English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 73 (5 milliseconds)
English Persian
power press extrusion طریقه اشترانق پرس
Other Matches
stereography طریقه برجسته نگاری یا رسم ارتفاعات به طریقه استریوسکوپی
extrusion press اشترانق پرسه
extruded section پروفیل اشترانق پرس
extruding از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrudes از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extruded از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
extrude از داخل حدیده یا قالب بیرون کشیدن اشترانق پرسه
lins donawitz process طریقه ال دی
genre طریقه
forms طریقه
way طریقه
form طریقه
genres طریقه
formed طریقه
structure طریقه
systems طریقه
system طریقه
methods طریقه
method طریقه
methode طریقه
manner طریقه
solemn form طریقه رسمی
processes روند طریقه
process روند طریقه
modes طرز طریقه
mode طرز طریقه
shortcut طریقه اقتصادی
fashions طرز طریقه
method راه طریقه
methods راه طریقه
routines طریقه عادی
acoustic به طریقه صوتی
routine طریقه عادی
routinely طریقه عادی
absolutism طریقه مطلقه
fashion طرز طریقه
fashioned طرز طریقه
fashioning طرز طریقه
contact print چاپ به طریقه تماس
measuring method طریقه اندازه گیری
method of measurment طریقه اندازه گیری
sand cone method طریقه جابجایی ماسه
procedure رویه طریقه فرایند
the manner of doing any thing روش یا طریقه کاری
international practice طریقه معمول به بین المللی
caged storage انبار کردن به طریقه محصور
facture عمل یا طریقه ساختن هرچیزی
centralized control انجام کنترل به طریقه تمرکزی
brinell hardness test طریقه اندازه گیری سختی برینل
aerodynamic missile موشکی که به طریقه ایرودینامیکی کار میکند
acoustical surveillance اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
centrifugal casting process طریقه ریخته گری گریز از مرکز
mechanical sweep مین جمع کردن به طریقه خودکار
magnetic anomaly detection gear دستگاه اکتشاف زیردریایی به طریقه مغناطیسی
sonne photography روش عکاسی به طریقه عکسبرداری از یک نوار ممتدزمین
rod float تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
stereocomparagraph دستگاه رسم خطوط میزان منحنی به طریقه استریوسکوپی
horizontal clock system طریقه هواسنجی برای به دست اوردن جهت باد
wiser کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wise کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wisest کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
a penny for your thoughts <idiom> [طریقه ای پرسش در مورد اینکه طرف مقابل به چی فکر می کند؟]
subaqueous ranging طریقه اکتشاف و تعیین محل هدفهای غیرقابل رویت دریایی
honey combing روش انبار کردن و تخلیه کالاها به طریقه لانه زنبوری و خوشهای
stereophotogrammetry تهیه و رسم نقشه جات ازروی عکس هوایی به طریقه برجسته بینی و استریوسکوپی
ism پسوندی بمعنی >عمل < و>کار< و >طریقه عمل < و>حالت < و >شرط < و >پیروی <
pibal تعیین جهت وزش باد به طریقه بصری دیدبانی بصری
plenum method طریقه تهویه مکانی بوسیله بزورداخل کردن هوای تازه دران هوای رابیرون کند
clock method روش شمارش هدفها به طریقه ساعتی روش شمارش در جهت عقربه ساعت
linear speed روش محاسبه سبقت به طریقه خطی سبقت خطی هدف
polar plot روش بردن نقاط روی نقشه یا مختصات قطبی تعیین محل نقاط به طریقه مختصات قطبی
compression molding process فرایند قالب گیری تراکمی طریقه قالب گیری تراکمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com