در آنجا کار میکند
hyperlink کلمه یا تصویر یا دگمهای در صفحه وب یا عنوان چند رسانهای که در صورت انتخاب کاربر را به صفحه دیگری می برد
device CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
disc صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
devices CON برای صفحه کلید و صفحه نمایش
discs صفحه کلاج صفحه دیسک تیغ اره
buttoned شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
button شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
cls در -MS DOS دستور سیستم به معنای پاک کردن صفحه نمایش و قرار دادن نشانه گر در بالای صفحه گوشه سمت چپ
buttoning شکل دایرهای که در صورت انتخاب از روی صفحه به وسیله صفحه کلید یا نمایشگر نمایش عمل خاصی را انجام میدهد
paged عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
page عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
implicit reference مرجعی به شی که محل دقیق صفحه را نمیگوید ولی فرض میکند که شی روی صفحه جاری قرار دارد یا قابل دیدن است
pages عدد یکتا انتساب شده به هر صفحه در برنامه چند رسانهای برای استفاده در صفحه با کلمات کلیدی و انتقال بین صفحات
field روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fields روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
fielded روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
ansi ترتیبی از حروف کنترلی صفحه نمایش ANSI که رنگها و خصوصیات متن را روی صفحه کنترل میکند این ترتیب با کلید ESC و شروع میشود
filament battery باتری ا
charger باتری پر کن
c battey باتری سی
batteries باتری
chargers باتری پر کن
battery water اب باتری
battery charging rectifier باتری پر کن
heater battery باتری ا
battery باتری
storage cell باتری
b battery باتری ب
h.t. battery باتری ب
battery copper مس باتری
battery charger باتری پر کن
h.b. battery باتری ا
pastile خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastille خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastil خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pastilles خمیری که برای بخور دادن بکاررود بخور
pop up window پنجرهای که در هر لحظه قابل نمایش روی صفحه است در بالای تمام چیزهایی که روی صفحه هستند
standard تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
standards تابعی که یک تابع که زیاد اجرا شود را اجرا میکند مثل ورودی صفحه کلید یا صفحه نمایش
zap حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zaps حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapping حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
zapped حذف یک فایل یاپاک کردن ناگهانی یک صفحه فرمان پاک کردن تمام اطلاعات روی صفحه گسترده
VDU ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
vdt ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
VDUs ترمینال صفحه نمایش و صفحه کلید که متن و گرافیک دیده می شوند و اطلاعات وارد می شوند
printed کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
prints کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
pincushion distortion خطای صفحه نمایش که باعث خرابی تصویر نمایش داده شده میشود چون لبه ها به مرکز صفحه خم می شوند
print کلید مخصوص در سمت راست و بالای صفحه کلید که تحت DOS حروف صفحه نمایش را به چاپگر منتقل میکند
edison باتری ادیسن
battery capacity فرفیت باتری
dry storage battery باتری ژلاتینی
battery box جعبه باتری
battery ammeter امپرسنج باتری
storage cell پیل باتری
dry battery باتری خشک
battery carbon زغال باتری
battery carrier شاسی باتری
storage battery باتری بارشدنی
battery case جعبه باتری
battery cell پیل باتری
secondary cell پیل باتری
battery charging cable کابل باتری پر کن
storage battery باتری انبارهای
battery charging plug دو شاخه باتری پر کن
battery acid اسید باتری
floating battery باتری ذخیره
lighting battery باتری روشنایی
isolator for battery plate لایی باتری
impurities in battery ناخالصیهای باتری
ignition battery باتری استارت
nickel iron battery باتری ادیسن
b. eliminator جانشین باتری ب
acummulator battery باتری بارشدنی
rechargeable battery باتری بارشدنی
air cell a battery باتری رادیو
alkaline battery باتری قلیایی
automobile battery باتری اتومبیل
grid of a battery شبکه باتری
gravity battery باتری وزنی
gelatine battery باتری خشک
gelatine battery باتری ژلاتینی
voltaic battery باتری ولتایی
starting battery باتری استارت
battery isolator لایی باتری
battery terminal قطب باتری
battery turntable میز باتری
battery vise گیره باتری
battery voltage ولتاژ باتری
hold down for batteryseparator میانگیردار باتری
battery hold down میانگیردار باتری
battery syringe سرنگ باتری
battery solution محلول باتری
battery receiver رادیو باتری
secondary battery باتری بارشدنی
battery insulator عایق باتری
battery jar فرف باتری
battery liquid مایع باتری
battery liquid الکترولیت باتری
battery mounting پایه باتری
battery oven کوره باتری
battery paint رنگ باتری
battery polarization قطبش باتری
burning rack قاب باتری
secondary battery پیل باتری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com