Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
gauge
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauged
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
gauges
ضخامت ورق فلزی یاقطر سیم و غیره
Other Matches
plating
روکشی با سیم و زر و غیره ابکاری فلزی
ball bearings
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
ball bearing
چرخ فلزی که روی ساچمههای فلزی کوچکی باسانی میلغزد
transitory shelter
پناهگاه یا سنگر پیش ساخته فلزی سرپناه فلزی
birdcage
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
birdcages
چهارچوب فلزی کانتینرها چهارچوب فلزی اطاق کنترل هواپیما
strokes
1-ضخامت
stroked
1-ضخامت
stroke
1-ضخامت
thickness
ضخامت
stroking
1-ضخامت
diameter
ضخامت
diameters
ضخامت
third dimension
ضخامت
fictitious thickness
ضخامت فرضی
fictitious thickness
ضخامت فرضی
aromor thickness
ضخامت زره
thickening
افزایش ضخامت
thickness of a wall
ضخامت دیوار
thickness gauge
ضخامت سنج
web thickness
ضخامت جان
wire gauge
معیار ضخامت سیم
effective thickness of a wall
ضخامت موثر دیوار
g
ضخامت قطر سوراخ
carpet thinckness
کلفتی یا ضخامت فرش
BNC connector
متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
plates
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate
: روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
flat bow
کمانی که سرتاسر ان دارای یک ضخامت است
line gauge
وسیله اندازه گیری کلفتی خط ضخامت سنجی خط
wire gauge
مقیاس اندازه گیری ضخامت سیم یا ورق فلز
half thickness
ضخامت لازم برای نصف کردن نفوذ عناصر تراونده
caliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
calliper
نوعی پرگار که برای اندازه گیری ضخامت یا قطراجسام بکار میرود
wed thickness
حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
stroking
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
strokes
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroked
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
stroke
یک قلم یا قلمو برای رسم روی صفحه .2-ضخامت حرف چاپ شده
anta
[پایه ستون مربعی یا مستطیلی که به وسیله ی افزایش ضخامت در انتهای دیوار شکل داده می شود.]
grip length
طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
alto-rilievo
[ویژگی های نقش برجسته ای که در آن شکل ها به اندازه ای بیش از نصف ضخامت خود برجسته اند.]
etcetera
و غیره
exoskeleton
مو و غیره
whatnot
غیره
grainer
و غیره
etc
مخفف و غیره
collective goods
پارک و غیره
queues
صف اتوبوس و غیره
queued
صف اتوبوس و غیره
track and field
دیسک و غیره
fallow
غیره مزروع
queue
صف اتوبوس و غیره
queueing
صف اتوبوس و غیره
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
webby
پر ازتار عنکبوت و غیره
pitter-patter
چک چک باران و غیره ضربان
pitter patter
چک چک باران و غیره ضربان
smudgier
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgy
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
smudgiest
پوشیده از کثافت یا گل و غیره
kymograph
انقباض عضلات و غیره
niece
دختربرادر یا خواهر و غیره
nieces
دختربرادر یا خواهر و غیره
to draw up
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
to make out
نوشتن
[چک یا نسخه و غیره]
infrastucture
راه اهن و غیره
odometer
کیلومتر شماراتومبیل و غیره
clogging
گرفتگی
[سوراخ یا لوله و غیره ]
take-home pay
مزد پس از کسر مالیات و غیره
debacles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
dTbGcles
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
debacle
سقوط ناگهانی حکومت و غیره
wheal
ورم جای شلاق و غیره
Do not admit any outsiders.
افراد غیره را راه ندهید
dials
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dialled
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
whippletree
تیر مال بنددرشکه و غیره
dialed
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
dial
گرفتن تلفن یارادیو و غیره
silo
مخزن زیرزمینی غلات و غیره
eviscerate
روده یا چشم و غیره رادراوردن
usher
راهنمایا کنترل سینماو غیره
ushered
راهنمایا کنترل سینماو غیره
venom
زهر مار و عقرب و غیره
ushering
راهنمایا کنترل سینماو غیره
inner tubes
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
upholsterer
خیاط رومبلی و پرده و غیره
inner tube
لاستیک تویی اتومبیل و غیره
needle
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needled
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
exofficio
از لحاظ تصدی مقام و غیره
bake
پختن
[نان و کیک غیره]
ushers
راهنمایا کنترل سینماو غیره
needling
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
needles
سوزن سرنگ وگرامافون و غیره
keratosis
شاخی شدن پوست و غیره
metal rule
خط کش فلزی
cladding
اب فلزی
metallic
فلزی
monometallism
یک فلزی
metalloid
فلزی
bimetallic
دو فلزی
gigot
ران گوسفند و غیره که پخته باشد
canvasser
پروپاکاندچی انتخابات و غیره رای جمع کن
battering ram
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
reest
دود زدن ماهی و غیره پوسیدن
deferred maintenance
قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
depigmentation
کاهش رنگ دانه درپوست و غیره
grillage
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
nutshell
پوست فندق و بادام و غیره مختصرا
battering rams
میله مخصوص شکستن دروازه ها و غیره
blimey
حرف ندا به نشان تعجب و غیره
ghost
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
ghosts
چون روح بر خانه ها و غیره سرزدن
cellulose
الیاف سلولز
[در پنبه کنف و غیره]
wracks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
wreckage piece
تکه کالای بازیافتی از کشتی و غیره
emergencies
امر فوق العاده و غیره منتظره
emergency
امر فوق العاده و غیره منتظره
plays
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
playing
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
played
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
play
نواختن ساز و غیره سرگرمی مخصوص
main motion
[at a party conference etc.]
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
wracked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
subsidized accommodation
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
goody
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
vol-au-vents
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
malfunction
[ اندام یا ماشین و غیره ]
درست کار نکردن
wheeler-dealer
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
wheeler-dealers
دست اندرکار معاملات سیاسی و غیره
goodies
چیز خوردنی مغز گردو و غیره
vol-au-vent
نان پر شده از گوشت مرغ و غیره
veneer
چوب مخصوص روکش مبل و غیره
racked
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
rack
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
racks
روی چنگک گذاردن لباس و غیره
emergence
امر فوق العاده و غیره منتظره
aneroid barometer
جوسنج فلزی
metallic bond
پیوند فلزی
metallic arc
قوس فلزی
minted money
پول فلزی
metal ware
ضرف فلزی
all metal type tube
لامپ فلزی
aneroid
جوسنج فلزی
flitter
پولک فلزی
metal type tube
لامپ فلزی
metallic packing
لایی فلزی
metallic luster
جلای فلزی
metallic filament
افروزه فلزی
metallic conduction
رسانش فلزی
metallic electrode
الکترود فلزی
metallic packing
پوشش فلزی
metallic currency
پول فلزی
metallic paints
رنگهای فلزی
metallic circuit
مدار فلزی
metallic soap
صابون فلزی
metallizo
فلزی کردن
metal ware
آلات فلزی
armature
میله فلزی
sheets
ورق فلزی
cabled
طناب فلزی
elephant shelter
پناهگاه فلزی
carcase
اسکلت فلزی
lapping head
سمبه فلزی
ladder scaffold
داربست فلزی
gratling
نرده فلزی
sheet
ورق فلزی
hard ware
فروف فلزی
marlinspike
پاروی فلزی
cable
طناب فلزی
straps
تسمه فلزی
metal spraying
تزریق فلزی
metal ornament
پولک فلزی
metal lath
شبکه فلزی
metal lamp
لامپ فلزی
bimetalism
سیستم دو فلزی
metal industries
صنایع فلزی
bimetallic wire
سیم دو فلزی
brummagem
مسکوک فلزی
metal coat
روکش فلزی
hollow ware
ادوات فلزی
ribbons
نوار فلزی
galvanize
اب فلزی دادن
galvanizes
اب فلزی دادن
buckled
تسمه فلزی
clasps
گره فلزی
clasping
گره فلزی
clasped
گره فلزی
clasp
گره فلزی
buckles
تسمه فلزی
shim
لایی فلزی
sheet piling
سپر فلزی
metal rod
میله فلزی
scaffold
داربست فلزی
strategic concentration by rail
نشرمسکوکات فلزی
buckle
تسمه فلزی
metals
فلزی کردن
ribbon
نوار فلزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com